خانه / شهدای مسجد / 32-شهید علیرضا ظهور درویش / زندگینامه شهید علیرضا ظهور درویش

زندگینامه شهید علیرضا ظهور درویش

بسمه تعالی

 

نام پدر: حسن     محل شهادت: بستان          تاریخ شهادت: ۱۲/۹/۱۳۶۰     تاریخ تولد:۱۳۴۱

نام عملیات: طریق القدس               رمز عملیات: یاحسین(ع)              نوع عضویت: سپاهی

                            

شهید علیرضا ظهور درویش، شاهدی دیگر از تبار شاهدان، در چهارمین روز از شهریور ماه سال ۱۳۴۲ در شهر شهادت پویان سفید پوش دزفول در خانواده ای که بوی خوش قرآن عطرش بود متولد شد.

شهید در سن ۶ سالگی به دبستان سپهر رفت و تحصیلات کوتاه خود را در آنجا شروع کرد. وی در امور مدرسه و خارج از مدرسه بسیار وظیفه شناس بود و با بچه ها بسیار خوش رفتاری می نمود.

بعد از گذراندن دوران کودکی و دبستان پا به دوران نوجوانی نهاد و با رفتن به مدرسه راهنمایی سعدی (در ۱۲سالگی) تحصیلات خود را ادامه داد. در این دوران که مصادف با انقلاب شکوهمند اسلامی بود با مسجد آشنا شد. او با تظاهرات و زدن عکس امام و نوشتن اشعار گوناگون بر روی دیوارها نقش مهمی را در انقلاب اسلامی ایفا کرد. روزی بر اثر شیلک گاز اشک آور توسط ماموران شاه در میدان آزادی (مثلث) دزفول با چشمهای کاملاً قرمز به خانه برگشته بود.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، اُنس او با مسجد بیشتر گردید و بعد از گذراندن دوره راهنمایی، در سن ۱۶ سالگی در دبیرستان سعید نفیسی در رشته علوم انسانی به تحصیل مشغول شد و با توجه به اینکه از نظر درسی نسبت به مقطع راهنمایی وضعیت درسی بهتری داشت نمرات خوبی را کسب کرده بود.

شهید علیرضا جهت کمک مادی به خانواده خود، تابستان به کار بنایی می پرداخت و توجه خاصی به فقرا و مستضعفین داشت.

از شهید گفتن سخت است، مخصوصاً بعد از گذشت سالها گرد و غبار غفلت ولی نمی توان ساده زیستی و مهربانی او را با افراد بی سرپرست و نیازمند فراموش کرد. شهیدی که عمل سرلوحه کارش بود تا حرف. وقتی از بمبارانهای هواپیمانهای عراقی به شهر از او سئوال شد گفت: من دوست ندارم با ریزش سقف خانه از دنیا بروم و از خداوند متعال آرزو دارم اگر من لیاقت شهادت را دارم جان خود را در میدان جنگ و جبهه و در راه حق و قرآن فدا کنم.

با شروع جنگ تحمیلی و تعطیلی مدارس پس از آشنا شدن به فنون نظامی در بسیج مسجد و با در دست گرفتن تفنگ با کوله باری از پاکی دوران کوتاه زندگیش همچون قطره ای زلال و درخشنده خود را به اعماق دریای جبهه زد و چه زیبا مرواریدی گشت. وی در اعزام نیروها به جبهه جنگ همیشه پیش قدم بود بطوریکه حدود ۶ بار به جبهه رفت مناطقی از قبیل: جبهه شجاع – جبهه صالح مشطه و جبهه بستان…

زمانی که عملیات پیروزمندانه طریق القدس (بستان) انجام گرفته بود، شهید در خانه بود و آن شب به فراز پشت بام رفت و تکبیر گویان با دیگر همشهریان خود هم صدا گردید و فردای آنروز با بر داشتن سلاح به منطقه عملیاتی بستان رفت تا به کمک دیگر همرزمان خود بشتابد.

دوستان شهید  تعریف می کنند شبی که برای آخرین بار به جبهه بستان رفتیم در مسجدی در شهر سوسنگرد در حالیکه اقامت کردیم. همه ما از سرما به خود می لرزیدیم ولی هیچ نشانه ای از سرما در چهره علیرضا مشاهده نمی کردیم. وقتی از علیرضا سؤال می کنند مثل اینکه هوا امشب سرد است به آنها می گوید : آنقدر شور و شوق جبهه را دارم که  سرما را احساس نمی کنم. شهید علیرضا ظهور درویش به علت علاقه ای که به امام خود داشتند در طول حیات خود توانستند دو بار ایشان را زیارت کنند.    

سرانجام در مواجهه با ضد حمله دشمن بعثی با خوردن چند گلوله بر سر و دست و پایش در تاریخ ۱۴ /۹ /۱۳۶۰ پرونده سبز زندگیش را سرخ گونه به پایان برد.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *