فرمانده شهید محمود دوستانی از شهید محمدرضا شاحیدر چنین توصیف می کند که:
ما مدیون اوییم او در حالی که دو پوکه در گوشهای خود قرار داده بود آنقدر با آرپی جی شلیک کرد که لاستیک کائوچویی آن آب شده بود و دیگر گوشهایش خوب نمی فهمیدند او مخلص و کم گو بود و دلی پاک داشت و مثل شیر می جنگید خدا شاهد است که این بچه ها را باید طلا گرفت مانند انسان نیستند از ملائکه هستند.
عراق چهل متری ما بود اما او ایستاد و به آنها تیراندازی می کرد نارنجک پرتاب می کرد، آر پی جی می زد ، وقتی به او در حین عملیات گفتم محمد رضا چطوری؟ گفت: مگر آنها از روی جنازه ما بگذرند که پایشان را به اینجا بگذارند ما مشتی شیریم که اینجا قرارمان دادند که جنگ کنیم.
والسلام