شورای مشورتی خاتمی، محور ائتلاف اصلاح طلبان

گروه سیاسی روناش : جلسات شورای مشورتی سید محمد خاتمی که در انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری زمینه ساز شکل گیری ائتلاف خاتمی، هاشمی و ناطق نوری و در نهایت پیروزی حسن روحانی شد به منظور برنامه ریزی برای انتخابات سال آینده مجلس به طور مرتب در حال برگزاری است.

محمد رضا خباز، معاون تقنینی معاونت پارلمانی ریاست جمهوری و از اعضای حزب اصلاح طلب اعتماد ملی به خبرآنلاین گفت که «در حال حاظر نشست های متعددی با حضور اصلاح طلبان به ریاست آقای خاتمی برگزار می شود تا همه نمایندگان در این طیف باهم یکدست و یکصدا در حول محور مجلس بتوانند در انتخابات شرکت کنند.»

احمد پورنجاتی، عضو شورای مرکزی حزب مشارکت هم در گفتگو با اعتماد با بیان اینکه «شورای مشورتی متشکل از افرادی است که طیف‌های مختلف اصلاح‌طلب و حتی شخصیت‌های مستقل در آن حضور می‌یابند» گفت که  «جلسات ما همچنان منسجم تشکیل می‌شود. در حال حاضر بحث انتخابات هم همچون سایر مسائل روز مثل سیاست خارجی یا مسائل منطقه‌یی در جلسات بررسی می‌شود.»

شورای مشورتی سید محمد خاتمی، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ تشکیل شد. این شورا متشکل از اعضای فعال و شخصیت های شناخته شده احزاب اصلاح طلب است.

این شورا در انتخابات سال گذشته نقش محوری درباره تعیین خط مشی و سیاست کلی اصلاح طلبان ایفا کرد و خروجی تصمیمات آن ورود به عرصه انتخابات با نامزد واحد بود.

از این رو با وجود آنکه نامزد نزدیک به اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری محمدرضاعارف بود اما چون هدف اصلاح طلبان بالا بردن ضریب پیروزی بر رقیب و ایجاد تغییر در فضای کلی کشور بود، این شورا حکم به خروج عارف از انتخابات و اعلام حمایت از حسن روحانی داد.

این تصمیم و همچنین تبعیت همه اطلاح طلبان از آن سبب شد که شکست های پی در پی آنها در انتخابات های پیشین که ناشی از تفرق و عدم اتحاد بود تکرار نشود و عملا فصل نوینی برای این طیف سیاسی رقم بخورد.

بر این اساس پیش بینی می شود که در انتخاب مجلس آینده اصلاح طلبان این فرمول را بار دیگر سرلوحه خود قرار دهند تا در کنار هم قرار گرفتن این شورا با شخصیت های همچون هاشمی، خاتمی، حسن خمینی و عارف، پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات های بعدی به خصوص انتخابات مجلس سال آینده را تداوم بخشند.

مرتضی الویری از فعالان اصلاح طلب در این باره به ایلنا گفت: «عقل یک چیز را می‌گوید و دل یک چیز دیگر. عقل می‌گوید تکیه بر اشخاصی که هر چند محترم و بزرگند جریان منطقی و خرد جمعی که همان احزاب هستند را تخطئه می‌کند. باید احزاب قانونی فراگیر٬ پایه‌های دموکراسی و مردم‌سالاری را مستحکم کنند. تکیه بر اشخاص کاریزماتیک از نظر عقلانی درست نیست چرا که احتمال خطای یک فرد از خطای جمع بیشتر است. ولی دل می‌گوید اگر نقش تعیین‌کننده آقایان خاتمی و هاشمی در سال ۹۲ نبود٬ هم‌اینک، شرایط کشور غیر قابل‌تصور بود.»

خباز هم معتقد است که «اگر مجموع اصلاح طلبان به یک لیست واحد برسند و در زیر آن را آقایان هاشمی و خاتمی امضا کنند، یقینا مردم به آن لیستی رای خواهند داد که این دو بزرگوار زیر آن را امضا و تاید کرده اند. چرا که این آقایان از یک محبوبیت بالایی در بین مردم برخوردارند.»

اگر چه همچنان شورای مشورتی و همچنین شخص سید محمد خاتمی در کنار هاشمی رفسنجانی نقش محوری را برای اصلاح طلبان دارند و پیش بینی می شود که آنها با همین فرمان تا انتخابات مجلس پیش روند اما احمد پورنجاتی تاکید دارد که «در حال حاضر جریان اصلاح‌طلبی رویکردی دارد که دیگر قائم به فرد نیست. در عین اینکه حتما اشخاص معینی مثل آقای خاتمی که در این جریان از همه برجسته‌تر است و همچنان به عنوان یک راهنما و نماد در مجموعه اصلاح‌طلبی نقش‌آفرینی می‌کند اما سازمان یافتگی تشکیلاتی اصلاح‌طلبان فارغ از ارتباط کاریزماتیک، با کارکرد بیشتری پیش رفت.»

به گفته او «همین موضوع وضع موجود، چشم‌انداز و آینده امید بخش‌تر و با دوام‌تری را برای اصلاح‌طلبان به وجود آورده است. پیش از این هم ما حزب، کنگره و کار تشکیلاتی و حزبی انجام می‌دادیم اما آن چه مهم است اندیشه و برآیند اندیشه، برنامه، تصمیم و کنش است که محصول یک فرآیند عقل جمعی است و قطعا آسیب‌پذیری کمتری دارد نسبت به زمانی که تصمیم مبتنی بر دیدگاه یک فرد گرفته می‌شود و دیگران هم به احترام او این دیدگاه را می‌پذیرند و اگر در عمل آن دیدگاه به نتیجه مطلوبی نرسید هیچ کس نمی‌تواند انتقاد داشته باشد چون نقش ارتباط کاریزما از لحاظ روحی و روانی این اجازه را نمی‌دهد.»

بر این اساس نقشی که سیدمحمد خاتمی در راس هرم اصلاح طلبان ایفا می کند اگر چه یک نقش تعیین کننده است اما به نظر می رسد که با تشکیل این شورا او به دنبال اعمال نظرات شخصی و تبدیل شدن به یک بازیگر محوری در این اردوگاه نیست.

خاتمی و شورای مشورتی تلاش دارند تا برآیند نظرات احزاب، گروه ها و شخصیت های اصلاح طلب را جمع بندی و این جمع بندی را به عنوان خروجی تصمیم اصلاح طبان ارایه کنند این تصمیم و خروجی منجر به اتحاد و ائتلاف در برابر رقیب یعنی اصولگریان شود.

اتحاد و ائتلافی که به نظر می رسد اصولگریان به دلیل نداشتن شخصیت های محوری همچون خاتمی که مورد تایید همه احزاب و گروه ها باشد، تا رسیدن به آن فاصله زیادی داشته باشند.