قاصدک۳-۱۳۷۸

 

 

بنام خدا

سخنی کوتاه و خودمانی

 

زمانی که این جمله امام علی (ع) را  که می فرمایند:هر آنچه از خود خرج کنی معادلش را نخواهی یافت شنیدم عجب انقلاب عجیبی یافتم.

نمی دانم تا به حال پیش آمده برگشته و به جاده ای که در ابتدایش تابلوی «سیر الی ا…» یا بهتر بگویم « والستقبوالخیرات» بود گوشه چشمی انداخته و از خود بپرسیم : «چند کیلومتر از این جاده آمده ایم؟!» چه بدحالتی است وقتی که دریابیم بعد از این همه سال هنوز اولش هستیم و نفرت انگیز است حالت کسی که قدم در مسیر دیگری به اشتباه قرار داده است وچه بسا که در جاده پس رفت نیز داشته است.

 

 آنچه که بیش از همه نمود دارد اینست که خیلی هایمان هنوز اول راهیم و به این پندار مانده ایم که سوت مسابقه «السابقون السابقون» را چه وقت به صدا درمی آورند!  و غافل از اینکه صدای این صوت سالهاست به گوش می رسد و پایانی آن نزدیک است ولی ما…

نمی دانم چه تعبیری برای خودمان خوب است ولی بهتر اینست که بگویم «باید از خدایمان خجالت بکشیم»! وقتی لحظه پا نهادن به مسجد را به یاد می آوریم و لحظه ای  را که خارج می شویم را  یک جمع ساده بزنیم و حاصل جمع را عددی جز صفر نبینیم.

 

 آن وقت ! می فهمیم که چقدر به خدا بدهکاریم.

علتش را خیلی هایمان می دانیم. غالباً شناخت ما از مسجد، شناخت از ستون های بلند و کاشی کاریهای زیبا و منارهای قامت برافراشته است نه شناخت حقیقی! و در لابلای این شناخت نیز گاه گاهی خدا را قرار می دهیم و هرگاه احساس نیاز کنیم، نیازمان را فقط با یک نماز برطرف می کنیم، نمازی درون تهی و حباب مانند.

مسجد یعنی خدا، یعنی جای جای مسجد را باید خدا دید، اگر به دید خدایی بنگریم جلسه، ستون ها، قالی و حتی کاشی مسجد را خدا می بینیم، آن وقت خداییمی شویم و وجود خود را محو در خدا و آن وقت یک جمع ساده که انجام دهیم حاصل را «بی نهایت» خواهیم دید. ان شاءا

پس بیایید خود را از «خود» خالی کرده و خدایی باشیم.

 

والسلام علی عبادا…الصالحین المتقین

م.هـ

۷۸/۲/۱۶

 

 

 

همچنین ببینید

خلوت

به نام خدا   خلوت   دنیای ما آنقدر به سرعت میگذرد و متحول می …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *