دیگر به ندرت خانوادهها باهم دور یک میز غذا میخورند
جام جم آنلاین: اگر توجه کرده باشید حتما متوجه این موضوع شدهاید که در سالهای اخیر به دلیل کمرنگ شدن یا حتی بهتر بگویم بیرنگ شدن حضور بچهها بر سر میز غذا و در کنار والدینشان، تربیت کودکان در مقایسه با گذشته با تغییرات بسیار زیادی مواجه بوده است.
در دنیای امروزی پدر و مادرها به قدری گرفتار کار شدهاند که کمتر فرصت حضور در خانه را دارند و به این ترتیب فرزندان آنها نیز اغلب وقت خود را با درس، مشق و برنامههای مختلف مانند کلاسهای آموزشی و ورزشی میگذرانند و در نتیجه والدین و فرزندان کمتر بودن در کنار هم را تجربه میکنند و این در حالی است که آداب اجتماعی مقولهای است اکتسابی که آموزش آن به فرزندان به عهده والدین است.
بسیاری از پدربزرگها و مادربزرگهای امروزی بر این باورند که این روزها بیشتر جوانان به آداب و رسوم گذشته پشت پا زدهاند که بدون شک علت همه این تفاوتها این است که این جوانان دوره مهمی از زندگی خود که بودن در کنار اعضای خانواده و آموزش آداب اجتماعی است را تجربه نمیکنند و از این رو با آداب بیگانه هستند.
علاوه بر این استقبال از غذاهای حاضری یا به اصطلاح فستفودها و همچنین نوشیدنیهایی که در قوطیهای فلزی بستهبندی میشوند هم نمیتوانند بیتقصیر باشند.
از آنجا که این غذاها که امروزه در برنامه غذایی روزانه افراد جایگزین غذاهای سنتی شده اند به راحتی و در مدت زمان کوتاهی قابل خوردن هستند. بنابراین اعضای خانواده میتوانند هریک به تنهایی و در گوشهای از خانه غذایشان را بخورند.
بنابراین نهتنها آداب میز، بلکه بسیاری از آداب اجتماعی که ریشه در گذشته زندگی انسانها دارند به طور کلی بهدست فراموشی سپرده شدهاند.
فاصله ایجاد شده بین نسلهای مختلف، کاهش تعلقات خانوادگی و کمرنگ شدن روابط بین اعضای خانوادهها همه و همه از پیامدها و تبعات این پدیدهها هستند.
در گذشته اعضای خانواده حداقل روزی ۲ یا ۳ بار در کنار هم و به دور میز غذا جمع میشدند، باهم صحبت میکردند، از مشکلات هم مطلع میشدند و میتوانستند به همدیگر کمک کنند. اما متاسفانه همه این عادتهای پسندیده در عصر فناوری به تاریخ پیوسته است.
اگر بخواهیم کشورهای مختلف را از نظر این ویژگی مورد مقایسه قرار دهیم متوجه خواهیم شد که آسیاییها در مقایسه با دیگر کشورها بیشتر به سنتها و حفظ روابط اجتماعی پایبند هستند. اروپاییها هم در مقایسه با آمریکاییها در تلاش بودهاند تا هر طور شده بخشی از سنتهایی را که ریشه در تاریخ گذشته آنها دارد، حفظ کنند.
آمریکاییها زمانی که قدم فراتر از خاک کشور خود میگذارند متوجه این موضوع خواهند شد که در تعامل با اروپاییها که معتقد به سنتهای متعارف و کلاسیک هستند یا در تعامل با آسیاییها که در سطح دنیا از آنها به عنوان مللی با فرهنگ باستانی نام برده میشود، از نظر برقراری روابط اجتماعی و رعایت آداب اجتماعی با مشکلمواجه هستند.{jcomments on}