نامه دکتر سنگری به همایش پیشکسوتان و دانشجویان مسجد
بسم الله الرحمن الرحیم
و ذکرهم بایام الله ((روزهای خدا را یادآور شوید))
سوره مبارکه ابراهیم آیه شریفه ۵
دوستان عزیز، همدلان صمیمی،یادگاران یادهای مانا و ناصرا و والا!
این چند خطی که می نویسم نه پیام است نه توصیه نه موعظه و نه هیچ چیزی از جنس نوشته های متعارف.
گفت و گوی دوستی است که سال ها همنفس شما و نسل های شکفته در باغستان این مسجد بوده است. هم سخن و همدم عزیزانی بوده است که اکنون زانو به زانوی پیامبران و اولیا و عارفان در بهشت،بر مائده لطف محبوب نشسته اند و قهقهه ی مستانه شان وسعت بی مرز ملکوت را پر کرده است.
اینجا که آمده اید ،حریم پرواز روح های آفتابی، بارشگاه رحمت پروردگار، وزشگاه نسیم نفس های رحمانی و فرصت عاشقانه ی دل های صادق و عاشق است. این جا اشک هایی بر گونه ها پر پر شده است که از قله های اخلاص و معرفت سر چشمه گرفته است. این جا حضور روشن آفتاب موعود را می توان احساس کرد و تبسم خدا را بر چهره های زاهد و سالک و راه آشنا.
پاسداشت این همه عظمت و این میراث گران سنگ و آسمانی، نشانه هایی صبور می خواهد و قلب هایی دردمند و درک مند و سرشار شور و شعور. در این طوفان آفاتی که وزیدن گرفته و غفلتی که خواب و خمیازه در فوت آورده است، دوستان شهید رفته در گوش ما نجوا می کنند:
مباد غفلتتان همسفران!
مباد گسستن و پیمان شکستن تان دوستان!
خدا را حریم زمزمه های دیروزین پاس بدارید.
ساقه های ترد و نازک و جوانه های نوشکفته را در هجوم ملخ های تردید، باغبان باشید.خدا را قرآن، خدا را صمیمیت و الفت و دوستی. خدا را شمع شبهای قرآن و دعا و دیدار خانواده های شهید. خدا را نگهبانی ارزش ها،فضیلت ها و عظمت ها.
جلسه ای های امروز،با تفکر دیروز نمی توانند نسل فردا را بسازند. نو کنیم اندیشه هایمان را، تازه کنیم ایمان و پیمان را.
و مستحکم تر کنیم عزم رفتن و رسیدن را. از دیروز بگیریم و در دیروز نمانیم. تجربه ها پل رفتن اند نه ابزار سر گرمی و تفنن و گفتن و دیگر هیچ . بیاییم پیشینیان را ببینیم و بیابیم تا جاده های هراس و دشوار فردا را بهتر طی کنیم.
دوستان خوب و عزیز!
گرد آمدن نسل های قبلی جلسات که دانش آموزان دیروز و دانشجو یا فارغ التحصیل و به موقعیت رسیده ی امروزند الگویی برای نوجوانان و جوانان امروز و چراغی پیش روی نورسیدگان و نو شکفتگان فرداست.
همه چیز را بهانه کنیم تا همدیگر را بیابیمکه در عصر از دست رفتن ما این خود عمل صالح است و امضای بزرگ را پای خویش دارد.حتی سالی یک بار غنیمت و توفیق بزرگی است هم را دیدن و یافتن که همین سلام ها و لبخند ها و حتی شوخی ها در فضای مسجد سازنده، رشد دهنده است.
از بارگاه حضرت احدیت و از ساحت محبوب زمین و آسمان که نام زیبای او زینت بخش این مسجد است یعنی حضرت صاحب الزمان(عج) ،خاضعانه و عاجزانه ،توفیق افزون تر در تعمیق و گسترش این گونه نشست ها دارم. خوب می دانید که سال هاست از کربلا و عاشورا می گویم. دریغ است پایان بخش سخنم ،سخنانی از آن عزیز مظلوم شهید نباشد.گویی مخاطب این سخنان ماییم و آن حنجره ی غریب عطشناک با ما سخن می گوید:
– ایهاالناس نافسوا فی المکارم و سارعوا فی المغانم (ای مردم(ای دوستان!) در خوبی ها افتخار کنید و مسابقه بدهید و در بهره گیری از فرصت ها و غنیمت ها بر یکدیگر پیشی بگیرید.
– و لا تحتسبوا بمعروف لم تعبلوا (کار خوبی را که با شتاب انجام نداده اید به حساب نیاورید.)
– و لا تکتبوا بالمطل ذما” (با کندی و سستی خویش،بد گویی ها را به دنبال نیاورید.)
در پایان آرزوی خودم را که تبدیل مسجد به پژوهشگاه مطالعات دینی و تولید علم به ویژه در عصری که به تعبیر و تاکید و توصیه مقام معظم رهبری نیازمند تولید علم است،یادآور می شوم.امید است شما دانش پژوهان و فرهیختگان پیشگامان تحقق این آرمان دیرینه باشید.
زاد راهتان تقوا ، چراغ حرکت شما معرفت و پشتوانه ی عبورتان از تنگناها و سنگلاخ ها
،توکل و توسل باد.
خدا یارتان و یادتان
ارادتمند و دوستدارتان: محمدرضا سنگری
۱۳۸۳/۱/۸