خانه / اخبار / اخبار مسجد / گپ و گفت فارس با حسین سنگری

گپ و گفت فارس با حسین سنگری

حسین سنگری

دو روز پیش خبرگزاری فارس با شاعر جوان مسجد حسین سنگری مصاحبه ای را انجام داد که در ادامه می توانید آن را بخوانید:

 

به گزارش خبرنگار ادبیات انقلاب اسلامی؛ با "حسین سنگری" جوان مصاحبه کرده ایم. اما او بیشتر از این که درباره ی خودش بگوید، از عموی بزرگوارش "دکتر محمدرضا سنگری" گفته است. گفت و گوی ما با این شاعر دزفولی را بخوانید.

 

فارس: آقای سنگری! با دکتر محمدرضا سنگری نسبتی دارید یا نه، فقط تشابه فامیلی است؟

خوشبختانه یکی از افتخاراتم این است که برادرزاده دکتر محمدرضا سنگری هستم.

 

فارس: شما چند سال دارید؟

۲۱ سال.

 

فارس: در محضر ایشان چند سال است که تلمذ می‌کنید؟

از زمانی که پا به عالم وجود گذاشتم زیر سایه ایشان بودم و خوشبختانه این بزرگترین امتیاز و بزرگترین شانس زندگی من بود که در کنار چنین شخصیتی نفس بکشم.

 

فارس: پس بی راه نیست که شعرهایتان بوی کربلا و امام حسین دارد:

پر زد دوباره مرغ دلم کربلایتان/ پیچید در تمام وجودم صدایتان

بله. این از اولین شعرهایی بود که مورد قبول خودم واقع شد. تا قبل از این هیچ شعری را به اندازه این شعر دوست نداشتم و اولین تجربه‌ای بود که به دل خودم خیلی نشست.

 

 

* با نوحه ای درباره ی امام حسن مجتبی(ع) شعر و شاعری را شروع کردم

 

فارس: حسین آقا! شما از چه زمانی در خط شاعری افتادید؟

با توجه به نگاه خوبی که آقای سنگری دارد – وجودش برای ما دوستان جوان تر یک نعمت است- هم از نگاه ادبیات انقلاب اسلامی و هم از نگاه به شعر آیینی، ایشان صاحب نظر هستند.

زمانی که می‌خواستم شعر را شروع کنم برمی‌گردد به دوران ابتدایی و راهنمایی من، آن زمان بیشتر «دل نوشته» می‌نوشتم و گاهی بیتی را با خودم زمزمه می‌کردم. البته چیزی از آن ابیات خاطرم نیست و اگر بخواهم شروع شاعری‌ام را بگویم آن زمان بود. ولی بعد از آن دوره فاصله‌ای بین من و شعر و شاعری و دل نوشته ها افتاد. اواخر سال ۱۳۸۷ بود که یک اتفاقی بر من افتاد و مجددا شعر و شاعری را با یک نوحه شروع کردم. نوحه ای بود درباره ی امام حسن مجتبی(ع). البته اشکالات فراوانی هم داشت. خاطرم هست نزدیک اربعین بود که آن را خدمت دکتر سنگری بردم و ایشان یکسری اصول را به من گفتند. من هنوز قافیه و وزن و ردیف را خوب نمی‌دانستم. آن نوحه هم لطف و عنایت کریم اهل بیت(ع) بود.

 

فارس: در حال حاضر در چه رشته ای تحصیل می‌کنید؟

کامپیوتر می‌خوانم، البته رشته قبلی من علوم تجربی بود. اما تغیر رشته دادم و کامپیوتر را انتخاب کردم.

 

فارس: پس دکتر سنگری شما را همراهی و راهنمایی می‌کنند؟

به جرأت می‌توانم بگویم که من هیچ شعری ندادم که از نظر ایشان نگذشته باشد. تک تک شعرهایم را برای ایشان خوانده ام. اولین غزلی را که برایشان خواندم همان اول ایشان «حشر» را به من آموختند و یکسری نکاتی را گفتند که احساس می‌کنم آن نکات در جلسات حرفه‌ای گفته می‌شود. در محضر ایشان شعر من زیاد زیر سؤال رفت!

 

فارس: البته ایشان چون خودشان هم شاعر هستند، در این عرصه ید طولانی دارند. شنیدم که دکتر سنگری دهه محرم برای سخنرانی تشریف می‌آورند دزفول. از حضور ایشان در دزفول برایمان بگویید.

بله. برای ما و اهل دزفول افتخاری است که دهه محرم در خدمت دکتر سنگری هستیم و معمولا ده شب محرم را ایشان تقریبا از صبح تا ساعت دو بامداد برنامه دارند. اول صحبت شان گفتند این ده شب نمی‌دانم در رابطه با چه موضوعی باید صحبت کنم، چرا که کربلا آنقدر مبحث و موضوع دارد که در رابطه با هرکدام بخواهم صحبت کنم، قطعا یک بحث و موضوع جدیدتری دارد.

 

فارس: و ایشان هم همیشه از شیرینی‌های کربلا سخن می‌گویند. معتقدند کربلا عسل است و اکثر مواقع از شیرینی‌ها و طراوت کربلا می‌گویند.

من خودم نوشته‌های ایشان را خواندم و دیدم واقعا بحث های شیرینی در رابطه با کربلا دارند.

 

فارس: به شما پیشنهاد می‌کنم در مورد آقای سنگری -هر موقع که به دزفول تشریف می‌آورند یا با ایشان ارتباط دارید- بیشتر بنویسید و از ایشان در رابطه با زندگی‌، دوران جوانی و رشته تحصیلی و … بپرسید.

من این کار را کرده ام، در مورد روال زندگی، طرز درس خواندن، خاطراتی که از زمان انقلاب و جنگ و زمان تحصیلی‌شان دارند و … و از تجربیات ایشان استفاده کردم.

فارس: منظورم این است علاوه بر اینکه شما از تجربیات ایشان استفاده می‌کنید، دوستان دیگر هم استفاده کنند. مثلا چه عیبی دارد یک مصاحبه شفاهی را در ۶-۵ جلسه از ایشان بگیرید و آن را تبدیل به یک کتاب زیبا کنید.

بله، ایده خوبی است. تا به حال به آن فکر نکرده بودم. خودم به شخصه از تجربیات ایشان خیلی استفاده کردم و در هر جلسه‌ای که با ایشان هستم یک چیز جدیدی یاد می گیرم. امکان ندارد که من خدمت ایشان باشم و نکته جدیدی از زندگی و صحبت‌های دکتر بیرون نکشم.

 

فارس: اگر اشتباه نکنم 3-2 ماه پیش از شما مطلبی درباره دکتر سنگری در یکی از سایت ها دیدم.

شعری از ایشان در سایت پارسی زبانان گذاشته بودم. بعدا هم با همان وزن و قافیه یک شعر گفتم:

همسفر! حوصله، این قافله برمی‌گردد/ گرد می‌خوابد و اسب یله برمی‌گردد

که یک غزل ۷ بیتی بود.

 

فارس: که رنگ و بوی حماس هم دارد.

بله حماسی است و در مورد امام زمان (عج).

 

 

* امضای بیشتر شاعران را دیده ام

 

فارس:‌ شده تا حالا جناب سنگری در عرصه شعر به شما کتابی را هدیه دهند؟

بله. ایشان لطف کردند و برای من تقریبا سه کارتن کتاب فرستادند. جالب اینکه کتابها با امضای خود شاعران بود و من هرجا که شاعران را می‌بینم، به آنها می‌گویم من قبلا امضایتان را دیده ام. مثلا آقای جهرمی را در کنگره هندیجان دیدم و گفتم که امضای شما را دیده ام!

 

فارس: منظورتان آقای عبدالرضا کوه مال جهرمی است؟‌

بله.

 

فارس: آخرین مجموعه ای که از ایشان گرفتید چه بود؟

مجموعه ی آقای قزوه بود که شهرستان ادب آن را چاپ کرده بود.

 

فارس: "صبح بنارس" و "چمدان‌های قدیمی" و کتاب "چاره‌ها" از آقای عرفان پور که مقدمه جناب سنگری هم در اول کتاب چاره‌ها هست.

بله، وقتی با ایشان تماس می‌گیریم به من می‌گویند هر کتابی که در نظرت هست بگو تا من برایت بیاورم. ایشان نسبت به بنده خیلی لطف دارند.

 

فارس: شما خودت بیشتر با کدام شاعر معاصر احساس قرابت می‌کنید.

جدیدا با مرحوم منزوی.

 

فارس: چرا؟

شعرهایشان زبان ساده و بدون تکلفی دارد. مثلا شعرهای بیدل دهلوی در عین قشنگی سختی زبان دارد.

 

 

* وقتی شعر منزوی را می خوانم دوست دارم خودم هم بنشینم و شعر بگویم

 

فارس: بله، خودش هم می‌گوید "کوهم و کتل دارم".

بله. ولی شعر آقای منزوی ساده است. یک موقعی شعر یکی از شاعران را می‌خوانید و دوست دارید همان موقع بنشینید و شعر بگویید. من وقتی منزوی می‌خوانم یک چنین حسی را دارم. غیر از آقای منزوی با آقای فاضل نظری هم ارتباط برقرار می کنم. البته بعضی از شاعران واقعا تفاخر زبانی دارند و شعرشان زبان بسیار خوبی است.

 

فارس: می‌شود چند نفر از آنها را در دوره‌ معاصر نام ببرید.

به عنوان مثال «آقای قزوه» در عین اینکه شعرهایشان بسیار روان و بسیار زیباست، واقعا گاهی مبهوت می‌مانم و نمی‌توانم شعر بنویسم!

 

فارس: یعنی آن پختگی در کلام قزوه است؟

بله، احساس می‌کنم این گونه است. البته این نظر بنده است و شاید هم به دلیل کمبود اطلاعاتم باشد.

 

 

* تمام اشعارم را دوست دارم، حتی اگر ضعف ادبی داشته باشند

 

فارس: تکه ای از یک غزل شما را من می‌خوانم. نظرتان را بفرمایید.

باید غزل برای دل بی قرار گفت

از لحظه‌های پرشده از انتظار گفت

از شرق نگاه تو بر اوج نیزه‌ها

از قامتی شکسته ولی استوار گفت

از رمضان سال قبل شاید این دومین غزل من بود. دومین غزل بعد از "پر زد دوباره مرغ دلم کربلایتان". خیلی هم در جلسات مختلف نقد شد و اتفاقا در کنگره همدان هم چاپ شد. البته از لحاظ قدرت ادبی فکر نمی‌کنم خیلی قوی باشد.

من اشعارم را دوست دارم، حتی اشعاری که قبلا نوشتم و الان هم نمی‌دانم کجا هستند؛ تمام آنها را دوست دارم، حتی اگر ضعف ادبی داشته باشند و این شعر هم از آن شعرهاست.

 

فارس: حسین آقا! از انجمن ها و فعالیت‌های ادبی که در شهرستان دزفول انجام می‌شود برای ما بگویید.

فعالیت‌های ادبی دزفول معمولا جلساتی هستند که اداره ارشاد و حوزه هنری برگزار می‌‌کند و نشست‌های خصوصی که با دوستان برگزار می‌شود. جلسه ارشاد در دفتر انجمن شعر، پنجشنبه‌ها عصر تشکیل می‌شود که دوستان مراجعه می‌کنند و از کتابخانه آنجا استفاده می‌کنند. جلسه در سالنی برگزار می‌شود و این طور نیست که دور هم بنشینیم.

 

فارس: یعنی یک نفر متکلم وحده می‌شود؟

یک نفر مجری است، دوستان می‌آیند و شعرخوانی دارند و ما نفر مکتوب داریم. نقد مکتوبمان به این صورت است که شعر دوستان را از چند روز قبل بر روی وبلاگ یا سایت انجمن قرار داده و بعد نقادان محترم لطف می‌کنند و گاهی دوستان و یا خود بچه‌های انجمن هم نقد مکتوب می‌کنند و آن نقد خوانده می‌شود.

گاهی اوقات هم از اساتید و شاعرانی در حد «آقای مرتضی حیدری»، «آقای حیدر آل کثیر» و «آقای کرمی» در جلساتمان دعوت می‌کنیم و جلسات ماهانه هم داریم که از اساتید برجسته دعوت می کنیم. مثلا یک بار آقای قزوه، آقای بیابانی و آقای شکارسری را دعوت کردیم.

آخرین کار و فعالیتی هم که اینجا انجام شد کنفرانس آنلاین بود که اولین بار آن را با آقای سعیدی راد انجام دادیم و دومین برنامه‌اش را هم قرار است در خدمت آقای یاسمی باشیم. جلسات حوزه هنری هم به نام "عمر واژه" جمعه‌ها به صورت ماهانه برگزار می‌شود. و جلسه‌ای است که زیر نظر مستقیم جناب دکتر سنگری است. انجمن ادبی فرود وابسته به مرکز پژوهش و نشر فرهنگ عاشورایی دزفول هم هست.

 

فارس: جلسه‌ها چه زمانی برگزار می‌شود؟

هر دو هفته یک بار جمعه‌ها ساعت ۱۰ صبح برگزار می شود.

 

فارس: خود آقای دکتر تشریف می‌آورند؟

نه، تشریف نمی آورند. ولی برنامه ریز نظر ایشان برگزار می‌شود. چونکه مؤسسه روز دهم فرهنگ عاشورا کلا زیر نظر دکتر است. حتی ایشان مباحثی را که باید ما در طی این جلسات مطرح کنیم را برای ما فکس می‌کنند.

 

فارس: آقای سنگری! اگر بخواهید از شاعران دزفول چند نفر را نام ببرید، به چه کسانی اشاره می‌کنید.

آقای سعیدی راد که از شاعران خوب هستند. آقای عباس عبادی که هم شاعر و هم نقاد هستند. آقای پناهی، آقای کاج و آقای خالدیان و دوستان دیگری که واقعا حرفه‌ای کار می‌کنند. هستند دوستانی که فقط نوحه کار می‌کنند.

 

فارس: روز چهارم خرداد هر سال روز مقاومت دزفول است. در این روز چه اتفاقات ادبی در دزفول می‌افتد؟

اتفاق ادبی خوشایندی که افتاد، آخرین کنگره ای بود که دو سال پیش به صورت استانی برگزار کردیم.

 

فارس: نام کنگره چه بود؟‌

«همایش شعر مقاومت»

 

فارس: خودجوش بود یا نهاد و ارگانی آن را برگزار می‌کرد؟

بودجه آن کاملا زیر نظر ارشاد بود. سال اول به صورت استانی برگزار شد که رقابتی نبود، ولی سال دوم -که آن را امسال برگزار کردیم- قرار بود چهارم خرداد باشد، اما در این روز به دلیل تعدد و کثرت برنامه‌ها برگزار نشد و برنامه به دوازدهم خرداد موکول شد. خوشبختانه ۲۵۰ شاعر با بیش از هزار اثر در این کنگره شرکت کردند و حدود ۲۰ نفر برگزیده داشتیم.

 

 

* این سایت برای مطالعه افرادی است که می خواهند در عرصه ی آیینی کار کنند

 

فارس: شما غیر از اینکه در عرصه مکتوبات فعال هستید در عرصه مجازی هم فعالیت ‌های خوبی دارید. مثلا یکی از آن کارهای خوبی که شایسته تحسین است ایجاد سایتی به نام «بانک اشعار آیینی» بود که یک بیت از آقای آغاسی را در بالای آن زده‌اید. دلیل ایجاد بانک اشعار آیینی چیست؟

نیازی که به اشعار آیینی داریم -هم برای مداحان و هم برای شاعرانی که می خواهند در این عرصه کار کنند- موجب شد این سایت را راه اندازی کنم. معتقدم شاعرانی که می‌خواهند در این عرصه فعالیت کنند، باید مطالعه داشته باشند، مخصوصا مطالعه شعرهای آیینی. هدف من از برپایی سایت این بود که اشعاری به صورت دسته بندی شده در آن قرار دهم. به عنوان مثال در بخش امام حسین -برای دسترسی آسانتر- انواع قالب‌های شعری آنجا نوشته شده است.

 

فارس: این سایت روزانه چقدر بازدید کننده دارد؟

متفاوت است. الان شاید در حد ۷۰۰-۶۰۰ نفر باشد، ولی در ماه محرم و مناسبت‌های مختلف به دلیل اینکه اشعار مناسبتی در سایت هست تعداد بازدیدکنندگان خیلی بیشتر است.

 

فارس: آیا افراد دیگری هم در سایت به شما کمک می‌کنند؟

نه متأسفانه.

 

فارس:‌ یک بیت از محمدرضا آغاسی بالای سایت نوشته اید. دلیلش چیست؟

دنبال شعری بودم که در آن "کمیت" داشته باشد. در جست و جو هایم این مثنوی کامل را دیدم و وقتی خواندم، دیدم مثنوی شورانگیزی است و تک بیتی از آن را که به کمیت ربط داشت انتخاب کردم. حتی اسم سایت را وقتی با دکتر در میان گذاشتم و گفتم نام سایت را کمیت دات آی آر گذاشته ام، ایشان تعجب کردند که نام کمیت آزاد بوده است و من گرفته‌ام.

شاید این هم از لطف اهل بیت بوده است که چنین اسمی با چنین موضوعی کاملا سازگار باشد. یعنی نام سایت کاملا سازگار با محوریت آیینی است.

 

 

* آن جوری که باید فرهنگ نقد کردن و نقد پذیری برای پیشرفت وجود ندارد

 

فارس: شعر جوان شهرستان دزفول را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

شاید در حدی نباشم که این صحبت را بکنم ولی به نظر من الان شعر دزفول ضعیف است و به نسبت به گذشته که مثلا آقای سعیدی راد و دکتر سنگری بودند خیلی ضعیف تر است. یک مجتمع سینمایی اینجا هست که در آن هر کسی جرأت نداشته است شعر بخواند. زیرا بهترین نقادان کشور در آنجا بودند. اما متأسفانه الان شعر ما یک جورهایی تعارفی شده است و شاید من شعرم را پشت تریبون بخوانم و کلی هم به به و چه چه بشنوم ولی متأسفانه آن جوری که باید فرهنگ نقد کردن و نقد پذیری برای پیشرفت وجود ندارد. فکر می‌کنم تنها دلیلی که باعث شده شعر ما در دزفول ضعیف شود این است که من به عنوان یک شاعر طاقت انتقاد ندارم؛ دوست دارم که وقتی پشت تریبون می‌روم همه به به و چه چه کنند.

 

فارس: من چند اسم را نام می‌برم در رابطه با آنها اگر دوست داشتید توضیح دهید.

فارس: علی رضا قزوه؟

شعر مطلق. من با اینکه جناب قزوه را ندیدم ولی معتقدم شخصیت ایشان از شعرشان جلوتر است.

 

فارس: قیصر امین پور؟

صحبت کردن راجع به قیصر امین پور واقعا برای من مشکل است. در رابطه با آقای قزوه هم همین طور است، چون بنده در آن حد نیستم که در مورد ایشان صحبت کنم. من در حد شاگرد این عزیزان هستم.

 

فارس: غلامرضا کاج؟

مسئول انجمن ادبی دزفول. کسی که واقعا پشت انجمن شعر ایستاده و با تمام مشکلات هم کنار آمده است.

 

فارس: عبدالرحیم سعیدی راد؟

دوست خوب آقای قزوه.

 

فارس: دیگر در رابطه با چه کسانی دوست دارید صحبت کنید؟

اگر در رابطه با شاعران جوان و از دوستان خودم بخواهم بگویم، آقای حسن بیاتانی، آقای احمد غدیریان، آقای کوه مال جهرمی، آقای محسن کاویانی. اجازه دهید میلاد عرفان پور را هم اضافه کنم.

 

فارس: حسن بیاتانی؟

یک بیت از ایشان می خوانم، شاید تعریف کاملی از او باشد:

دو هفته ایست ظرف نبات مان خالی است/ و چای می‌خورم و حسرت خراسان را

 

فارس: احمدرضا قدیریان؟

آرام باید گام برداریم، این خاک عطر آسمان دارد

 

فارس: عبدالرضا کوه مال جهرمی؟

هفت آسمان اوج غزل هم که رد کنی

قدت نمی‌رسد که علی را رصد کنی

 

فارس: محسن کاویانی؟

شاعر با اخلاق و در کنار شاعری کشتی‌گیر هم هست.

 

فارس: میلاد عرفان پور؟

پاییز بهاری است که عاشق شده است.

 

فارس: و حرف آخر؟

اجازه دهید یک بیت از خودم بگویم. از تک بیت‌هایی که همیشه حسرت کامل کردنشان به دلم مانده است:

باران شدند و روی زمین ها چکیده‌اند

آنان که رفته‌اند به پابوس ابرها

 

…………………………………….

مصاحبه و تدوین: حسین قرائی

 

خبرگزاری فارس

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910619000288

همچنین ببینید

آئین رونمایی از نرم افزار حسینی فدای حسین

آیین‌ رونمایی از نرم‌ افزار حسینی فدای حسین سومین پیر غلام اهل بیت کشوری و …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *