خانه / مصاحبه / پیشکسوتان / امیر رئوفیان

امیر رئوفیان

بسم الله الرحمن الرحیم raofiyan

س – لطفا خودتان را معرفی کنید؟
ج- بنده امیر رئوفیان متولد سال ۶۰ هستم. کارشناسی مکانیک خواندم و یک ترم از کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی مانده و خوشحالم که تو زندگیم از بچه های مسجد صاحب الزمان(عج) بودم واین بر چسب بهم خورده و امیدوارم انشاء الله با همین بچه ها چه تو زندگیم و چه بعد از زندگیم باشم.

س – چگونه آشنایی با مسجد ؟
ج- عرض کنم خدمتتون که شاید بهترین توفیق زندگی من اینطور رقم خورد که در دوران نونهالی خیلی دوست داشتم به  مسجد بروم. مسجد های زیادی هم دور و بر خونمون بود ، ابتدا به مسجد آیت الله نبوی می رفتم ، یه مدتی هم به مسجد امام حسین(ع) می رفتم . اما کسی که  تشویقم کرد بیام مسجد صاحب الزمان (عج)  آقای علی رضا هدایتی راد بود با توجه به اینکه مغازه پدر ایشان در همسایگی ما بود و خودم هم از کودکی همبازی آقا محمودرضا  برادر ایشان  بودم که یه جورایی هم  با همدیگر بزرگ شدیم . از انجا بود که خیلی با هم  ارتباط داشتیم  البته یه جورایی شاید خودم هم پا پیچش شدم که ببر منو  مسجد (مسجد صاحب الزمان (عج).
 خوب مساجد دیگه زیاد دلچسب نبود شاید یه عظمت دیگری مسجد صاحب الزمان (عج) داشت یادمه که روز اول که   اومدم  مسجد صاحب الزمان (عج) را پیدا کردم روم نمی شه بیام داخل، بچه ها بودند من قیافه قدیمیشون یادمه آقای محمد مصباح  پارچه ای پهن کرده بود و می نوشت. من روم نمی شد بیام داخل تا اینکه آقای علی هدایتی منو دید و آورد داخل و شاید بهترین دوران زندگیم از اونجا رقم خورد.

 

alt
 

س – الآن باز مدتی است شما از مسجد صاحب الزمان (عج) به دلایلی دور هستین، بازم خودتون رو بچه مسجد میدانید یا نه ؟
ج- صد در صد ، چیزیه که امیدوارم جدا نشه و بچه های مسجد صاحب الزمان (عج) منو از خودشون بدونن خوب این یه جورایی لازمه طبیعت زندگی است،  الآن خیلی ها نیستند  و از قدیمی ها در شهر های مختلف کار می کنند. اما قلب منم مثل خیلی ها واسه مسجد میتپه واسه بچه های مسجد با توجه به نیازی که به مسجد دارم . اگه بگم هر چی دارم از مسجد دارم شاید یه جورایی صحبت کلیشه ایه باشد و شاید آدم منتظر باشه تا همچین سوال ازش بشه بگه ولی  واقعا مسجد همه چیز بود که داشتیم .

س – تأثیرمسجد روی شما ؟
ج- من هر چی داشتم از مسجد بوده ، ولی خیلی بهتر از این می تونستیم باشیم و بهتر از این استفاده کنیم ، کافی نبود. امیدوارم دست به دست هم بدیم اونایی که تجربه ای کسب می کنن  و اونایی که یه جورایی جو گذشته را می بینن ، ذهنیتی دارن  بتونن آینده را اصلاح کنن ، چون واقعی جامعه ما ، بچه های مذهبی نیاز داره.

