بنام کریمی که کرامت مخصوص اوست.
بعد از شهادت شهید یوسف جاموسی ، برادر عبدالکریم تیغ کار بی تاب رفتن شده بود و فراق شهید جاموسی برایش سخت . بعداً معلوم شد که با برادر حبیب وکیلی انس و الفتی فوق العاده دارد بدین علت بود که شبی از شبها یوسف را در خواب می بیند که به او می گوید برو و با حبیب وکیلی باش که من منتظر شما دو نفر هستم .
آری حبیب در کربلای ۴ و عبدالکریم در کربلای ۵ به فیض شهادت نائل می شوند و عجیب اینکه پیکر پاک حبیب را که بعد از قریب به دو ماه پیدا شد در یک روز با پیکر پاک عبدالکریم به خاک سپردند.