خانه / شهدای مسجد / 43-شهيد علي مشتاق دزفولي (صفحه 4)

43-شهيد علي مشتاق دزفولي

در وصف مادر -دست نوشته ایی از شهید علی مشتاق

بسمه تعالی مادر چه کلمه زیبا و دلربایی وچه نام نیکویی هنگامی که نام مادرم را می فهمم همراهش عطر خوش عشق به مشامم می رسد گاه و بیگاه درباره او فکر می کنم می بینم او زندگی ای که داشته مالامال از درد و رنج بود ولی بااین حال …

ادامه نوشته »

در وصف پدرم-دست نوشته ایی از شهید علی مشتاق

سالها درد و رنج کار و زحمت برای خانواده… سالها زحمت برای بزرگ کردن فرزند پدرم: عاجزم که نامت را بر ورق بیاورم عاجزم که نامت را بر زبان بیاورم عاجزم نامت را بشنوم. نامی که همواره با نام پیامبر است. پدرم! عمری را در تقوی سپری کردی عمری رنج …

ادامه نوشته »

خاطره ای از اولین آشنایی شهید زمانی نیا و شهید مشتاق

بسم الله الرحمن الرحیم   آقای علی مشتاق دزفولی اول در مسجد کجبافان بود و بعد از مدتی به مسجد صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آمد، سکوت، کم حرفی و خوش خطی وی محمدعلی را متوجه خود کرد و محمدعلی زمانی نیا از یکی از بچه ها درخواست کرد …

ادامه نوشته »

دو رکعت عشق-شهید علی مشتاق

برادر شهید علی مشتاق دزفولی انس عجیبی با شهید محمدعلی زمانی نیا داشت بعد از شهادت محمدعلی او شبانگاه به زیارت مزار دوست شهیدش می شتافت و از غربت و جدایی ناله می کرد بارها او را می طلبید و همواره او را در خواب می دید در دفتر چه …

ادامه نوشته »

متن پیام شهید علی مشتاق در جبهه

  پیام برادر شهید علی مشتاق که در جبهه حق علیه باطل قبل از عملیات والفجر ۸ بصورت نوار ضبط گردید.   بسم الله الرحمن الرحیم والعصر * ان الانسان لفی خسر * الا الذین امنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر من علی مشتاق اعزامی از …

ادامه نوشته »

که بودند؟!- خاطره‌ای از برادر علی منیئی فر

«بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان» «آنانکه به هزاران دلیل زندگی می کنند به یک دلیل نمی میرند و آنانکه به یک دلیل زنده اند با همان دلیل نیز خواهند مرد.» صحبت از شهیدان، این قافله نور و کاروان عشق و حماسه است آنانکه جان خویش به فردوس برین الهی …

ادامه نوشته »

تبسم غروب-خاطره از برادر ناصر افخم

بسم الله الرحمن الرحیم   بچه ها هر کدام برای روزی که ماهها و روزها برای آن ساعت شماری می کردند حاضر می شدند. هر کس مشغول کاری بود به ناگاه گروهان ما را برای قرائت پیام امام جمع نمودند، تقریبا این آخرین تجمعی بود که بچه ها را با …

ادامه نوشته »

برگزاری جلسه-خاطره از احمد نورالدینی

درست بخاطر دارم پس از اعزام نیروی ۱۸/۸/۶۴ ( قبل از عملیات عظیم والفجر ۸) در آن روزهای که کم کم زمستان از راه می رسید و مدعیان سیاست باز در کنار شومینه گرم خانه آرمیده بودند، آموزشهای سخت و دشوار (گر چه برای این بزرگواران شهید معنا و مفهومی …

ادامه نوشته »

وصیتنامه شهید علی مشتاق دزفولی+تصویر

بسمه تعالی وصیتنامه شهید علی مشتاق دزفولی رب اوزعنی ان اشکر نعمتی التی انعمت علیه و علی والدی و ان عمل صالحاً ترضاه و ادخلنی برحمتک فی عبادک الصالحین.    ((سوره نمل آیه ۱۹ )) پروردگارامرا توفیق عنایت فرمای تا نعمت ترا شکرانه بجای آورم ، نعمتی که به من و …

ادامه نوشته »

بدرقه رمضان-۳

                                       بسمه تعالی ماهی گذشت… ماهی دیگر آمد و من همانطور بر خود ماندم نمی دانم چه تغییری کرده ام نمی دانم در این ماه چه بدیهایی داشته ام که بر طرف شده اند یا چه خوبیهایی داشته ام که بر اثر بی تفاوتی آنها را از دست داده ام. …

ادامه نوشته »