خانه / نشریه / نشریه مسجد: چقدر اعتقاداتمان را میفروشیم؟

نشریه مسجد: چقدر اعتقاداتمان را میفروشیم؟

اعتقاداتمان را چند می فروشیم؟

او مبلغ اسلامی بود . در یکی از مراکز اسلامی لندن.
عمرش را گذاشته بود روی این کار تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و
کرایه را می پردازد . راننده بقیه پول را که برمی گرداند و ۲۰ سنت اضافه تر می
دهد . می گفت :چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست سنت اضافه را برگردانم
یا نه آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد
دادی … گذشت و به مقصد رسیدیم . موقع پیاده شدن راننده سرش را از پنجره ماشین بیرون آورد و
گفت آقا از شما ممنونم . پرسیدم بابت چی ؟ گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما و
مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم . وقتی دیدم شما سوار ماشینم شدید خواستم شما را
امتحان کنم . با خودم شرط کردم اگر بیست سنت را پس دادید بیایم . فردا خدمت می
رسیم.

تعریف می کرد : تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد . من مشغول دنیا بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را که مدت ها برایش تبلیغ می کردم به بیست سنت می فروختم…

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *