خانه / شهدای مسجد / 9- شهید امیر پلنگچی / دست نوشته ای زیبا شهید پلنگچی

دست نوشته ای زیبا شهید پلنگچی

باسمه تعالی

گاه گاهی که بر قلبم غمی یا شادابی فرا می آید احساس می کنم در زندگی هیچ غمی اینچنین و یا شادابی این چنین احساس نکرده ام، قلبم گواه صدق یاران را خوب می داند، و خوب به احوال آنان و صفات آنان آشنا هستم، اما یک چیز برایم مهم است و آن صدق در دوستی ، و دوستی برای او ، نمی دانم دوستم معیار دوستیم را میپسندی یا نه، در دلت احساس می کنم چه به من می گویی و غیره . . .

احساس می کنم هیچ دوستی در طول مسیر زندگی اینقدرمن را به خدا نزدیک نکرده ، چون همیشه و در هم حال وقت دیدن و یا گردشی ذکر او کردیم و یا احادیثی از پیشوایان اسلام برای همدیگر نقل کردیم تا پایه دوستیمان برای خدا بزرگ با این احادیث پایه گذاری شده ، دوستانی در طول خط زندگی دیدم ، و از آنهای درس عبرت گرفتم که دیگر هیچ گاه این دوستیهای به ظاهر مذهبی آنها را نمی خواهم داشته باشم ، چون وقتی دوست شدن یا بریدن، یا پریدن، و یا گریختن و یا غیره . . .

همیشه باید شناخت نسبت به همدیگر را فراموش نکنیم، می دانی چه می گویم، آری میدانم متوجه این مسئله هستی ، می خواهم بگویم باید تا آن موقع باشیم که خدای هست و هرگاه او را در دوستی صدا زدیم و از او طلب افزونی این شعله دوستی را بکنیم ، دوستی بدون او دشمنی با اوست، و دشمنی شیطان کردن دوستی او می باشد، و چه خوش تر از این دوستی که همه اش همراه و همگام با خدای باشد، و چه بهتر که در دوستی قلبهایمان را برای او باز کنیم و در وجود همدیگر دردی یا خدای نکرده لغزشی است با آرامش و طمأنینه برای همدیگر روشن کنم و همان لحظه متوجه می شویم که چقدر قلبهایمان به هم نزدیک شده اند.

همچنین ببینید

دست نوشته شهید پلنگچی-شماره ۲۶

دست نوشته شماره ۳۸ بسمه تعالی سلام علیکم و قلبی لدیکم؛ سلام علیکم و رحمه …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *