خانه / شهدای مسجد / 8-شهيد عبدالمجيد انجام / خاطره ای از شهید انجام- برادر رجب کمری

خاطره ای از شهید انجام- برادر رجب کمری

          بسم الله الرحمن الرحیم 

برادر مجید انجام یکی از مخلصترین برادران حاضر در پایگاه مقاومت بودند. بطوریکه از همان ابتدای ورودشان به بسیج محل همه بچه ها را جذب خود کرده بود بطوریکه فقدان جسمی برادر شهید در مدت چند سال بعد از شهادت آن عزیز مشاهده می شود که اثر روحی عجیبی در بین دیگر برادران گذاشته است، این هم بخاطر خلوص و پاکی روح و روان آن برادر از دست رفته مان بود.

برادر شهیدمان از اخلاق پسندیده، خوش برخورد، شوخ طبع، دارای خلقی نیکو و فردی ایثارگر و از خود گذشته بود. هر کاری که به ایشان واگذار می شد با از خودگذشتگی تمام، آن را به نحو احسن انجام می داد.

خاطره ای که از برادر شهید مجید انجام به یاد دارم بیان می کنم، گرچه در تمام مدتی که با ایشان بودیم حقیقتاً همه اش خاطره است. در عملیات بدر من و برادر انجام در یک گردان بودیم در شب اول یا دوم عملیات بود که دشمن روی مواضع ما را می کوبید، در این لحظات بود که تمام برادران بعلت حفظ جان در سنگرهای خودشان سنگر گرفته بودند.

ولی برادر انجام را دیدم [که] با کمال خونسردی از کنار سنگر ما رد می شود [می شد] و یک عدد کنسرو هم بدستش بود، من با تعجب به ایشان گفتم!!! مجید چرا در سنگرت نیستی؟ مگر نمی بینی چطور خط را می کوبند؟ برادر مجید گفت بی خیال. گفتم دنبال چه می گردی، چیزی می خواهی؟

 گفت آری، به دنبال سر بازکن می گردم، می خواهم این کنسرو را باز کنم. در این لحظه فهمیدم که برادر شهید انجام چقدر قلبی مطمئن و خیالی راحت دارد. چقدر به قضاء و قدر ایمان و اعتقاد دارد.

و چه خوب فهمیده بود که هر چه را خدا بخواهد همان می شود و اگر چیزی را نخواهد تمام عالم قادر به وقوع و انجام آن امر نیستند. اومی دانست جان دادن و جان گرفتن فقط به امر خدای بسیجیان است و لا غیر.          

و من جداً تحت تأثیر این جسارت و نترسی و شجاعت برادر انجام قرار گرفتم.        

روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

انشاءالله   

۱۱/۴/۱۳۶۹ 

 همسنگر و همرزم شهید،

عبدالرضا رجب کمری

همچنین ببینید

دو رکعت عشق

                      اطلاعات دو شنبه ۳۱/۵/۱۳۷۳ بچه ها به او می گفتند شهردار . چون …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *