دست نوشته شماره ۴-شهید یوسف جاموسی- بهمن شیر

بسمه تعالی

اعوذ بااللّه من الشیطان الرجیم

با عرض سلام وسلامتی به امام امت و پیروزی رزمندگان اسلام من یک بار دیگر توانستم توفیق پیدا کنم به جبهه اسلام پا بگذارم امید است خداوند مهربان حقیر را قبول بفرماید .

من در روز یکشنبه صبح با برادران سیدمحمدرضا حاتمی نسب ، سید ابراهیم غفاری ، صادق حبشی ودیگر برادران به پادگان اعزام شدیم بعد از چند روزی که در پروژه بودیم به پشت پادگان رفتیم .

 چند روزی هم در آنجا بودیم و بعد از چند روز  به پلاژ رفتیم و در آنجا مقدار کمی دوره آبی خاکی و عقیدتی توسط برادر رضا بدلی می دیدیم و بعد از این دوره ها به ما گفتند که جمع کنید می خواهیم از اینجا برویم و یک شبه همه چیز را جمع کردیم و حرکت کردیم از اول شب تا صبح ما در حرکت بودیم تا اینکه به بهمن شیر یعنی همان جایی که والفجر۸ هم در آنجا بودیم، رسیدیم .

جایی که ما خیلی از برادران خوب و مخلص خودمان را از دست دادیم خلاصه ما پیاده شدیم و وسایل را از ماشین بیرون آوردیم و هر دسته ای یک حیاطی برای خود تمیز و تعمیر کرد و در آنجا به فعالیت پرداختیم. من در این اعزام نیرو باز هم به گردان بلال رفتم در گروهان فتح دسته ذوالفقار شاید که مورد لطف و مرحمت خداوند قرار بگیریم.      

    والسلام

شنبه ۲۸ رمضان سال ۱۳۶۵

یوسف جاموسی