خانه / شهدای مسجد / 9- شهید امیر پلنگچی / خوابی شیرین -دست نوشته ایی از شهید پلنگچی در مورد شهید زمانی نیا

خوابی شیرین -دست نوشته ایی از شهید پلنگچی در مورد شهید زمانی نیا

                بسم اللّه الرحمن الرحیم

خوابی شیرین از شهیدی وارسته و دوستی شیرین

خدایا شکر، خدایا شکر، شکر به خاطر این همه خوشحالی، شکرت، خدایا همیشه این خوابها را در خواب این دور شده ازمنطقه قرار بده. شکرت ای ارحم الراحمین.

شب بعد از کار آمدیم و بعد از آن نشستم و تمام کارهای روز قبل را نوشته بودم و بعد به صفحه ای رسیدم که نوشته بودم دوست خوبم عبدالحسین سخائی فر و بهترین دوست شهیدم محمدعلی زمانی نیا؛شهیدی وارسته و تواضع مندی الگو و معلمی دلسوز و برادری مهربان و بیاد او و کارهایش آمدیم به ادامه کار و بعد از آن خسته خوابیدن،‍ آمدیم و بعد از آن خواب دیدن محمدعلی، خدایا شکر منتظر نقطه جوشش و نقطه عطفی بودم که یک دفعه خواب محمدعلی را بعد از مدتها برای اولین بار دیدم، نمی دانم چگونه از این خوشحالی و مسرور بودن چه کنم، اما به هر حال هزار مرتبه شکر، دیدن محمدعلی، درست بخاطرم نمی آید که پای پیاده بودیم یا با چرخ اما بیشتر بخاطرم می آید که با چرخ بودیم، در سطرهای بعدی دلیل آن را می نویسم، آمدیم به او گفتم محمدعلی جان: بخدا فکر می کنم که اصلاً شهید نشدی. محمدعلی لبخندی زده و گفت: من شهید شده ام ولی با شماها هستم و بعد از آن گریه ام گرفت و گفت:‍  الان هم شهید هستم ولی دلم نمی آید که به شما بگویم، گفت در جلسه هستم اما اگر بگویم شهید شده ام بچه ها دلخور می شوند، آمدم و بعد از آن سرم را بر روی شانه اش گذاشتم و گریه کردم که محمدعلی نمی دانی چقدر ناراحت هستم از اینکه با ما نیستی، گفت توی فکر نباش و گفت خاطرات اصفهان و غیره، و بعد از آن برادری جلو آمده برادر حبیب وکیلی بود و او کوچک و ما هر دو بلند و سرپا، سر چرخ او آنجا بود و شاهد جریان، اما هنوز محمدعلی یاد خنده اش، لب هایش و گریه های آخرین جلسات در جلسه را از یاد نمی برم محمدعلی اسوه و نمونه من بود. محمدعلی برادری دلسوز هیچ وقت خوشحالی و خنده هایش را از یاد نمی برم و همیشه او را دوست می دارم و قبول کنید بعد از این مدت یک سال هیچ به دلم راه نمی آید که محمدعلی در بین ما نیست اما چه کنیم ای ارحم الراحمین.

           امیر پلنگچی          

۱۶/۱۱/۱۳۶۴ صبح ساعت ۸    

     آبادان ـ کنار اروند کنار

همچنین ببینید

شهید پلنگچی-آهسته حرکت کن، نه تند وگرنه…

باسمه تعالی آهسته حرکت کن، نه تند، و گرنه . .. سعی کن نامه را …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *