خانه / شهدای مسجد (صفحه 12)

شهدای مسجد

بیسیم چی نوجوان-شهید احمد حلمی

  من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر اینک دفتر زندگی کوتاه اما پر بار وسراسر حماسه وایثار وجهاد یک نوجوان بسیجی را ورق می زنیم تا از صبر وشجاعت او ، و حمد و سپاسگزاریش ، و حلم و بردباریش …

ادامه نوشته »

یادی از شهید احمد حلمی و پیامهای دوستان

                    بنام خدائی که خون بهای شهیدان است              ************************************************ نوجوانی در حریم کربلا گم کرده ایم                                                          عاشقی در وادی خوف و رجا گم کرده ایم                                                                                                        دشت عباس زیر گام‌های کوچک اما استوار او احساس غرور می کرد احمد در حالی در عملیات کربلای ۴ شرکت می‌کرد که …

ادامه نوشته »

دست نوشته شهید پلنگچی-شماره ۲۶

دست نوشته شماره ۳۸ بسمه تعالی سلام علیکم و قلبی لدیکم؛ سلام علیکم و رحمه الله و برکاته : امید آن دارم سلام مرا پذیرا باشی. برادر غلامحسین: چه می کنی ، ای دوست: می خواهم بگویم منتظر نامه ات هستم پس چرا نفرستادی نامه . اگر می شود بنویس …

ادامه نوشته »

شهید پلنگچی-آهسته حرکت کن، نه تند وگرنه…

باسمه تعالی آهسته حرکت کن، نه تند، و گرنه . .. سعی کن نامه را آهسته بخوان،‍و بعد با تفکر.. با عرض سلام و سلامتی خدمت دوستم و برادرم: غلامحسین جان و خوب. امید آن دارم که سالم باشی و سلامت و پیروز باشی، که هستی انشاءالله. امیدوارم به دست …

ادامه نوشته »

دست نوشته ای زیبا شهید پلنگچی

باسمه تعالی گاه گاهی که بر قلبم غمی یا شادابی فرا می آید احساس می کنم در زندگی هیچ غمی اینچنین و یا شادابی این چنین احساس نکرده ام، قلبم گواه صدق یاران را خوب می داند، و خوب به احوال آنان و صفات آنان آشنا هستم، اما یک چیز …

ادامه نوشته »

دست نوشته شهید پلنگچی-درس خواندن

سمه تعالی نگاهم همین چند ثانیه پیش رهسپار بیرون از چادر گشت ، وقتی یکدفعه نگاه می کردم ، دیدم کتابی به دور افتاده و احساس کردم با رفتن و آمدن برگهایش آهنگ غریبی را سر می دهد، و به من نفرین می کندد که بیا و بلندم کن ، …

ادامه نوشته »

شهید پلنگچی-شناختی کوتاه از خودم

باسمه تعالی                   ((شناختی کوتاه از خودم))              گاه که می خواهم به خود بیندیشم، خیلی هیجان زده ام، و دلم حال هیچ رنجشی را ندارد، درونم گره خورده در اعماق قلبم و قلبم در مسائل روزانه …

ادامه نوشته »

شهید پلنگچی-دست نوشته

  بنام خداوند بخشنده مهربان ای پیامبر گرامی: همیشه یاد خدا، و ترس و پرهیزکار باش، رأی کافران و منافقان مباش، خدای دانا و حکیم است، پیامبر بی نیاز (۱) پیروی خدا، و بدان و به امت بگو، آگاه هست به هر چیز، توکل بر خدای بزرگ، خدا مدد و …

ادامه نوشته »

دست نوشته شهید پلنگچی-دلی خسته و بی تاب

دست نوشته شماره ۱۹ بسمه تعالی شب است باز حالم گرفته ، شب است باز گرد و غبار غم بر قلبم حمله ور شده، شب است با دردهای بر گلو مانده ام جا گرفته ، امشب شبی بارانی ، شبی نورانی ، باران در حال ریزش و من در حال …

ادامه نوشته »

شهید پلنگچی-درباره دوستان خدایی

  بسمه تعالی                               ((درباره دوستان خدایی)) بعد از ظهر است، ساعت ۶ من و دو تن از دیگر برادران برای مراسمی که در گردان بلال بود حرکت کردیم و از پشت پادگان به بالا رفتیم، در راه آشنایی با مسیر طی شده،‍ وقتی از تمام آن کشیدن کوه …

ادامه نوشته »