فراموش شده

گاه اشک کودکی که در جلوی ما بر زمین می افتد؛ بهانه ای می شود تا دلت بشکند و دست او را بگیری و از زمین بلند کنی؛ گاه اشک کودکی در کوچه های تنگ شهر؛ تنها نشسته بر روی زمین بهانه ای می شود تا در کنارش اندکی بنشینی و علت گریه اش رو جویا شوی؛ و گاه نگاه هراسان خردسالی ک در میان نگاه های بی تفاوت مردمان شهر به چهرهایی می نگرد و دست هایی ک شاید دست مادر او باشند و رهایش کرده است. در میان این هیاهوی بازار کم کم بغض گلویش می شکند حلقه های اشک با موسیقی گریه اش دل هر کسی را می تواند به درد اورد؛ اری هق هق گریه ای که نمی دانی صدایش از کجا به گوش می رسد ما را به سوی صدا می کشاند؛ و چقدر این گریه ها برای ما تحملش سخت است اگر هنوز روح ما در گذر بازی روزگار اندکی لطافت روزهای اول خود را داشته باشد؛ و چقدر ما با این گریه ها بی گانه شده ایم؟ و چقدر دلمان شبیه این بچه هاست؛ زمین خوردم بی کس ماندم رها شدم گم شدم انگاه ب یاد خدایا تو افتادم؛ ولی تو مثل مردم کوچه و بازار نبودی؛ طاقت گریه من را نداشتی؛ نمی دانم از میان این همه انسان چطور پیدایم کردی و صدایم رو شنیدی؛ دستم را گرفتی بلندم کردی؛ انگار تو مشتاق تر بودی و منتظر من؛ نمی گویم خواستی ناله ام را بشنوی تا ب سراغم ایی چون می دانم خودم دست تو را رها کردم؛ نمی دانم چرا راحت نمی توانم گریه کنم؛ بر این همه مصیبتی ک بر من چیره شده و نمی بینیم؛ بر این همه دوری ؛ فاصله؛ گم شدن هایم در غیر تو؛ و نمی دانم چگونه با این همه فاصله من از تو ؛ هنوز کنارمی ؛ ن خدایم در وجودم هستی؛ می دانم تو به دنبال ناله من نیستی به دنبال زمین خوردن هایم تا دستم بگیری این منم ک در خطا هستم و ب دنبال بازی با داده هایت و فراموشت کرده ام ؛ خدایا شکرت؛ ک هر روز مشقم را یاداوریم میکنی و خودت پاکن گرفته ای و خطا هایش را در حد امکان پاک میکنی؛ ک یادم باشد در کلاس درس تو هر روز و شاید هر لحظه امتحان است؛ و فرصتی برای یاد اوری انچه برای ان امده ام. چقدر دوست دارم بی انکه بر زمین بخورم ؛ دردی بر من عارض شود؛ از اینکه تو را گم کرده ام گریه کنم؛ گریه ای از اعماق دلم بر حقارت خود گریه ای ک رنگ تعلق ب چیزی نداشته باشد؛ کاش اشک هم؛ تشنگی داشت و گرسنگی؛ خود می دانم خدای من؛ اگر خود را در برابر تو ببینم؛ بر ذره ؛ ذره عمرم؛ اشک میریزم از فاصله ای ک بخاطر کردارم میان من و تو جدایی انداخته است.

همچنین ببینید

خدا نگهدار ماه پاکی بندگان گناهکار

 رمضان گذشت، شاید برای چند روز گناه نکردیم ،چقدر زیبا گذشت ،این روز ها و …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *