طلبه شهید عباس جلایی تعریف می کرد، قبل از شروع عملیات پیروزمندانه فتح المبین در پادگان دوکوهه بودیم که خبر رسید امشب عملیات می شود.
همه خود را برای رفتن آماده می کردند. حال و هوای پادگاه به کلی تغییرکرد. در محوطه آنجا مجید صدفساز را دیدم که داشت سرش را با آب می شست.
گفتم: در این هوای سرد چرا این کار را میکنی؟
و او با حالتی روحانی جواب داد: میدانم که انشاالله شهید خواهم شد و تیر به سرم اصابت خواهد کرد.
او از اولین شهدای عملیات فتح المبین بود که تیر به سرش اصابت کرد و جاودانه شد.