 

alt

 

س– خاطرات  جالب؟
ج- خاطرات که خیلی زیاده ولی شیرین ترین خاطره دوران مسجد، همون جلسه نوجوانان بود. چون وقتی میای مسجد وارد یک محیط جدید با فضای جدید می شوی که باهاشون درگیر نبودی.  اول راهنمایی بودم و آقای مجید بهدار اولین مسول جلسه ام بود. آقای هدایتی منو به آقای بهدار معرفی کرد، ایشون هم با روی باز استقبال کرد. روزنامه دیواری داشتیم مسابقه گروهی برگزار می شد، مسولیت روزنامه دیواری گروه با من افتاد که رتبه اول رو آوردیم ، تو مسابقه پرسش پاسخ هم گروه ما و گروه باهنر اومد بالا ، آقای هدایتی مسول گروهمون بود منابعی رو که می خواستن سوال کنند بین بچه ها تقسیم می کردند، شما این رو جواب بده ،شما اینو….فقط با اختلاف یک سوال که تو جواب تردید کردیم  ،دوم شدیم و این خاطره خوبی بود.  

 

alt

 

س- چی شد امیر رئوفیان مداح  شد؟
ج- اولاً لطف خود اهل بیت بود و نمیشه اسم کسی رو روش گذاشت ولی اینکه چطور مداح شدم ، اما بازم اول لطف اهل بیت بود و بعد بچه ها که خیلی تأثیر داشتن ، به جز این بچه هایی که اطرافم بودن کسی منو قبول نداشت حتی از بزرگان مسجد ، اما همین هایی که اطرافم بودن خیلی تو هدفشون ثابت قدم بودن و ما هم شدم مداح مسجد صاحب الزمان(عج) ، شاید اینکه بگم مداحم خیلی بزرگ باشه .

 

س – تأثیر رشته تحصیلی  بر مداحی شما ؟
ج- تأثیر زیادی نداشته است ، البته تأثیرش از بچه های مسجد بود که تصمیم بگیرم مکانیک بخونم ، من بچه هایی را می دیدم که مکانیک می خوندن و با هاشون مشورت کردم و خیلی هم تأثیر داشت نظر اونها تو انتخاب رشته ام اما خوب نمی دونم راه درستی رفتم که مکانیک خوندم یا نه کلاً ربطی به مداحی ، شعر ، هنر نداره یا من تا الآن ربطش رو پیدا نکردم.

 

س – بهترین و بدترین خاطره از مداحی؟
ج- بهترین خاطره اولین اجرام بود و بدترین خاطره ام این بود که روز عاشورا بود و نوحه نداشتم ساعت ۱۲ رفتم نوحه ام رو از شاعرم گرفتم و آماده شدم بارون هم می بارید موقع خوندنم باد هم بود و نوحه ام رو باد برد نه برگه ای داشتم نه چیزی همه برگه ها رو جمع کردم بجز نوحه خودم رو ، این لطف اهل بیت بود من تو این قضیه لطف اهل بیت رو می بینم و این لطف باعث می شه انسان وقتی بهشون تکیه می کنه کم نیاره ممکنه من رو سیاه باشم اما به خاطر اون جمعیتی که اونجا اومدن و به خاطر ابا عبدالله اومدن ، اوقاتشون تلخ بشه ، خدا روشکرگذشت.
خیلی خاطره دارم از مسجد همه هم خوب بودن و این که بهترین خاطره رو بگم شاید تبعیض بشه یه جورایی خاطراتم گره خورده با مداحی ، اردوهایی که با مسجد رفتیم جزء بهترین خاطراتم بودند و بدترین خاطره ام از دست دادن دوست عزیزمون مجتبی سقای صحرانورد بود مجتبی صحرانورد که هم سن ما بود خدارحمتش کنه. جز بدترین خاطره های ما هست .
 من وقتی به مسجد میام احساس می کنم کمبود داشتیم باید خیلی کار کنیم باید بیشتر از قرآن استفاده کنیم باید بدانیم که جنگ امروز، جنگ فرهنگی است باید از لحاظ علمی خیلی کار کنیم. باید ما بچه های مسجد از لحاظ اعتقادی و علمی خیلی کار کنیم. پیشنهاد می کنم بزرگان مسجد که قبلا تو مسجد بودن و حالا بیشتر تو جامعه هستن کلاس هایی داشته باشن و صحبت کنن و نسل جدید را  با نور قران و اهل بیت آشنا کنند .

 

alt
 

س – اولین نوحه ای که خواندی؟
ج-) اولین نوحه را برای بچه های محله خوندم , وموقع محرم از بلند گو پخش می شد و در چلاب می گرفتیم  و اولین نوحه من برای  بچه های مسجد – بشین با تو گویم زینب ، غم دل با تو گویم زینب – بود و بچه های مسجد مارو بیشتر هل می دادن و اصلی ترین مشوقم بچه های مسجد بود  
خانواده ام مرا تشویق می کردن ولی اونا نمی تونستن من رو بندازن پشت میکروفن و اونا دوست داشتن من بخونم و تشویقم می کردن و مادر بزرگی داشتم که گریه می کرد موقع خوندنم و مادرم هم می نشست و گریه می کرد اما  اون کسایی که هلم می دادند پشت میکروفن بچه های مسجد بودند و ازشون تشکر می کنم.

 

س –  سبک مداحی مورد علاقه شما؟
ج- سلایق مختلف است، به نظرم اون چیزی که برای مجالس اهل بیت مناسب هست چیزی هست که اهل بیت بپسندند امام زمان،  بی بی فاطمه و …
دنبال سلایق ها رفتن خیلی سخته چون سلیقه ها خیلی زیاده همه عاشق ابی عبدالله هستن و طبق ذهنیتی که دارن دوست دارن بهتری چیز را بشنوند ، اما شعر و آهنگ چیزیه که اهل بیت از اون راضی هستند ، منابع بیشتر از  کتابهایی مختلفی که منتشر شده استفاده می کنم  اینترنت هم منبع خوبی هست برای مقاتل هم کتابهای مقاتلی چون لهوف، در کربلا چه گذشت حاج شیخ عباس قمی یا شیخ جعفر شوشتری مطالعه کردم ولی ای یکی دو سال بیشتر اینترنت استفاده کردم.
در بحث سنتی خودمان  هم در اینترنت و کتاب  پیدا میشه و اون چیزی که در روز عاشورا اجرامی شود  باید اولین بار باشد که اجرا می شود، از شاعر های دزفول استفاده می کنم . من از شعر های ساده و همه فهم استفاده می کنم که الفاظش جدید باشد و کسی نشنیده باشد .
درابتداد بدون استاد شروع به مداحی کردم ولی در ادامه برای یادگیری بیشتر روزهای پنجشنبه و جمعه به قم پیش استاد می رفتم و حتی به تهران رفتم و در شهر خودمان نیز در جلسات زیادی شرکت کردم .  

 

 

س –اولین سالی که مداحی کردید؟
ج-سال ۸۲  اولین سالم بود، هیچ چیز روز تاسوعا وعاشورا نمی شود و فرق می کند در هئیت خواندن وحس وحال اون روز خیلی فرق می کند شور مردم و بچه ها………  
بچه ها آمدند وگفتند باید برای ما نوحه بگیری من زیاد رغبت نداشتم ولی پیش خودم گفتم پیک اباعبدالله آمده  تو ردش نکن. برای همین وقتی بچه ها دوباره اصرار کردند  با هیئت امنا صحبت کردیم  و قرار شد روز تاسوعا نوحه بگیرم و همان موقع با چند تا از دوستان نوحه ای آماده کردیم وخدا را شکر خوب بود.

س – نظر شما در مورد مداحی در شهرمان؟
ج- ما مداحان بزرگی داشتیم از قدیمی ها  ملا قاسم پور ذاکر  و مداحان جدید حاج یوسف حاجی طالب می شود نام برد ولی فکر می کنم  توی یک مقطعی ما خوب کار نکردیم و با نوگرایی مخالفت کردیم. کار فرهنگی با توجه به مجمو عه ای  که وجود دارد باید تحول داشته باشد تا با نسل جدید مطابقت داشته باشد ولی فکر می کنم در این بیست سال گذشته  خیلی عقب افتاده ایم و باید خیلی کار کنیم.    

          
              
alt

تهیه کننده و فیلمبردار: حمید کاج – محمد سلامتی زارع

مجری: حسین سنگری

برگردان صوت به متن: عبدالحمید انجیری

تابستان۱۳۸۹

همچنین ببینید

alt

قاسم حاجی غلامرضا

س۱- خودتان را معرفی کرده و بفرمایید از چه سالی وارد مسجد شدید؟ من که …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *