چندین سال است که خبرها، مصاحبهها و گزارشهای مختلفی درباره موتورسیکلتسواران و تخلفاتشان منتشر میشود و زمین و زمان از دست این رانندگان بیقانون فریاد میکنند اما درمانهای مقطعی نتوانسته مرهمی بر زخم کهنه تخلفات و بیقانونی موتورسیکلتسواران باشد.
عبور از پیاده رو، بیتوجهی به تابلوهای راهنمایی و رانندگی، عبور از چراغ قرمز، ورود ممنوع، استفاده نکردن از کلاه ایمنی، ورود به بزرگراهها، حرکات خطرناک رانندگی و … از تخلفاتی است که موتورسیکلت سواران آنها را تخلف نمیدانند و این تخلفات برای آنان به یک عرف تبدیل شده است.
در واقع موتورسیکلت سواران با اقدامات و تخلفاتی که انجام میدهند علاوه بر تضییع حقوق شهروندان، موجب ناامنی شده و امنیت اجتماعی را به بازی گرفتهاند و هنوز هیچ طرح و قانونی نتوانسته چوب لای چرخ آنان بگذارد و آنچه در این میان برای پلیس اهمیت دارد اجرای قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی توسط موتورسیکلتسواران است.
انتظاری که هیچ گاه پایان نمییابد
ساماندهی موتورسیکلتها و قانونمند شدن موتورسیکلت سواران در حالی به یک آرزوی دست نیافتنی شده که رفتارها و تخلفاتشان به یک قانون نانوشته و رفتار تبدیل شده است. حسین، یک شهروند دزفولی میگوید: وقتی موتورسواران برای سلامت خود حتی کلاه ایمنی بر سر نمیگذارند، جانشان برایشان ارزشی ندارد انتظار دارید به فکر جان من و دیگران باشند.
جایی آمده بود موتورسواران لباس مخصوص دارند، موتورسیکلتها مجهز به ترمز ABS و دیگر امکانات هستند، در کشور ما نه تنها این مسائل شوخی است، بلکه قوانین عادی هم توسط این افراد نادیده گرفته میشود. اکثر موتورسواران یا کلاه ایمنی ندارند یا آن را از فرمان موتور آویزان کردهاند و به محض تذکر پلیس آن را نشان میدهند.
پای صحبت رانندگان تاکسی که بنشینی چندین شاهنامه از موتورسواران برایت حرف دارند، از نگاه این افراد موتورسیکلت سواران همه جا هستند و همیشه یک تهدید محسوب میشوند و مانند یک بلای آسمانی ممکن است هر لحظه بر سرت فرود آیند، باید هر لحظه منتظر بود تا خسارتی به تاکسیها زده یا به خودشان آسیب بزنند.
نوری صفی آبادی، صاحب یک دستگاه تاکسی معتقد است: هرچند ماه یکبار باید برای خودروام آئینه بخرم موتورسواران سعی میکنند از یک فاصله ۱۰ سانتیمتری، موتورسیکلت با عرض ۳۰ سانتیمتری خود را عبور دهند. که این کار مساوی با صدمه به بدنه خودرو و آینه است.
راننده تاکسی دیگری نیز میگوید: علاوه برخسارتهایی که موتورسواران به من زدهاند، تهدید جان مسافران هنگام پیاده شدن از تاکسی از مسائلی است که باید فکری برایش کرد.
راننده دیگری هم به بیقانونی موتورسواران اشاره کرده و تأکید میکند: وقتی پشت چراغ ایستادهای، موتورسواران با بوق و داد و فریاد میخواهند تا کمی جلوتر برویم تا آنان معطل چراغ قرمز نشوند. معنای این کار را نمیفهمم. مگر قوانین فقط برای خودروهاست.
او در ادامه میگوید: پلیس هم بر سر تقاطع ایستاده اما در قبال تخلف این افراد هیچ کاری نکرده و فقط نظارهگر است، اکثر رانندگان تاکسی از دست موتورسواران به ستوه آمدهاند اما هیچ عزمی برای برخورد با این افراد وجود ندارد.
مردم و رانندگان در صحبتهایشان تأکید میکردند که از دست موتورسواران به ستوه آمدهاند و از پلیس میخواستند تا هر طور شده اقدام عاجل و قاطعی را در این خصوص انجام دهد تا نظم و انضباط را در رفتار موتورسیکلت سواران ببینند. قصه تکراری انتقال به پارکینگ هم دیگر اثرگذار نیست و موتورسیکلت سواران ترجیح میدهند به جای رفتن به پارکینگ و دریافت موتورشان، یک موتورسیکلت جدید بخرند.
پارکینگهایی وجود دارد که چندینهزار موتورسیکلت بلاتکلیف در آن وجود دارد و چشم انتظار مالکان بیوفایشان هستند، انتظاری که هیچگاه پایان نمییابد.
انگار همیشه حق با موتورسیکلت سوار است، در قبال تخلفات موتورسیکلت سواران شرطی شده ایم و عکس العملی نشان نمی دهیم.
مردم و موتورسیکلتسواران از قانون نانوشتهای سخن میگویند: تحت هر شرایطی همیشه حق با موتورسیکلتسوار است و استثنا هم ندارد. این قانون به یک باور رایج تبدیل شده است، کافی است در حال قدم زدن در پیاده رو باشید و صدای موتورسیکلت را بشنوید، در اولین فرصت به کناری رفته تا مزاحم این قانون شکنان نشوید. حرکت موتورسیکلت سواران در پیاده رو هیچ گاه با اعتراض مردم مواجه نشده است، برای مشاهده این بیقانونی و تخلف در پیادهروها نیازی به مثال نیست.
موتورسیکلتسواران آزادانه در پیادهرو ویراژ میدهند و کسی هم اعتراض نمی کند اما اگر در صف نانوایی کسی بخواهد نوبت را راعایت نکند و حقوق دیگران را ضایع کند، صدای همه در می آید از کوچک و بزرگ! علت را کسی نمی داند.
بر اساس آمارهای ارائه شده توسط پلیس بخش بزرگی از جرائم خشن از جمله کیفقاپی و زورگیری توسط موتورسواران انجام میشود. به طوری که ۹۰ درصد از کیفقاپی و زورگیری توسط موتورسواران انجام میشود.
شاید عدم برخورد قاطع با تخلفات موتورسواران آنان را برای انجام جرائم خشن هم تشویق کند. بیتوجهی به قوانین راهنمایی و رانندگی اولین قدم برای دیگر تخلفات و جرائم مرتبط با موتورسیکلتهاست.
اگر کسی بخواهد در این بی نظمی، قوانین و مقررات را رعایت کرده و منظم براند، حتماً دچار مشکل خواهد شد، باید تعارف را کنار گذاشت و آنچه را که به عینه در خیابانها و جادهها شاهد هستیم، بپذیریم.
مسلماً این تعداد تخلف و بیتوجهی به قوانین مختص درصد کمی از رانندگان نیست، متاسفانه این باور که تخلف در رانندگی نوعی زرنگی محسوب میشود در میان بخشی از رانندگان شکل گرفته است.
اما در بحث موتورسیکلت، تخلفات و بیتوجهی به قانون و عدم رعایت قوانین و مقررات یک چالش اساسی است که هیچ کس دوست ندارد به آن توجه کند.
سید حبیب پژوهیده – دزفول تایمز