استادی درشروع کلاس درس، لیوانی پراز آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند… بعد از شاگردان پرسید: به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟ شاگردان جواب دادند: ۵۰ گرم، ۱۰۰ گرم، ۱۵۰ گرم
ادامه نوشته »خداشناسی با شعر قیصر امین پور
شعری زیبا از مرحوم قیصر امین پور پیش از اینها فکر میکردم خدا خانه ای دارد کنار ابر ها مثل قصر پادشاه قصه ها خشتی از الماس خشتی از طلا پایه های برجش از عاج و بلور بر سر تختی نشسته با غرور ماه برق کوچکی از از تاج او …
ادامه نوشته »خویش را پیداکن…
اگر در این دنیا خودت را در جاده ی زندگی گم کنی، در آن دنیا در می یابی ، که بر صراط مستقیم زندگی نکرده ای؛ در شلوغی های زندگی خودت را پیدا کن … مگذار این غبار تو را به دست غیر بسپارد
ادامه نوشته »هفت سین عشق
تیک و تاک ساعت شماطهای میان سفره در ذهنم میپیچد… تیک، تاک…تیک، تاک. خواهر کوچکم میپرسد: «چند دقیقه دیگه به تحویل سال مونده؟» جواب میدهم: «هفت دقیقه…» ماهی سرخ در تنگ بلور میچرخد، گویی که تصویر خودش را در آیینه دور نقرهای برانداز میکند. مادربزرگ قرآن میخواند و آقا جان …
ادامه نوشته »امان از دوغ لیلی ماستش کم بود آبش خیلی
یاد داشت های یک خبر نگار بی…چاره!!!!! سالیان سال پیش خودمان فکر می کردیم و می گفتیم توی آتش باشی بهتر از این است که بیرون آتش باشی و هزار بار به ما گفته اند که عزیز دل برادر گوش به حرف بزرگترها بکن دنبال کار روزنامه نگاری نرو …
ادامه نوشته »زود قضاوت نکنیم.
حدود ۲۰ سال پیش منزل ما خیابان ۱۷ شهریور بود و ما برای نماز خواندن و مراسم عزاداری و جشنهای مذهبی به مسجدی که نزدیک منزلمان بود می رفتیم، پیش نماز مسجد حاج آقایی بود بنام شیخ هادی که امور مسجد از قبیل نمازجماعت ، مراسم شبهای قدر ، نماز …
ادامه نوشته »ریشه ضربالمثل «آب خنک خوردن»
نقل است که زندانیان سیاسی که در داخل حفرهها و سلولهای قصر محبوس بودند، از آب خنک قنات مبارکآباد و مخلصآباد که از این زندان عبور میکرد، مینوشیدند و ریشه ضربالمثل «آب خنک خوردن» نیز از آن روزگار رسیده است
ادامه نوشته »روضه حضرت زینب سلام الله علیها
کاروان می رسد از راه، ولی آه چه دلگیر چه دلتنگ چه بی تاب، دل سنگ شده آب، از این نالهی جانکاه زنی مویه کنان، موی کنان خسته، پریشان، پریشان و پریشان شکسته، نشسته، سر تربت سالار شهیدان، شده مرثیه خوان غم جانان همان حضرت عطشان همان کعبهی ایمان همان …
ادامه نوشته »شعری زیبا از حسین سنگری
تو را آیینه ها تکرار در تکرار می خواهند تمام شهر منصور تو را بر دار می خواهند نشان یوسف گمگشته داری با خودت وقتی تو را یعقوبیان این گونه مجنون وار می خواهند به پا خیز ای بهار زخم خورده از شب پاییز تو را شمشیرها آماده ی پیکار …
ادامه نوشته »بار بگشایید اینجا کربلاست
حماسه باشکوه حضرت حسین (ع) از اولین لحظههای مستی آغاز و بر لب هستی آواز شد. نخستین کس که در وصف او شعری گفت، آدم بود که گرفتار غم شد و اشک ریخت بر او که قتیل العبرات است. و نوح در آن همه سیل و سیلاب نمیدانست که روزگاری …
ادامه نوشته »