خانه / شهدای مسجد / 37-شهيد مهدي عيدي مراد / وصیتنامه شهید مهدی عیدی مراد

وصیتنامه شهید مهدی عیدی مراد

بسم الله الرحمن الرحیم

وصیتنامه برادر شهید مهدی عیدی مراد

خداوندا: ما را با محمد(ص) و آلش محشور بفرما(آمین یا رب العالمین)

وقتی که انسان در لحظات آخر عمرش به خود خود می نگرد و می خواهد که بفهمد که چه کرده است چه سودی در این دنیا داشته است و موقع رفتنش از این دنیا با خود برداشته است که ببرد و اصولا توشه راهش چه هست؟ بسیار دقیق که بنگری به خود خواهی دید که نه در این دنیا سودی داشته ای و نه توانسته ای که سودی و برداشتی ببری که توشه راهت برای بقیه راهت باشد، بعد از یک عمر، خوشگذرانی و خندیدن و بیهودگی و پوچی، حال موقع پس دادن اعمال است، حال باید که برداشت خود را ببری و خواهی دید که هیچ چیزی جزء خلوارها گناه و معصیت با خود نداری و آن موقع است که با تمام شرمندگی و خجالتی و با یک دنیا انبوه و افسوس با خود فکر می کنی چرا اینطور کردم، چرا معصیت کردم، چرا غیبت کردم، چرا دروغ گفتم و هزاران چرای دیگر. و آنجا و در آن لحظه تنها چاره ای و سلاحی که میتوانی از آن استفاده کنی گریه است، گریه به حال خود گریه به حال اعمالت، گریه بر سر مصیبتها و سخنها و آنجا است که با تمام وجودت خود به خود سر به سجده می نهی و با یک دنیا پشیمانی و انبوه از گذشته و ترس از نتیجه اعمال، با پروردگارت درد و دل می کنی و به او می گوید: یا رب رحم ضف بدنی، یا لطیف ارحم عبدک ضعیف و هزاران مرتبه الهی العفو گفتن و به او (خدا) می گویی که خدایا، الهی ببخش مرا، ببخش مرا، خدایا رحم کن بر من، رحم کن که ضعیفم، رحم کن بدنم ضعیف است، خدایا رحم کن بر این بنده حقیرت، رحم کن بر این بنده ذلیل و گناهکارت. و در آنجاست که تو مجبوری که گریه کنی، نیازت بر این است، سلاحت همین است، باید دفاع کنی که جز پشیمانی و گریه و از خدا طلب مغفرت خواستن چاره ای نداری و از خدا میخواهی که فکیف حیلتی، پس خدایا چاره اندیشی کن برایم.

ببخش مرا، که من گناهکارم معصیت زیاد کرده ام، غیبت بسیار کرده ام، و یا فراوان کرده ام، شیطان گولم زده بود. شیطان مرا گمراه کرده بود و من نیز گول دامهای پنهانیش را خوردم خوشگذرانی کردم وقتهایم را بیهوده صرف کردم، به جای ثواب گناه کردم، بجای اعمال صالحه اعمال حسنات را انجام دادم، بجای اعمال مستحب اعمال مکروه را انجام دادم، بجای حق، باطل را پیشه گرفتم، در کارهایم کسانی دیگر را به جای تو به خدایی ستودم، برایش ریا و خودنمائی کردم از او طلب اجر دادن برای اعمالم خواستم، از او انتظار بسیار داشتم، خدایا دنیا مرا گول زده دامهایش را گسترانید زینت داد و من که تعقل به آنها مینگریستم فریب خوردم، فریب زینتهایش را خوردم و تو ای خدا مرا دیگر دوست نداشتی چرا که من به تو شکر گذاری نکردم. شکران نعمتهایت را نکردم، به نعمتهایت کفران کردم و به این علت بود که دل من داشت سیاه میشد و قلبم محبوب میشد و از بس شیطان گولم زده بود که عشقم نسبت به تو کم شده بود و این بود که تو نیز مرا دوست نداشتی.

خدایا اکنون پشیمانم، پشیمانم از تو طلب عفو و مغفرت میخواهم، از تو می خواهم که از سر تقصیراتم بگذری و مرا هدایت کنی، از سر گناهانم بگذری و مرا در آتش دوزخت نیفکن.

خدایا نکند که مرا در آتش دوزخت بیفکنی، خدایا اگر چه میدانم که حقم هست ولی تو خود گفته ای ارحم الراحمینی و تو خود گفته ای که کسانی که توبه و پشیمان بشوند دوست میداری و در آتششان نخواهی افکند.

خدایا من ضعیفم، رحم کن بر من (یا رب رحم ضف بدنی)

و اما شما ای برادران خواهران و پدران و مادران و ای ملت عزیز و ای امام امت من شما را به یک چیز توصیه می کنم و خود نیز مصمم بر این بوده ام که انجامش دهم، درست به دعایی که در بالای سر میت در قبر میخوانند دقت کنید، آنان سؤالاتی هستند و منکر از شما خواهند پرسید شما به جوابهایشان دقت کنید، و من از شما یک چیز می خواهم که قبل از اینکه آنها را در بالای سرتان بر سر قبورتان قرائت کنند و در آن موقع در سطح یک شعار باشند از همین لحظه سعی کنید که آنها را در سطح عمل پیاده کنید و به آنها دقت عمل داشته باشید و من از حال اعلام میکنم (الله ربی و محمد صلی الله علیه و آله پنین و الا سلام دینی و قرآن کتابی و الکعبه قبلتی و امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب امامی و الحسن بن علی المجتبی امامی و

آری الله پروردگار و پرورش دهنده و یاری دهنده من است و من فقط او را میستایم و فقط در برابر او سجده خواهم کرد. انشاءالله

و محمد(ص) علیه و آله پیامبر من است و او را خداوند تبارک و تعالی به سوی ما فرستاده است تا از میان ذلتها و گمراهیها مرا نجات دهد و از بند هواها و بندها و اسلام دین من است و فقط دستورات اسلام را عمل خواهم کرد و هر قانونی که بر خلاف اسلام باشد بر علیهشان خواهم شورید تا او را نابود کنم و قرآن کتابم است و اوست که موجب هدایت ما خواهد شد و کعبه قبله من است و کعبه محل عبادت من است و من فقط جز و به سوی کعبه نماز خواهم خواند، و دوازده امام امامان و چوپانان من هستند و آنها وسیله رسیدن ما به الله و تقربمان به سوی الله میباشند. آری برادرم، اینان شعار بین المللی ملت مسلمان و مؤمنین تقرب جسته بسوی الله میباشند. و اینان عمر و حاصل مؤمن هستند و مؤمن در این اشعار خلاصه خواهد شد. به امید  اینکه خداوند توفیق عمل کردن به اشعار را به ما عطا بفرماید و شما ای ملت مسلمان، نگذارید و فرصت را از دست ندهید و یا بیشترین امکانات استفاده کردن تا اینها را به مرحله عمل در آورید و در مرحله عبودیت و تقرب الی الله قرار گیرید و خدایی ناخواسته طوری نکنید که در دم آخرهایتان و بعد از نفس کشیدن آخرتان در بالای سرتان دیگران این اشعار را نخوانند و سعی کنید قبل از آنکه آنها بالای سرتان بگویند که ( فلا تخف و لا تحزن ) اعمالتان را در این چند روز زودگذر عمر طولانی انجام ده که خوف از حالا داشته باشید و شما با ترس از خدا در این دنیا در این مقام عالی خواهید رسید. و برادران از شما میخواهم که در خود نظر کنید، خود را بسنجید، ببینید که چه کرده اید سعی کنید که تمام ابعاد نفوس خود را بشناسید، مطالعه کنید، بر سر آنها راههای نفوذی دشمن انسان بعثی شیطان را دریابید، دریابید که از چه راهی وارد میشود تا به شما ضربه بزند، شما نیز سد آن راه بشوید برادران سعی کنید که خود را همیشه در یک محدوده خاص قرار ندهید بفهمید و درک کنید که چه هستید؟ برای چه چیزی آمده اید، و عاقبت به کجا خواهید رفت و سعی نکنید که همیشه نسبت به خود بی نظر و بی دقت باشید سعی کنید که کارهایتان از روی جهان بینیتان طرح ریزی شده باشد اگر یک کار میکنید که برطرف مسیر اصلیتان میباشد آنرا هر چه زودتر از بین ببرید، دقت کنید در خود، نکند که اعمالتان بر خلاف اشعارتان و اهدافتان باشند، نکند در آن چیزی که می گوئید خلافش را انجام دهید. برادران همیشه  و در هر زمانی سعی کنید که موقعیت خود را از نظر زمانی و مکانی در این دنیا پیدا کنید، ببینید که کجا هستید آیا مسیرتان الی الله است یا خیر مسیرتان راه شیطان است، برادران نظر کنید به خود- نفس خود را بشناسید، تا خدایتان را بشناسید و شما ای برادران عزیزم تا دقت در نفس و اعمالتان نکنید تا خود را نسنجید به هیچ وجه به هیچ عنوان نخواهید توانست که خدایتان را بشناسید او را به هیچ دلیلی نخواهید شناخت و به هیچ عنوان نخواهید توانست که در راهش قدم بنهید.

برادران کوشش کنید که در نظرهایتان مقطع بین نباشید، سعی نکنید که یک مسئله را فقط از یک بعد خاص بنگرید و بدون در نظر گرفتن موقعیت زمانی و مکانیش آن را بسنجید، باید تمام ابعاد را سنجید، دقت نظر داشت و در عین حال بسیار ریزبین بود، شما اگر یک اشتباه و یا خدای ناخواسته یک گناه کوچک انجام دهید اگر از همان اول نسبت به آن بی اعتنا باشید و به آن زیاد اهمیت ندهید خواهید دید که در زمانی بسیار کوتاه آن اشتباه یا گناه تبدیل به یک سلسله زنجیر وار عجیب که سرمنشاشان همان اشتباه کوچک بود و آخرشان به بک گناه کبیره تبدیل خواهند شد. پس برادران در عین حالی که در مسائل باید از همه جانبه نگر بود در همان حال نیز باید جزء نگر و ریز بین و باهوش نیز بود، تا خدایی ناکرده به گناه و انحراف کشیده نشویم. انشاءالله

ملت مسلمان من از شما میخواهم که نسبت به جریانهای انحرافی چه در درون انسان و چه در برون یعنی جامعه سخت گیر باشید سعی نکنید نسبت به گروهکهای از خدا بی خبر مزدور که خون بسیاری از عزیزانمان از چنگ پلید آنها هنوز میچکد نظر سازش نشان دهید.

من از شما می خواهم که نسبت به کسانی از آنها که قابل هدایت نیستند هیچ گونه نظر سازش طلبانه نشان ندهید و مقاوم و استوار در مقابل آنان بایستید چرا که آنان دشمنان و سرکنندگان راه خدایند و شما مسلمان و پیرو مکتب علی(ع) و حسین(ع) میباشد.

و اما ای امت امام، ای یاران امام، ای انصار دین الله، و ای ملت مسلمان، ولایت فقیه را تنها نگذارید، اوست که ما را به یاری الله از میان ظلمتها و گمراهیها و پستیهای زمان جاهلانه نجات داد اوست که چوپان ماست، اوست سبب هدایت ما به سوی الله، پس ای امت امام، امام را، امام را، امام را دعا کنید، دعا کنید که خداوند او را حفظ کند تا خاری باشد در گلوی شرق و غرب و دقت کنید که در حال حاضر اکثر درگیریها و جنگها بر سر این مسئله ولایت فقیه است. آری دشمن زورش می آید که ببیند ایران اینچنین باشد و ولایت و قوانینش اینچنین، و شما ای برادران و دوستانم با شمایم که در شهرم میباشید و با شما سالیانی بوده ام، و با بعضی از شما بیشتر همدرد بوده ام، دقت کنید، درست نظر افکنید به شهید آباد، به قبرستان آنطرف پل چه خواهید دید.

آری، آنان برادران ما هستند آنان دوستان ما هستند آنان همدردان ما هستند آنان کسانی هستند که مدتهای زیادی با آنان بوده ایم، ولی هیچ فکر کرده اید که چرا آنان آنجایند هیچ با خود اندیشیده اید که چرا آنان رفتند و ما را تنها گذاشتند.

آری دوستان و برادران آنان راه را شناختند، آنان خالص شدند آنان عاشق شدند و عشق به معبود خود را داشتند، آنان تلاش کردند، مبارزه کردند با هوا و هوس خود آنان مبارزه کردند با شیطان و آنان مبارزه کردند با کفر و الحاد و شرک.

آنان خوب می دانستند که به چه راهی می روند آنان ایمان داشتند به راهشان و به درجه متعالی یقین رسیده بودند. و من نیز اکنون به یاری خداوند خواهم رفت پیش آنان، پیش آنان که من را تنها گذاشته بودند و به آنها به یاری الله ملحق خواهم گشت و من نیز به یاری الله منتظر خواهم بود به شرطی که خود نیز عاشق و خالص باشید و من از پروردگارم و معبودم می خواهم که تا خالصم نکرده است و تا گناهانم را نبخشیده است مرا از این دنیا نبرد. از او می خواهم و عاجزانه می خواهم که به درجه خالصیت و عشق به خودش هر چه  سریعتر برساند تا به فلاح و رستگاری برسند. انشاءالله(و اما ای خانواده گرامیم)

و ای پدر عزیزم، می خواهم به شما بگویم که خداوند تبارک و تعالی خانواده ما را دوست میدارد و بر ما منت نهاده که از میان خانواده ما شهیدانی جاوید را برگزیده است و تو ای پدر عزیزم، بدان که الان مقامت از این نظر به پیش خدا گرامی است و تنها شرطی که دارد این است که قدر و منزلت این مقام را دانسته باشید و آن را حفظ کنید. ای پدر گرامیم اگر چه میدانم کوچکتر  از آنم که تو را چیزی بگویم ولی می گویم که خدا را همیشه شاکر باش و نسبت به فرزندانت رئوف و مهربان باش و امیدوارم که مرا ببخشی که می دانم می بخشی از اینکه دستورهایت را به طور کامل انجام نداده ام و موجب ناراحتیت شدم و تو همچون ساغر و شاکر می بودی خداوند اجرت را انشاءالله خواهد داد.

و شما ای برادرانم(غلامعلی، غلامرضا، علیرضا، محمد رضا) به جاست که از زحمات و کارهائی که برای من کرده اید تشکر را بکنم و به شما برادرانم با صراحت کامل می گویم که بسیاری از چیزهائی که می دانم و عاملی که مرا در خط مذهب انداخته است مدیون زحمات شما بوده و از شما تشکر می کنم که نسبت به من رئوف و مهربان بوده اید و به حق می گوئیم که شما حق برادری را برایم ادا کرده اید و از شما می خواهم و میدانم که حق برادری را نسبت به شما ادا نکرده ام. پس مرا ببخشید و برایم دعا کنید که خداوند در صف شهدا قرارم دهد و تو ای خواهر عزیز من از تو بسیار لطف دیده ام که می دانم شایسته آنها نبوده ام که برایم انجام داده ای و تو نیز ای خواهرم ای کسی که تو نیز همانند مادرم بودی امیدوارم که مرا ببخشی و اغز تو می خواهم که نسبت به انقلاب کوشا باشی قرآن را همانطور که از یاد نبرده ای برای فرزندانت بخوان و آنان را نیز به قرآن خواندن و بر پاداشتن نماز و احمام اسلامی آموزش ده . امیدوارم که فرزندانت که امید آینده انقلاب می باشند در راه الله هر چه بیشتر کار بکنند و همچنین سلام مرا نیز به عمویم برسان و به او بگو که اگر وظیفه ام را نسبت به او ادا نکرده ام مرا ببخشد و به او توصیه کن که نسبت به مسائل اسلام دقیقتر باشد و به احکام اسلام عمل کند. انشاءالله

 

 

       1/2/61

 

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *