خانه / نشریه / طنز / ساختار و محتوای لطیفه ها + مثال

ساختار و محتوای لطیفه ها + مثال

لطیفه در لغت به معنی گفتاری نغز ، نکته ی باریک ، شوخی و بذله تعریف شده است . ( فرهنگ معین )

در اصطلاح ادبی روایت شوخ طبعانه و کوتاهی است که معمولأ به یک نتیجه گیری غیرمنتظره یا یک نکته ی انتقادی ختم می شود . معمولأ لطیفه ها ماهیّتی طنز آلود دارند . یعنی علاوه بر خنداندن مخاطب ، انتقادی را نیز مطرح می کنند . ارزش لطیفه ها در این است که خالق بسیاری از آنها از میان عوام برخاسته اند از این رو لطیفه ها بخشی از فرهنگ عامیانه را تشکیل می دهند و کسی نمی داند که فلان لطیفه را اوّلین بار چه کسی گفته است .

در گذر زمان لطیفه ها نیز مانند دیگر اشکال ادبیّات عامیانه ، در بازگویی ها و رد و بدل شدن ها ، دستخوش تغییراتی می شوند .

لطیفه ها در زبان عامیانه بیشتر به «جُک » شهرت دارند که به صورت شفاهی بین مردم رد و بدل می شوند و موجب سرگرمی و انبساط خاطر می گردند . لطیفه گویی ، در فرهنگ ما از گذشته های دور رواج داشته است .نمونه ی بارزش را در رفتار دلقکان درباری می توان دید که با کنایه و لطیفه گویی از رفتارهای حاکمان انتقاد می کردند .

بسیاری از لطیفه ها به طور طبیعی و خودجوش بین توده ی مردم ایجاد شده و سینه به سینه به نسل های بعد منتقل گشته اند . از این رو معمولا ، بازتاب احساسات و جلوه گاه اندیشه ملّت ها هستند . با بررسی لطیفه های هر قومی می توان فرهنگ و باورهای آن ها را شناسایی کرد .

در بخشی از ادبیّات مکتوب فارسی مثل حکایت های گلستان سعدی و بهارستان جامی نیز رگه هایی از طنز و لطیفه گویی دیده می شود .

« بهلول را گفتند : دیوانگان بصره را بشمار . گفت : از حد شمار بیرون است ، اگر خواهید عاقلان را شمارم که معدودی بیش. نیست»(بهارستان جامی )

از معروف ترین آثار قبل از مشروطه که در آنها نشانی از طنز و لطیفه دیده می شود ، می توان به آثار عبید زاکانی ( قرن هشتم ) و فخرالدین علی صفی ( قرن دهم ) اشاره کرد .

لطیفه ها در عین سادگی و کوتاهی ، گاه بطور ضمنی به مسائل جامعه شناسی ، روان شناسی و سیاسی نیز اشاراتی می کنند .ایرانی ها در نکته گویی و به ایجاز و ابهام سخن گفتن مهارت خاصّی دارند . از این روست که لطیفه های متنوّعی در ادبیّات شفاهی و ادبیّات مکتوب فارسی وجود دارد .

شرایط سیاسی حاکم بر جامعه نیز در شکل گیری لطیفه ها مؤثر است . سانسور و ممنوعیت های حاکم بر جامعه زمینه ی رشد ادبیّات انتقادی به ویژه لطیفه ها را فراهم می کنند . در چنین شرایطی هنرمند با شگردهای زیرکانه اوضاع سیاسی و نابسامانی های اجتماعی را به سُخره می گیرد . معمولأ نتیجه گیری پایانی که جان کلام است به تاثیرگذاری و دلنشینی لطیفه کمک می کند .

   منصور ، خلیفه ی عرب ، شامی ( اهلِ شام ) را گفت : چرا شکرِ حق سبحانه به جای نمی آری که تا من بر شما حاکم شده ام ، طاعون از میان شما دفع شده است ؟ عرب گفت : حق سبحانه تعالی از آن عادل تر است که دو بلا بر ما بگمارد  ( علی صفی لطایف الطوایف )

در لطیفه ها به سادگی می توان شخصیّت ها را عوض کرد . این حُسن لطیفه هاست که می توان آنها را به افراد مختلف منسوب کرد . بسیار دیده ایم که در رویدادهای واقعی زندگی ، موقعیّت خود یا دیگران را با شخصیّت های موجود در لطیفه ها مطابقت می دهیم . شاید معروف ترین مصداق این گونه شخصیّت ها ، ملانصرالدین باشد . هر گاه    به یک رویداد غیرمنتظره و خنده آور برخورد می کنیم با یک مقایسه نتیجه گیری می کنیم که این وضعیت یادآور داستان ملانصرالدین است که روزی ……..

عواملی که باعث خلق لطیفه ها و به طور کلی خلق طنز می شوند ، گاه عوامل زبانی و گاه عوامل موقعیتی است . عوامل زبانی منظور بازی با کلمات و استفاده از آرایه های کلامی مثل تناسب ، تضاد ، ادغام واژه ها و… است .

« بزرگ زاده ای خرقه ای به درویشی داد تا اینکه جاسوسان این واقعه به سمع پدرش رسانیدند . با پسر در این باب عتاب کرد . پسر گفت : در کتابی خواندم که « هر که بزرگی خواهد باید هر چه دارد ، ایثار کند من بدان هوس این خرقه را ایثار کردم . پدر گفت غلط در لفظ ایثار کرده ای که به تصحیف خوانده ای . بزرگان گفته اند هر که بزرگی خواهد ، باید هر چه دارد انبار کند تا بدان عزیز باشد . نبینی که همه ی بزرگان انبارداری می کنند . »         «عبید زاکانی »

در این جا بازی با کلمات ــ ایثار و انبار ـ زمینه ی ایجاد لطیفه را فراهم کرده است و در عین حال مفهوم کنایه ای را هم خلق کرده است . گاه زمینه ی خلق لطیفه ، حاضرجوابی ها و بداهه گویی ها هستند .

« شخصی دعوی خدایی کرد و او را پیش خلیفه بردند .[خلیفه ] او را گفت : پارسال اینجا کسی دعوی پیغمبری کرد ، او را بکشتند . گفت : نیک کرده اند که من او را نفرستادم . »         « عبید زاکانی »

           به یکی از مدیران ادارات گفتند : استفاده ی اختصاصی از اتومبیل های دولتی ممنوع است .

             گفت : اختصاصی نیست ، خانواده ام را هم سوار می کنم .           ( عمران صلاحی )

گاه منشأ ظهور لطیفه ها ، رفتارهای ساده لوحانه است که موجب خنده می شود :

« مردی ساده لوح قبه های ضریح امام رضا را در دست گرفت و گفت : یا ابوالفضل ظهور کن . »

دسته ای دیگر از لطیفه ها ، عامل خنده ، نتیجه ی غیر منتظره ای است که از آن حاصل می شود و همین غافلگیری موجب خلق طنز و کنایه می شود :

     « از یک روستایی می پرسند : زن ذلیلی یعنی چه ؟ میگه همونه که شهری ها بهش میگن تفاهم »

بعضی از لطیفه ها پیشینه ی فرهنگی دارند یعنی درک منظور اصلی آن مستلزم آگاهی از فرهنگ یک قوم است مثل بسیاری از لطیفه هایی که ایرانی ها برای اقوام ترک ، لُر ، اصفهانی ، رشتی و …. بیان می کنند و یا لطیفه هایی که    مردم شهرهای هم جَوار برای همدیگر می سازند . در اینگونه لطیفه ها صفات اخلاقی مثل ساده لوحی ، خسیسی و…. را به شکلی اغراق آمیز به آن اقوام منسوب می کنند . اگر شنونده این نکته را نداند ، منظور اصلی و ارتباط بین اجزای لطیفه را به خوبی درک نخواهد کرد .

« یک تهرانی و یک اصفهانی و یک شیرازی می خواستند با هم به پیک نیک بروند . تهرانیه گفت : من غذا را می آورم ؛ شیرازیه گفت : من هم وسایل و ظرف ها را می آورم ؛ اصفهانیه کمی مِن ومِن کرد و گفت : حالا که قراره هر کس یک چیزی بیاره ، منم اخوی مو میارم . »

گاه لطیفه هایی که در یک ناحیه ساخته می شود در ناحیه ی دیگر رواج ندارند . مثلأ در جنوب خوزستان بیشتر برای لاف زدن آبادانی ها لطیفه می سازند حال آنکه در شمال خوزستان بیشتر برای روستایی های ساده لوح لطیفه می سازند .

در تهران و اطراف آن بیشتر برای ترک ها لطیفه می سازند که گاه خودِ هموطنان ترک زبان ، عامل نشر این لطیفه ها هستند . بعضی شهرهای مجاور هم گاه به دلایلی که شاید پیشینه ی تاریخی دارد ، برای همدیگر لطیفه هایی ساخته اند .

ازجمله بین ( قزوین و زنجان ) ، (دزفول و شوشتر ) ، ( بروجرد و ملایر ) و…از این نوع لطیفه گویی ها رایج است .

در هر صورت خلق لطیفه مانند خلق هرگونه اثر هنری ، به خلاقیّت و ذوق سازنده ی آن ها بستگی دارد .

هرچند که اغلب لطیفه ها بسیار هنرمندانه ساخته می شوند و موضوعات خوبی را مطرح می کنند امّا گاه لطیفه هایی ساخته می شود که حریم های اخلاقی را زیر پا گذاشته و به هزلیات بیشتر شباهت دارند . نادیده گرفتن حریم های اخلاقی و تمسخر قومیّت ها از پیامدهای منفی لطیفه ها محسوب می شوند .

معمولأ لطیفه ها هم به روز هستند یعنی برای هر پدیده و جریان سیاسی که در جامعه پیش می آید ، لطیفه هایی ساخته می شود . به طوری که دیدیم پس از گرانی ناگهانی مرغ جُک های متعدّدی بین مردم رد و بدل شد .

                     « آقا داماد چکاره هستند ؟

            دکترای حقوق بین الملل و سفیر ایران در یکی از کشورهای اروپایی هستند .

           ای بابا ! مرغ فروش برای دخترمون اومده بود خواستگاری ، قبول نکردیم حالا به شما بدیم ؟!! »

 

موضوعاتی چون سبد کالا ، انصراف از یارانه ، گرانی پراید ، مذاکرات هسته ای و…. به سرعت سوژه ی طنز واقع شدند و لطیفه های آنها در جامعه منتشر گشت . هنرمندان این حوزه با دستکاری در اشعار معروف یا تقلید از آنها ، لطیفه های جذابی خلق می کنند که نشانگر خلاقیّت و ذوق ادبی سازندگان آنها می باشد .

             بهرام که گور گرفتی همه عمر                   گور را ول کن ، بیا برو سبد کالاتو بگیر

گرانی پراید هم به دستکاری در شعر شفیعی کدکنی منجر شد :

                         به کجا چنین شتابان

                                       پژو از پراید پرسید

از آن جایی که رشد تکنولوژی در تمام عرصه های زندگی تأثیرگذار است . لطیفه ها هم به عنوان بخشی از فرهنگ جامعه ، از فن آوری روز دنیا تأثیر می پذیرند . این تاثیرپذیری هم در سرعت انتقال و هم در زبان و محتوای لطیفه ها صورت می گیرد .فضاهای مجازی و تلفن های همراه نیز سرعت انتشار لطیفه ها را بیش از پیش فراهم کرده اند .

اخیرا لطیفه گویی با گویش های محلّی نیز رایج شده است . این لطیفه ها علاوه بر جنبه ی طنز و نکته سنجی ، بخشی از ادبیّات شفاهی اقوام به شمار می آیند که جمع آوری آن ها به حفظ گویش های محلّی کمک خواهد کرد .در سال های اخیر ، برخی نهاد های فرهنگی در شهرستان ها به جمع آوری ادبیّات شفاهی توجه خاصّی نشان داده اند . در شهرستان دزفول نیز اعضای مؤسسه دزفول شناسی ، به منظور پاسداری از فرهنگ و گویش بومی ، به جمع آوری ضرب المثل ها ، لالایی ها و اشعار دزفولی همّت گماشته اند . به نظر می آید لطیفه های دزفولی نیز به عنوان بخشی از ادبیّات شفاهی می توانند در این مجموعه جای بگیرند .این گونه لطیفه ها علاوه بر ارزش فرهنگی ، از دیدگاه جامعه شناسی و زبان شناسی نیز قابل بررسی هستند .

منابع :

۱- زاکانی – عبید – کلیّات – پیک فرهنگ – چاپ اوّل – ۱۳۷۶

۲- شیری – قهرمان – راز طنز آوری – ماهنامه ادبیّات معاصر – شماره ۱۸- ۱۳۷۸

۳- علی صفی – فخرالدین – لطایف الطوایف –به کوشش احمد گلچین معانی – اقبال – چاپ هشتم – ۱۳۷۱

* فاطمه سادات اشرفی زاده – روناش

همچنین ببینید

دانستنی های از نوع طنز و بسیار خنده دار (آخر خنده)

آیا میدانید چطور می‌شود چهار نفر زیر یک چتر بایستند و خیس نشوند؟ وقتی هوا آفتابی …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *