خانه / شهدای مسجد / 23-شهيد محمدعلي زماني نيا / دیداری کوتاه ولی زیبا -دست نوشته ای از شهید محمد علی زمانی نیا

دیداری کوتاه ولی زیبا -دست نوشته ای از شهید محمد علی زمانی نیا

بسم رب الصابرین والمجاهدین                

در دلم شور و عشق به دیدار رزمندگان شعله می کشید منتظر ماشین برای حرکت به سوی جبهه حق علیه باطل بودم تا دیداری عاشقانه با دوستان  و رزمندگان دلاور داشته باشم، حرکت کردیم.

ساعت ۱۰ صبح به اردوگاه تیپ ۲ ولی عصر رسیدیم. برادران رزمنده را مشاهده می کردم حسرت اندرونم مرا رنج می داد که حالا من هم می بایستی اینجا می بودم اما افسوس

گردان عمار کجاست ؟

بله من فقط سراغ آن را می گرفتم، دوستان مخلص  مسجد، جلسه و محله و بسیج ما در آنجا بودند.

خوب! هر کس دنبال دوست خودش می گردد، چهره های نورانی تیپ ۲ ما را دلشاد و مسرور کرده بود، گوئی به جشن دعوت شده بودیم که نه! جشن چیست ؟ بهشت حقیقی دنیا همانجا بود جبهه بود، جبهه!

بهشت دنیا، حقیقتی انکار ناپذیر برای آن است اولن دیدار از فرمانده گروهان  المهدی عزیز خودمان بود که بعد از سلام و احوالپرسی  دنبال بچه های خودمان را گرفتم و به به چهره نورانی حسن مشیری مرا عجب شاد کرد  و بعد نیز چهره خندان پر از مهر نور علی مرازه مرا خوشحالتر نمود و بعد هم علیرضا جاموسی و مهدی سنجری زاده و عبدالحسین بشیرپور و سید مجید موسوی وکم کم همه جمع شدند .

از آنها عکس انداختم و کمی حرف زدیم. بعد از نهار  به تیپ زرهی رفتیم و چهره خوشحال غلامرضا گتوندی مرا مسرور تر نمود و خستگی ۶۰ کیلومتر راه پر پیچ و خم و پر از پستی و بلندی را از بدنم جدا نمود.

نزدیک به ۴ ساعت پیش آنها بودیم و سپس به سوی اردو گاه بازگشتم و  باز دیدار دوستان  نورعلی- حسن- مهدی- عبدالحسین- علی پلنگچی و دیگران.

دلم نمی خواست از آنها جدا شوم ولی به خانواده قول داده بودم که تا شب به خانه برمی گردم اما نمی توانستم، گوئی جاذبه ای که از درون قلب من و بچه ها احساس می شد مرا به ماندن و شب را در اردوگاه سپری کردن می خواند.  بچه ها از من تقاضا کردند شب را آنجا باشند ولی عهدی که شهر داشتم مرا مانع می گشت، دوباره از آنها عکس انداختم، آنها را به سختی در آغوش گرفتم و خداحافظی کردم، چقدر دلم گرفته بود از جدائیشان، خیلی آنها را دوست داشتم، صداقتشان، مهربانیشان، خنده هایشان و و نمی گذاشت که از آنها جدا شوم و سبب می شد که آنها را در درونم جای دهم، برای همیشه! برای همیشه  و تا آخر عمرم که

                                     به پیری می رسد خار بیابان

                                                                    ولی گل چون جوان گردد بمیرد

پنج شنبه

ساعت ۵/۱۰ شب 

 28/11/61   

 محمد علی زمانی نیا

همچنین ببینید

نقش نهضت حسین(ع)

ان الحسن مصباح الهدی و سفینه النجاه حسین چراغی است دشمن شکن و کشتیرانی است …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *