خانه / نشریه / معارف اسلامی / گوسفندشان را بکش

گوسفندشان را بکش

روزی شاگردی قصد سفر کرد. اندر بیابان خانواده ای را دید که پدرشان فوت کرده بود. مادر ، همراه با سه فرزند پسرش، تنها از طریق یک گوسفند روزگار میگذراندند. شاگرد آن شب را نزد آن خانواده ماند و با یک کاسه شیر آن گوسفند، شام را مهمان آنها شد. شاگرد پس از بازگشت به نزد استاد خود رفت و ماجرای آن خانواده را برای او بازگو کرد. سپس شاگرد از استاد پرسید که چگونه میتواند به این خانواده کمک کند و آنها را از این وضعیت نجات دهد.

استاد پاسخ داد: گوسفندشان را بکش!

شاگرد با این که این پاسخ برایش بسیار عجیب بود ولی چون بسیار به استاد خود ارادت داشت و میدانست که هرگز سخن نسنجیده نمیگوید، به حرف استاد گوش کرد و شبانه به محل زندگی آن خانواده رفت و تنها سرمایه خانواده که همان گوسفند بود را کشت و بازگشت.

پس از چندی آن شاگرد در سفرهای خود به شهری رسید که در آن خانواده ای بسیار ثروتمند زندگی میکردند. او از آن خانواده راز ثروتمند شدنشان را پرسید. زن پاسخ داد که ما در بیابانی زندگی میکردیم و تنها یک گوسفند داشتیم. روزی دیدیم که گوسفندمان مرده است و دیگر منبع درآمدی نداریم. هر یک از فرزندانم به جنب و جوش افتادند و به کاری مشغول شدند. یکی معدن طلا پیدا کرد، دیگری به کشاورزی پرداخت و … خلاصه مرگ گوسفند موجب این پیشرفت شد.

نتیجه: برای پیشرفت باید خودتان گوسفند زندگیتان را ذبح کنید.

همچنین ببینید

چرا به امام عصر(عج) ربیع الانام می گویند؟

یاصاحب الزمان(عج)! باز بهار رسید و «تو» بهار انسانها نیآمدی. فصل نو شد و باز …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *