۱-لطفا خودتان را معرفی کرده و بفرمایید از چه سالی وارد مسجد شدید؟
ج- محمدحسین نورالدینی هستم. در حال حاضر بنده ۳۷ سال سن دارم و از سال۶۴ وارد مسجد صاحب الزمان (عج)شدم. ورود من به مسجد مصادف با دیدار شهدایی همچون شهیدان علیمحمد خروسی نژاد و مسعودشاحیدر و حبیب وکیلی.
در حال حاضر مدیریت کلاسهای دانشگاه پیام نور دزفول را بر عهده دارم و مشغول تحصیل در رشته کارشناسی علوم تربیتی شاخه مدیریت آموزشی(ترم هفتم) هستم. از سال ۶۴ تا حال حاضر در تمام مقاطع مختلف جلسات مسجد حضور داشته ام فقط 2 سال سربازی که از سال ۱۳۷۳ تا ۷۵ در مسجد حضور نداشته ام که همان موقع هم تمام مرخصی ها بلافاصله به مسجد آمدم.
۲-فضای جلسات قرائت قرآن د ر زمان شما؟
ج- در گذشته کیفیت برنامه ها عالی بود. فضای جلسه سرشار از معنویت و با هم بودن و از احوال همدیگر خبر داشتن جز اصول جلسه بود. داشتن اخلاق شایسته و احکام اسلامی از ویژگیهای بچه های جلسات آن زمان بود.
۳- برخی از برنامه های تاثیرگزار جلسه؟
ج-صمیمیت و احترام گذاشتن به هم همدیگر از برنامه های تاثیرگزار در آن زمان بود یعنی در یک کلام اتحاد و وحدت بین بچه ها در همه زمینه ها موج می زد. اختلافی اگر بود مقطعی بود و به درازا نمی انجامید.
۴-مسئولیت های شما؟
ج-مسئولیت امور فرهنگی ،نوارخانه و کتابخانه ، واحد شهدا ، جانشین پایگاه و بعد هم چند سالی به سمت فرمانده پایگاه بسیج مسجد از جمله مسئولیت های من در مسجد بود که انشا الله خدا قبول فرماید.
از جمله بهترین و زیباترین کارهایی که از انجامش لذت می بردم ، تلاش در جهت برگزاری اردوهای جلسات از جمله تهیه وسیله ایاب و ذهاب و کارهایی که در حین برگزاری اردو باید انجام می شد، بود.
۵- تاثیر مسجد در زندگی شما؟
ج- مسجد در زندگی من تاثیر به سزایی داشته است.من هر چه دارم از دعای خوبان در این مسجد نصیبم شده است.
بعضی ها می گویند جوانیمان درمسجد به بطالت گذشت و ای کاش نبودیم ولی من میگویم که این حرف اشتباه بزرگی است
و این افراد قدر و منزلت خود را ندانسته اند. ما هر چه داریم از مسجد داریم. انسان باید بداند چگونه از مسجد استفاده کند.
۶- نظر شما درباره دوستان مسجدی؟
ج- آنهایی که ماندند خوبند و آنهایی که پشت سرشان را نگاه نمی کنند. . . . . . .؟بماند
و اما آنهایی که ماندند و دیر یا زود یک سری به مسجد و دوستان می زنند زیبا نگاه می کنند و از دیدن همدیگر لذت می برند.
بنده که اینجور هستم اختلافاتی وجود دارد ولی آنی و زودگذر هستن بایدبدانیم چجوری به قضیه نگاه کنیم.
۷-بهترین و بدترین خاطره شما در مسجد؟
ج- خاطرات که زیاد هست. بهترین خاطرات من را لحظات با دوستان بودن می دانم به خصوص آن موقع که جلسات گروهی(گروه حزب الله) برگزار می شد و عیب و نقصی که در یک هفته بین برادران بود در یک ساعت جلسه گروهی تذکر داده می شد و رفع می گردید. گروه ما محکم بود و مدام دوستان حسودیشان می شد که چرا این گروه . . . . .؟
بدترین خاطرات من از دست دادن دوستان خوبم مانند سرگروه خوب خودم آقای مرحوم علی فائزی نیا و امید جانبازان بود که علی بعد از زیارت امام رضا (ع)خداحافظی کرد و امید بعد از قبول شدن ایشان در کنکور در حین تصادف به لقاءالله پیوست.گفتم خاطرات زیاداست خیلی . . . . .؟
۸. پیام شما برای اعضای کنونی جلسات؟
ج- پیام من به اعضای جلسات تلاش برای شکوفایی استعدادهایشان است و به بچه هایی که مسؤلیتی برگردن دارند توصیه می کنم که به دور از هر ناخالصی، کینه و غرور فقط برای رضای خدا و به نحو أحسن آن مسئولیت را انجام دهند خوب درس بخوانند و در فعالیت هایی که مسؤلین مسجد بر عهده ی آنان می گذارند به نحو أحسن انجام دهند به دور از هیچ گونه حسادت فقط برای خدا .
جا دارد تشکر و خدا قوت بگویم به تمامی برادرانی که تا حال حاضر پای کارهای مسجد مانده اند همچون برادران علی سعادت خواه، علی خامسی ،علی معینی و به خصوص حاج آقا انصاری و همچنین برادر رضا صحتی که به جای من در بسیج فعالیت زیادی انجام می دهد، تشکر می نمایم.
۹- اولین کلمه ای که پس از شنیدن کلمات زیر به ذهنتان می رسد بیان کنید؟
قرآن: نور ابدی
مسجد صاحب الزمان (عج) دزفول: لحظه های شکوفایی یک حس پاک
مسؤل جلسه: مربی دلسوز
شهید: اوج بندگی
نماز: خلوت دل
اردو: حاشیه های زندگی برای خود
۱۰-دیدگاه شما راجع به پایگاه اینترنتی مسجد؟
کاری بسیار ارزشمندی است که همه بچه ها از وقایع گذشته و حال و آینده خود به نسبت با خبر می شوند، دست فعالین این مجموعه درد نکند،خدا قوت
و در پایان: یاد باد آن روزگاران یاد باد… یاد باد… یاد باد……