خانه / دفترچه خاطرات / دفترچه خاطرات / شکسته شدن دست بخاطر فوتبال

شکسته شدن دست بخاطر فوتبال

 زمان وقوع این حادثه را دقیقا به یاد ندارم ولیکن شاید خود آقای وکیلی(پاپی) زمان آن را بخاطر داشته باشد. تازه عبدالرضا به مسجد آمده بود و فوتبالش هم خوب بود یک روز من به میعادگاه همیشگی بچه های فوتبالی مسجد (پارک روبروی مصلای نمازجمعه) برای بازی یا دیدن فوتبال رفته بودم در یک صحنه توپی روی دروازه گل کوچک ارسال شد همان لحظه عبدالرضا به هوا برخواست و توپ را زد ولی متاسفانه به زمین افتاد و پس از آن به سمت من آمد و گفت: آخ دستم شکست!!؟؟

   من و آقای آزادی (محمدرضا) ابتدا باور نمی کردیم لیکن با موتور هندا ۷۰ قرمزش و آقای بهدار
(حاج مجید) با موتورش به سمت بیمارستان افشار رفتیم از بس هول شده بودیم به فکر پول و هزینه درمان نبودیم پس از گرفتن عکس مشخص شده دست عبدالرضا شکسته و استخوانش جابجا شده است و باید نزد دکتر ارتوپد که آن موقع فقط دکتر رحیمی بود می رفتیم. آن موقع تازه فهمیدیم که پول همراه نداریم
 لذا با آقای مشیری(حاج حسن) تماس گرفتیم بلافاصله ایشان در مطب دکتر حاضر شدند و پس از  جا انداختن دست عبدالرضا ، دستش را گچ گرفتند.

   پس از اتمام کار من به همراه آقای مشیری وی را با دست شکسته و آویزان به گردن به درب منزلشان رساندیم پس از اینکه زنگ زدیم، صدایی مادر عبدالرضا آمد و در را باز کرد و همین که ما سه نفر را دید که یکی از آنها پسرش بود که دستش آویزان بود پسر بزرگترش را صدا زد، در همین حین سئوالات عجیب شروع شد و ما مبهوت از این صحنه که :

شما کی هستید و چرا دست فرزندم  را شکسته اید؟؟

   بعد از کلی صحبت و در نهایت طلب استمداد از خود عبدالرضا مبنی بر اینکه ما بچه های مسجد هستیم و مسابقه از طرف مسجد نبوده و خودش بازی کرده است موضوع به خوبی و در کمال صلح و آرامش تمام شد لیکن عبدالرضا یک ماهی دستش در گچ بود. 

همچنین ببینید

اردوی نوروزی نونهالان۹۴ (فتح المبین)

بسم رب الشهدا والصدیقین آخرین روزهای تعطیلات بود از هدر رفتن تعطیلاتم خیلی پشیمان وناراحت …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *