بسم الله الرحمن الرحیم
سخن وری و قلم فرسایی از شهداء و این انسانهای وارسته و خدایی کار بسیار مشکل و دشواری است ولی بنده حقیر سعادت اندکی را خدمت برادر شهید عبدالرضا در مسجد و جلسه و غیره که داشتیم را به عرض میرسانم .
شهید عبدالرضا را سنبل خدمت و خلوص و صداقت و بخصوص تواضع در کارها و امور مسجد و جنگ و جلسه می توان یاد کرد که زبانزد خاص و عام تمام بچه های مسجد و محل بود که نشده است کاری ، خدمتی و یا مسئله ای پیش بیاید و شهید عبدالرضا پیشتاز نباشد .
شبهای محرم هر دوی ما با موتور سیکلت می رفتیم و به تمام هیات های عزاداری سرکشی می کردیم و همچنین در برنامه های دیگر از قبیل اردو و گردشهای علمی که بچه های جلسه را می بردیم مثل برادر خونی در کنارم بود و از من مراقبت می کردند.
مسأله دیگری که باز شاخص و نمایان بود سخاوت و بزرگواری ایشان در تمام مسائل مادی و معنوی بود که باز سرآمد تمام بچه های مسجد و محل بودند.
و آخرین مسئله ای که به یاد دارم عشق و شور ایشان به عبادت و نماز و دعا بود که علارغم سرزنده بودن و بشاش بودن ایشان بجای خودش هم جزء افرادی بود که اول وقت به نماز جماعت حاضر می شد و دعای کمیل مسجد و شهر را ترک نمی کرند.
علی رغم تمام خوبیها و بزرگواریشان هیچ کس فکر نمی کرد به این زودی به این درجه کمال برسد، که خداوند خودش بهتر می داند که چه کسی لایق و شایسته شهادت و شهید شدن است.
در پایان ای نکته را متذکر می شوم که در یاد تمام بچه های محل آن همه شور و شوق برادر شهید عبدالرضا همیشه ماندگار است و خواهد بود چه در شهر چه خارج از شهر چه بر مزارش باشیم یا نباشیم به فکر و ذکر خوبیهای این شهید بزرگوار و وارسته هستیم و خواهیم بود.
با آرزوی طول عمر با عزت برای بازماندگان این شهید عزیز و طلب صبر برای ایشان و توفیق برای ادامه دادن راه پر فیض شهیدان تا انشاء اللّه مورد لطف و دعای فیزشان واقع بشویم.
انشاء اللّه التماس دعا
سید کاظم علوی