خانه / شهدای مسجد / 14-شهيد احمد حلمي / مصاحبه با عبدالمجید حلمی برادر شهید

مصاحبه با عبدالمجید حلمی برادر شهید

 

۱ـ رفتارش شهید؟

ایشان نسبت به دیگران بسیار خوش برخورد بود و دیگران را  احترام می گذاشت. با دوستان و برادران صمیمی بود و علاقه عجیبی به همرزمان خویش داشت.

 

۲-  علائق شهید ؟

دوست داشت به مدارک تحصیلی بالا برسد . فردی بسیار مستعد در کارهای فنی و انسانی کارآمد برای جامعه بود و خدمت برای انقلاب اسلامی آرزوی بسیار مهم او بود.

همانگونه که در پیام نواری و وصیت نامه خویش آرزو می کرد رفتن به جبهه، شهادت و مفقود الجسد شدن را انجام تکلیف می دانست، چرا که آرزوی بزرگ او روسفید شدن در درگاه خداوند متعال و ائمه اطهار(ع) بود.

 

۳- علت رفتن به جبهه ؟

اطاعت از پیام حضرت امام(ره) مبنی بر حضور جوانان در جبهه و دفاع از مملکت هدف اصلی او بود. اگر چه سن او در عملیات فتح المبین که اولین عملیات او بود کم بود ولی روح و فکری بلند داشت و می خواست تا به وصیت شهدا عمل کند و ادامه دهنده راه آنان در جبهه بود.

 

۴ـ فعالیت های شهید ؟

در زمان انقلاب من و او سن کم داشتیم اما به خاطر اینکه به لطف الهی از کوچکی در مسجد و جلسات قرائت قرآن حضور داشتیم و ارتباط با افراد بزرگتر از خود که در مبارزات کوچه به کوچه انقلاب حضور داشتند، باعث شد ما هم در آن سن کم، فعالیتی و سهمی کوچک در انقلاب اسلامی داشته باشیم.

 من و احمد هر دو با هم در راهپیمائی های نزدیک پیروزی انقلاب شرکت کردیم و بعد از پیروزی انقلاب با سپاس از خداوند بزرگ در همه صحنه ها و مراسمات انقلابی شرکت می کردیم و با مساجد بیشتر ارتباط برقرار کردیم .

احمد در جلسه قرآن برنامه های متعددی داشت و چند ماه قبل از جنگ تحمیلی به جلسات قرائت قرآن مساجد اعلام نمودند که بسیج نوجوانان در حال تشکیل و آموزش است که مسئول جلسه شهید محمدحسن شادور که خود در عملیات بیت المقدس به درجه رفیع شهادت نائل آمد، ما را معرفی نمود و پس از کارهای مقدماتی ثبت نام کردیم و اندکی بعد جنگ شروع شد.

احمد از گروه های اول تشکیل بسیج نوجوانان بود و در آموزش های نظامی و عقیدتی و اردوهای بسیاری شرکت کرد و پس از آموزش های نظامی بسیار در عملیات فتح المبین در سن ۱۴ سالگی شرکت کرد و پس از آن در هفت عملیات دیگر حضور یافت و سه الی چهار بار در این عملیات ها مجروح شد و سر انجام در عملیات کربلای۴ مفقوداثر شد .

 قبل از عملیات ها در دبیرستانهای منتظری و امام سخنرانی می کرد و اهمیت حضور در جبهه و مساجد و جلسات قرائت قرآن و ادامه دادن راه شهدا و اطاعت از خط امام و ولایت را بیان می کرد. 

 

۵ـ نحوه رفتارش با پدر و مادر ؟

رفتار ایشان با پدر و مادر بسیار خوب بود و  نسبت به مادر ادای احترام بسیاری داشتند و به پدر در کارهای مغازه کمک می کرد و در کارهای خانه سهیم بود والدین هم از ایشان راضی بودند.

 

۶ـ توصیه ایشان به خانواده؟

به خواهران و برادران تاکید می نمودند بر ادای نماز و پیرو واقعی بودن برای ائمه اطهار و این که نگذاریم خون شهدا پایمال شود.

خواهران با حجابشان و عمل به پیامشان و برادران اطاعت از امام و خط شهدا و ادامه راه آنها مبنی بر حضور در جبهه ها و در مراسمات عزاداری به یاد آنان یعنی شهدا را زنده نگه داریم.

 

۷ـ خاطره ای از شهید ؟

خاطرات او بسیار زیاد است من و احمد نوبتی به جبهه می رفتیم که من پس از اینکه به خدمت رفتم،  نمی توانستم در جبهه حضور داشته باشم.

وقتی احمد من را در خدمت دید نوبت را به هم زد . وقتی به احمد گفتم : چرا شما نوبت را رعایت نمی کنی ، احمد با تبسم و شو خی گفت : تو دیگر در لباس خدمتی ، اختیار دست خودت نیست من که دیگر نمی توانم منتظر تو شوم و نوبت به هم خورد . او بسیار شوخ طبع بود و خیلی با دوستان شوخی می کرد.

از احمد دو پیام به جا مانده: یکی نوار کاست و دیگری نوار ویدوئی پیام شهدای عملیات کربلای۴ که در نوارخانه ویدوئی مسجد شاید باشد. از او یک دفترچه خاطره به دست خط خودش و چند قطعه عکس در هنگام حضور در جبهه موجود است.

 

همچنین ببینید

پیام شهید احمد حلمی

بسم اللّه الرحمن الرحیم   الحمد للّه الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لو …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *