خانه / شهدای مسجد / 19-شهید کریم راجی / مصاحبه با برادر محمودرضا اصغرپور همرزم شهید

مصاحبه با برادر محمودرضا اصغرپور همرزم شهید

   

س-  نحوه آشنایی با شهید؟

ج- از کودکی و از طریق مسجد

 

 س-  خصوصیات اخلاقی شهید؟

ج- از نظر اخلاقی هیچ کس از او شکایتی نداشت و از نظر گفتار صمیمی رفتار می کرد. و حالت مردمی داشت و با همه تیپی دوست می شد.

 هر وقت کتابی به امانت می برد حتماً سر وقت آن را بر می گرداند. مصداق درست ناهی از منکر رفتار می کرد و با جدیت تمام با طرف مقابل صحبت می کرد و از ائمه علیه السلام حدیث می آورد. هیچ وقت با کس خاصی دوست نمی شد و با این حال تمام افراد را دوست داشت ولی در کار جمعی حالت بسیجی داشت.

نماز شب می خواند و در ماه رمضان روزه می گرفت و سرش را همیشه با ماشین اصلاح، کوتاه می کرد و این یکی از علائم زهد او بود . از نظر راز و نیاز می توان گفت که: همیشه نمازش کامل بود.

 

س-  پذیرش مسئولیتها  ؟

ج- مسئولیت را تمام می پذیرفت و هیچ کم و کاست نمی گذاشت. هر وقت مشکلی داشت به آقای سنگری مراجعه می کردند و هر دستوری که می داد بدون چون و چرا اجرا می کردند و بهانه ای هم نمی آورد.

 

س-  علاقه شهید به امام  ؟

ج-عشق به امام آنقدر بود که اگر کسی می گفت آیت الله خمینی می گفت باید بگویید آقا.

 

س-  خاطره ای از  شهید ؟

ج- هنگامی که اعلامیه پخش می کردیم ( ۱۹ دی قم ) کریم را گرفتند و او را به زندان بردند و در همان لحظات اولیه او را با کابل زده بودند ولی او صحبتی از همراهانش نزده بود.

یک سال برای انتخابات  پرده ای در مسجد زدند که روی آن نوشته بود (محل صندوق رأی). بعد از انتخابات آن را نمی خواستند ایشان  قرآن مندرس را جلد مقوایی می گرفت و سپس آن پرده را بعنوان جلد استفاده می کرد و تا چندین سال آن قرآن قابل استفاده بود و تا این حد نسبت به قرآن تعهد داشت .

 

س-  آخرین سفارشات  شهید؟

ج- آخرین باری که می خواست به پادگان کرخه برود گفت: که می خواهم شهید بشوم و لباس های نظامی پوشید و تمام قرآن های جلسه را روی رحل گذاشت و خودش پشت آنها رفت و گفت: قرآن سنگر است من می خواهم بروم بعد از من این محکم ترین وسیله است که می توانید از آنها استفاده کنید و آخرین سفارشش حفظ قرآن بود.

 

س-  چگونگی شهادت  ؟

ج- شهریور ماه سال ۵۸ در حال برگشتن از گشت شبانه در مرزهای کردستان با ماشین جیپ بودند ، راننده که سید مجید موسوی بوده با سرعت می پیچد و دو نفر دیگر پرت می شوند که یکی دستش شکسته بود و دیگری که شهید راجی بوده سرش به سنگی برخورد می کند و شهید می شود و به ته دره می افتد.

 

س-  تاثیر  شهادتش ؟

ج- شهادت وی ما را واقعاً خیلی ناراحت کرد و تا حدودی مأیوس کرد و حالا هم که یاد وی می افتم بغض گلویم را می فشرد ایشان به بنده و حاج آقا عالمی و شهید صدف ساز و زمانی نیا و افخم و خیشکار که بچه های جلسه وی بودیم مطالب بسیار ارزنده ای آموخت.

 

همچنین ببینید

زندگینامه شهید کریم راجی-شماره ۱

بسم رب الشهداء و الصدیقین   نام پدر : احمد     تاریخ تولد ۱۳۴۱     شماره …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *