خانه / شهدای مسجد / 43-شهيد علي مشتاق دزفولي / در وصف مادر -دست نوشته ایی از شهید علی مشتاق

در وصف مادر -دست نوشته ایی از شهید علی مشتاق

بسمه تعالی

مادر چه کلمه زیبا و دلربایی وچه نام نیکویی هنگامی که نام مادرم را می فهمم همراهش عطر خوش عشق به مشامم می رسد گاه و بیگاه درباره او فکر می کنم می بینم او زندگی ای که داشته مالامال از درد و رنج بود ولی بااین حال زنی صبور و پا بر جا بود بارها مردم را به نصیحت و موعظه فرا خوانده.

 مادرم مادری واقع بین است مادری کلی بین و روشن نگر است هنگامی که گفتم می خواهم به جبهه بروم آنقدر پا فشاری کرد تا ببیند که تا چقدر عزمم عزم است آن حال که دید که تصمیم قاطع گرفنه ام دیگر مخالفت نکرد بلکه بارها افتخار می کرد.

من مادرم را بسیار دوست دارم تا آنحال که در برش می باشم قدر او را نمی دانم و هنگام جدایی و دوری، او را با تمام وجود حس می کنم.

نمی دانم چگونه او را بیان کنم البته سعی ندارم او را بر ورق ترسیم کنم زیرا او خفته در قلبم است و لازم به نویسندگی درباره اش نیست ولی می خواهم قسمتی از دلم را بیان کنم شاید با این حال بتوانم ابراز احساسات کنم.

مادر، مادر، مادر، تو در آسمانهایی روحت همیشه در پرواز است قلبت همیشه همجوار ائمه است چشمت همیشه به خداست دستت همیشه به کار خیر است پاهایت همیشه در حرکت به سوی حق است زبانت همیشه مشغول ذکر خداست.

مادر نه یک فرشته، یک روح پاک در قالب جسم، بله روح، روحی که غم بر آن سایه افکنده ولی خم به ابرو نمی آورد روحی که در فشار دنیاست ولی صبری عظیم در مقابل دارد. روحی که همیشه دوست دارد کار خیر انجام دهد.

بله مادرم بارها از من خواسته برایش قرآن بخوانم بارها خواهش کرده که او را قرآن خواندن یادش دهم و من با تمام وجود در هر حالی که هستم می گویم که تو را دوست دارم.

۱۰/۱۱/۱۳۶۴ آبادان     

پنج شنبه ساعت ۱۱ شبn

همچنین ببینید

خاطرات شهید مشتاق

یکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۶۴                             بسمه تعالی دیگر روز انتظار تمام شد دیگر وقت عمل …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *