خانه / دفترچه خاطرات (صفحه 6)

دفترچه خاطرات

آتش سوزی در جلسه نونهالان

بنام خدا سالهای قبل که هنوز آن نخل سرفراز  بود و لی حیاط مسجد این شکلی نبود ، جلسه نونهالان و کتابخانه مسجد در زیر زمین مسجد که زمان جنگ به عنوان سنگر ساخته شده بود قرار داشتند. مسئول جلسه  نونهالان آقای فیاض بود.

ادامه نوشته »

اولین اردوی نوروزی من

از اردوهای مسجد خیلی میشه گفت، تقریبا بیشترین خاطرات بچه های مسجد از اردوها و حواشی آنست . سال ۸۲ من تازه از جلسه نوجوانان وارد جلسه جوانان شده بودم و اردوی نوروزی ۸۳ اولین اردویی بود که بدین شکل تجربه می کردم. تا بحال به اردویی نوروزی در محل …

ادامه نوشته »

۱۳۸۳-فرار برای شنا کردن- عظیم سلیمانی نژاد

اردوی نوروزی سال۱۳۸۳ (منطقه میانه)  بود و من سرگروه گروه روح ا… بودم. طبق برنامه قراربود صبح روز دوم برنامه کوهپیمایی همگانی داشته باشیم و اجرای آن برعهده گروه ما بود. صبح زود بچه های گروه را یکی یکی  بیدار کردم بعد از نماز و صبحانه، هرچه کردم  احمد وفایی …

ادامه نوشته »

یادی ازمرحوم مجتبی صحرانورد

مجتبی یک از خوبهای جلسه بود همیشه و در هر حال به فکر جلسه بود موقعی که نیاز بود برنامه اجرا کرد ،مسئولیت گرفت، سرگروه شد و در نهایت مسئول جلسه شد در عین حال درسش را هم فراموش نکرد .یادم هست مسابقه مقاله نویسی در جلسه با موضوع شهید …

ادامه نوشته »