تقوا اهرمی قوی برای علوم انسان و زمینه ساز ایجاد ارزشهای انسانی، اسلامی در فردو جامعه است. به جرأت میتوان گفت که سراپای وجود شریف حضرت امام خمینی با تقوایاخلاقی و عملی عجین گشته، گوی سبقت را از دیگران ربوده و در همه مراحل زندگی یکمجاهد واقعی بوده که پرهیزگاری در سرلوحه زندگی او قرار داشت.
او به راستی نه تنها خود پرهیزگار بود که رهبر امتی متقی و خداجوی نیز بود. بهگواهی همه کسانی که با امام مأنوس بودند، دامانش نه تنها از آلوده شدن به گناهانریز و درشت منزه بود، بلکه گرد مکروهات نیز نمیگشت و باید گفت در حقیقت پیروزیهایامام در صحنههای مختلف معلول تقوا و خصلتهای برجسته ایشان بود، زیرا روان روشن وعمل آگاهانه او از تقوایش نشأت میگرفت مبارزات طولانی او در ترک گناه و در راه حق،هدایت و کمکهای الهی را به دنبال داشت.
امام خمینی نخست بر کشور جان خویش مسلط گشت و زمام نفس را به دست گرفت سپس رهبرجهان اسلام کوبنده خود جهان را تکان میداد، ابرقدرتها را به خاک مذلت مینشانید وهیچگاه حاضر نبود لحظهای از خدا غافل بماند.
حضرت امام در میدان پیشگیری از گناه، پیشگام بود و هیچگاه اجازه نمیداد محیطزندگی او آلوده به گناه گردد. امام هنگامی که در مجلس عمومی بود کسی جرأت غیبت کردنیا حرف ناروا نسبت به کسی دادن را نداشت و همچنین در مجالس خصوصی نیز کسی جرأتنمیکرد سخن از دیگری بزند.
بارها امام میفرمودند:
(من راضی نیستم در بیرونی منزل من کسی غیبت کند و با تمامنیرو از غیبت کردن افراد جلوگیری میکردند).
یکی از شاگردان امام میگوید:
(روزی امام به سر درس تشریف آورد و به قدری ناراحت بود کهنفس ایشان به شماره افتاده بود، به جای درس نصیحت تندی نمود و رفت و سه روز نیامد. چرا؟ چون شنیده بود که یکی از شاگردان ایشان درباره یکی از مراجع، غیبتی کردهبود).
حضرت امام (ره) شخصی بود که از نظر اعتقاد و توجه به خداوند تبارک و تعالی و بهائمه معصومین و پیامبر بزرگوار اسلام (ع) در حد مطلوبی بود. حضرت امام واقعا اعتقادداشت که همه چیز در ید قدرت خداوند تبارک و تعالی است و همه عالم وابسته به اوست; هرچه در عالم تحقق پیدا می کند به مشیت او است. ایشان در مورد توحید می فرمودند: همین عرفان شایسته نسبت به خداوند تبارک و تعالی بود که باعث شد ائمه معصومین (ع)به حد عصمت برسند و در حد عصمت باشند.
او به راستی نه تنها خود پرهیزگار بود که رهبر امتی متقی و خداجوینیز بود. به گواهی همه کسانی که با امام مأنوس بودند، دامانش نه تنها از آلوده شدنبه گناهان ریز و درشت منزه بود، بلکه گرد مکروهات نیز نمیگشت
می فرمودند: وقتی انسان نسبت به خدا عالم و عارف باشد و همان طور که هست، واقعااو را در همه جا حاضر ببیند و از این حضور خدا غفلت نداشته باشد. باتوجه به این که انجام دادن گناهان، در واقع مخالفت کردن با فرمان خدا است اگر کسی خدا را باور دارد و حضور او را احساس می کند و می بیند که خدایی وجود دارد و به آن کمالات عالیه ای که خداوند تعالی دارای آن کمالات است، توجه داشته باشد، دیگر گناهی مرتکب نمی شود ائمه معصومین و پیامبر بزرگوار (ع) در حد عالی از عرفان بودند و خدا را حاضر می دانستند و به دلیل همین حضور همیشگی خدا در نزد آن ها و غفلت نداشتن از این معنا، نمی توانستند مرتکب گناه شوند. اگر توجه کرده باشیم یکی از جملاتی که به عنوان کلمات قصار از ایشان نقل شده، همین عبارتی است که بسیاری از جاها نوشته شده: «عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید».{jcomments on}