خانه / شهدای مسجد / 44-شهيد عليرضا نوري / وصیتنامه شهید علیرضا نوری

وصیتنامه شهید علیرضا نوری

بسمه تعالی

وصیتنامه برادر شهید علیرضا نوری

 

و ما کان لنفس ان تموت الا باذن الله کتاباً موجلا و من یرد ثواب الدنیا نوته منها و من یرد ثواب الاخره نوته منها و سنجزی الشاکرین.

هیچ کس جز به فرمان خدا نخواهد مرد که اجل هر کس در لوح الهی به وقت معین  ثبت است و هر که برای یافتن متاع دنیا کوشش کند از دنیا بهره مندش کنیم و هر که برای ثواب آخرت سعی نماید از نعمت آخرت برخوردارش گردانیم و البته خداوند سپاسگزاران را جزای نیک ( آسایش دنیا و بهشت آخرت ) خواهد داد.

پس از عرض سلام و دعا به جان رزمندگان و طول عمر برای امام وصیتی را که از درون قلبی پر از غم و درد و دلی لرزان از خوف خدا برمی خیزد شروع می کنم. امیداست که به سخنان بنده ای حقیروگنهکارگوش فرا دهید تا شاید شما بتوانید ازفرصت و عمر ناچیزی که خدا به شما ارزانی داشته بهترین استفاده و بهره را ببرید. آری زندگی دنیا چه کوتاه و دلفریب است و انسان چقدر ناتوان و ذلیل.  ناتوان در برابر سختیها و ذلیل در موقع مواجه شدن با حقیقت ، و افسوس که تنها موقعی متوجه این حقیقت می شود که مرگ را در چند قدمی خود با آتشی که خود بپا داشته می بیند و آری وقت مردن آدمی هوشیار می گردد و چه سخت است برای انسان ناتوان،  کلمه مرگ را شنیدن و خود را در مقابل خدا با کوله باری خالی دیدن که در آن لحظه فقط مهر و  بخشش خداوند و توسل به ائمه (ع) است که می توانند به فریاد او برسند .

پدرومادر مهربانم : دوری از فرزند و کشته شدن او و پیکر به خون غلطیده اش را دیدن برای هر پدر و مادری سخت و رنج آور است اما بدانید که این آزمایش و نعمتی است که از طرف خداوند نصیب شما شده و خوش آن کسی که از این آزمایش سالم و سرافراز بیرون بیاید و اما پدر و مادر بر من چه سخت است تحمل عذاب آخرت را به دلیل بی حرمتی و بی احترامی نسبت به شما مهربانان و دلسوزانم بکشم که به حقیقت سخت و ترسناک است آتشی را که خود بر پا می داریم .

پدر و مادرم : می دانم که همیشه موجب ناراحتی شما بودم و در کارها و مسائل تنهایتان می گذاشتم و نتوانستم حقی را که هر پدر و مادر بر گردن فرزندشان دارند ادا کنم و می دانم که برایتان فرزندی دلسوز و فداکارنبودم . پدر و مادرم، درمرگم گریه و شیون زیاد نکنید و لباس سیاه بر تن نپوشید و از کسی ناراضی نشویدزیرا که من با خواسته خود پا به سوی جبهه نهادم . سعی کنید از خود صبر و بردباری نشان دهید و آنچنان که شایسته خانواده شهید است باشید . اختلافات را کنار گذاشته و تنها به فکرعمل خیر و آخرت و رضای خدا باشید .

       وبدانید که شماها هستید که باید بار این انقلاب را بر دوش بکشیدو تا آخر عمر پیام فرزندانتان را و پیام مظلومیت آنان را آنگونه که زینب (س) پیام حسین (ع) و اصحابش را به گوش مردم رسانید شما نیز به گوش جهانیان برسانید و نکند که بعد از من مانع جبهه رفتن برادران و دیگران بشوید.

پدر و مادر عزیز: خودتان می دانید که من آن وظیفه ای را که خدا برایم تکلیف کرده بود بخوبی انجام ندادم . و این مسأله به سختی مرا به وحشت و نگرانی انداخته و مانند ریسمانی گلویم را می فشرد پس از شما می خواهم که برایم نماز [بخوانید] و روزه بگیرید و اعمال واجبه را برای من انجام دهید و مقداری پول هم به فقرا بدهید .

انشاء اللّه که از اشتباهاتم درگذرید و مرا ببخشید اگر در حق شما کوتاهی کردم و ضمنا" دوست دارم که در مراسم ها با روحیه ای باز و رضایت قلبی سخن بگویید و بیش از پیش از اسلام و امام و مسأله جنگ دفاع کنید .

برادرانم، حسین و حسن :

 مرا ببخشید اگر حق برادری را نسبت به شما ادا نکردم ودر مسائل و مشکلات آنچنان که می بایست با شما همکاری ننمودم و نتوانستم آنگونه که می خواستید برایتان باشم . برادران عزیز خودتان می دانید که بعد از من اهل خانه تا حدودی تنها می شوند . تنها وصیتی که دارم این است که دور آنها جمع شوید و مهر و محبتتان را نسبت به آنها و خودتان، بیش از پیش بهتر کنید، زیرا که شما هستید که میتوانید آنها را در سختیها و مشکلات وارده بر آنها یاری و همراهی کنید و در آخر نیز مرا ببخشید، اگردر حق زن و فرزندانتان کوتاهی کردم . خواهران مهربانم :

 کانون گرم خانواده بهترین محیط برای آرامش دل و رضایت خداوند است که رضایت خداوند را صبوری و ایثار و گذشت شما می تواند فراهم آورد . صبوری در مقابل مشکلات و گذشت و ایثار در مورد یکدیگر . خواهران عزیزم، فرزندانتان را از کوچکی با احکام و دستورات الهی آشنا کنید ، تا خدایی نکرده همانندداییشان در آخر عمر دچار پشیمانی نشوند

انیسانمهربان: می دانم که همیشه برایم دلسوزی میکردید اما من توجهی نداشتم و هیچ موقع به فکر مهر و محبت شما نبودم .

 خواهرم مادر رضا: افسوس که عمری نماند تا بتوانم جوابگوی آن همه زحمت و مهربانی و فداکاری شما شوم. این را بارها به خود گفته ام که شما برای من و در دل من همانندپدرو مادری دلسوز بودید ودرمقابل، من همیشه وسیله عذاب و ناراحتیتان بودم .

خواهرمخیلی حرفها می خواهم بگویم ولی افسوس که وقتی در دست نیست و تنها به این چندنکته اکتفا می کنم . خواهر عزیز: خداوند کسانی را که در برابر مشکلات صبوری نشان می دهند دوست می دارد و همیشه خودحافظ و یاری کننده آنها در سختیهایشان می باشد . پس همانطور که گفتم از خود صبر نشان بده و هیچگونه سستی وکم حوصلگی را به خود راه مده و بیش از پیش به فکر زندگی و فرزند و شوهرت باش که ان شاء الله خداوند همگی تان را قریب رحمت و لطف خود قرار بدهد .

سخنی کوتاه با برادران بزرگ و عزیزم فریدون و عبدالعظیم و عبدالرضا :

 عموهای عزیز، به خدا قسم همیشه سعی داشتم که در مشکلات و کارهایتان یاریتان کنم و بتوانم برادر زن خوبی برایتان باشم . ان شاء الله که اگر بدی و بی حرمتی در حقتان کرده ام مرا ببخشید و ان شاء الله که بیش از گذشته به فکر زن و فرزندانتان باشید .

فریدونعزیز: از آنهمه مهر و محبت و اخلاق خوبی که با من داشتید متشکرم و با قلبی پشیمان از بی احترامیهایی که نسبت به شما کردم طلب شفاعت می کنم و امیدوارم که در همه حال به یاد خدا بوده و در کارهایتان موفق باشید .

خویشاوندانمحترم :

بدانیدکه اسلام در این زمان احتیاج به پشتیبانی و فداکاری دارد و باید بر مشکلات غلبه کنید و نباید با کمی فشار جنگ روی از امام و انقلاب برداشته و سخنانی را که بجز هلاکت و تباهی چیزدیگری بدنبال ندارد بزنید و بدانید که اسلام دینی است که با هزاران فشار و جنگ وخونریزی بر جای می ماند و از بین نمی رود و همانطور که خداوند می فرماید : اسلام دین حق زمین است که زمین و آسمان به خاطر این دین استوارند و خدا نیز خود از دینش حفاظت میکند و تمامی کفر وناپاکی را از بین میبرد .

پس نکندکه با کمی حرف و نارضایتی خود را درآتش خشم خدا اندازید و خواهش و وصیتی دیگری که دارم به شمااین است که اختلافات را کنار گذاشته و دوباره دور هم  جمع شوید و خانواده ای پایدار و اسلامی را بر پا سازید تا انشاء الله رحمت و رضایت خداوند شامل همگی شود.

      دوستان و برادران عزیز:

خداونددنیا را محلی برای آزمایش انسان قرارداده ودر آن خوبیها و بدیهارا قرار داده است و به انسان فکر و ایمان و این ایمان تقوای شماست . که باید راه اصلی و جاده هستی را دریابند و توشه خوبی برای آخرت خود فراهم سازید . دوستان عزیز جلسات مسجدها را ترک نکنید. و با رفتن خود جای شهیدان را پر نگه دارید که ما هر چه داریم و دشمن هر چه می کشد از همین جلسات مسجد است و نکند لذات دنیای پر مکرباعث عقب ماندن شما از حقایق و خداوند شوند . از شما  می خواهم اسلام و امام را یاری کنید و به مسأله جنگ اهمیت زیادی بدهید و شهیدان وخون ریخته شده آنها را در راه تداوم اسلام از یاد نبرید . در خاتمه از همه طلب شفاعت و بخشش دارم و از خداوند می خواهم به تمامی خانواده های شهداء و اسراء صبر عنایت فرماید .

علیرضانوری ۱۴/۱۱/۱۳۶۴

خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار

همچنین ببینید

دست نوشته ای از شهید نوری

  و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رما   داستان و صحبتی را …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *