خانه / دفترچه خاطرات / دفترچه خاطرات / ۱۳۸۱-شاید امام رضا نطلبیده

۱۳۸۱-شاید امام رضا نطلبیده

یادش بخیر اردوی مشهد مقدس تابستان سال۱۳۸۱بود. ازهمون اول همه چیز عجیب بود همون شب اردو تاریخ حرکت به روز بعد  تغییر کرد و روز بعد گفتند: اتوبوس مشکل داره و یه روز دیگه حرکت می کنیم.

از همون ابتدا بود که کم کم یک جمله معروف بین بچه های مسجد زمزمه می شد "شاید امام رضا نطلبیده "

سرانجام با هزار امید و آرزوراه افتادیم وهمه به اتفاق معتقد بودیم که امام رضا حتما ما را خواهد طلبید .

    

تا رسیدن به تهران همه چیز خوب بود با هزاران مشکل کاخ سعد آباد را پیدا کردیم ولی متاسفانه کاخ برای بازدیدکنندگان تعطیل بود وما با خودگفتیم که بی خیال مهم اینست که امام رضا بطلبد .

به سمت جاده چالوس که حرکت کردیم اصل ماجرا تازه شروع شد نزدیکی های کرج بودیم که اتوبوس خراب شد چند ساعتی معطل بودیم ودوباره ترس طلبیده نشدن بر ما چیرگی پیدا کرد.

اتوبوس تعمیر شد و راه افتادیم ولی وسط جاده ی چالوس دوباره خراب شد واین بار کنار یک آبشار بسیار زیبا .                         

خلاصه کنم یک شب تمام مجبور بودیم کنار جاده اردو بزنیم تا تعمیرکار از چالوس برسد و اینجا بود که زمزمه طلبیده نشدن شروع شد .

 اینکه شب بر ما چه گذشت بماند ولی آنقدر بگویم که عده ای از بچه ها به شوخی می گفتند :اگر در ادامه زند ه بمانیم نذز می دهیم .

 بله از ظهر بود که امید وار راه افتادیم ولی هنوز چند کیلومتری نرفته بودیم که یک ماشین پلیس سد راهمان شد . بله جاده یک طرفه شده بود و اینبار دیگر آبشاری هم در کنار جاده نبود .شام ما شد یک سیب زمینی خالی .

بالاخره اتوبوس تعمیر شد دیگه تمام اتوبوس نو شده بود و آقای نورالدینی (مسؤل اردو ) دائم به بچه ها نوید می داد که امام رضا حتما ما را طلبیده .

عجیب اینکه نزدیکی های ساری دوباره اتوبوس خراب شد و اینجا بود که جلسه برگزار شد و همه دعا خواندیم وازته دل از امام رضا خواستیم که بطلبد . هرطور بود به مشهد رسیدیم واردوی ۸ روزه ۱۱روز طول کشید والبته خیلی هم خوش گذشت در این اردو علاوه بر لذت معنوی زیارت، زندگی در شرایط سخت را هم تجربه کردیم .

نکته قابل توجه این بود که در تمام آن شرایط سخت روحیه ی بچه ها خوب بود وفضای اردو همیشه شاد بود…

 

 

                                              حسن حاجی غلامرضا۱۳۹۰/۷/۹

 

همچنین ببینید

اردوی نوروزی نونهالان۹۴ (فتح المبین)

بسم رب الشهدا والصدیقین آخرین روزهای تعطیلات بود از هدر رفتن تعطیلاتم خیلی پشیمان وناراحت …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *