خودکاری را که در عکس زیر مشاهده می نمایید خودکاری است که این شهید وصیتنامه اش را با آن نوشته است نام خانوادگی حک شده روی آن نیز دست خط شهید می باشد. از آقای ابراهیم میرزاپور که این خودکار به مسجد هدیه دادند تشکر می نماییم.
ادامه نوشته »توصیف شهید آبزاده از زبان شهید شاحیدر
من او را فردی آزاده، آزاده ای مسلمان، مسلمانی مؤمن، مؤمنی مجاهد، مـجاهـدی مخـلص، مخـلصی پـیروز، پـیروزی سـاکت و سـاکتی خروشان می دانم. خدایا چیزهایی را که در قلبم هست و نمی توانم به زبان بیاورم و قلم تحریرم را یارای کشش صفاتش نیست، میوه هایی است…
ادامه نوشته »کلام شهید تیغ کار در مورد شهید آبزاده
شهید عبدالامیر از زبان شهید عبدالکریم تیغ کار از وقتی که علی رضا و امیر از من دور شدند دیگر من طاقت ماندن در این دنیا را نداشتم و از این دنیای پر مکر و فریب بیزار شدم و دوست نداشتم که حتی یک لحظه در این دنیا بمانم. علی …
ادامه نوشته »دست نوشته شهید مسعود شاحیدر در مورد شهید آبزاده
بنام او که به اخلاص در جهادمان خواند امروز، روز پنج شنبه، مورخ ۱۴/۶/۱۳۶۴ است، امروز هم طبق روزهای گذشته جهت آمادگی امتحانات شهریور ماه در منزل حسن)مشیری)(زیرزمین) نشسته بودیم. سخن از یاوری پاک و مخلص از مکتب سرخ حسین(علیه السلام) بمیان آمد، او که دارای مقامی والا و معنوی …
ادامه نوشته »دست نوشته شهید آبزاده -سری چهارم
دست نوشته شماره ۱۶ بسمه تعالی در روی جاده به خط در حال رفتن بودیم من پشت سر کریم و امیر پشت سر من بود. خیلی خسته بودیم و در خود از آرامش چیزی سراغ نداشتیم. به اطراف نگاه می کردم جاده ای بود که در دل هور کشیده شده …
ادامه نوشته »مصاحبه با برادر حمید رضوانی نیا همرزم شهید
سوال:معرفی شهید؟ جواب:ایشان از دوران نوجوانی که در مسجد بودند تقید عجیبی به مسائل اعتقادی و مسائلی همچون نماز و روزه و دیگر برنامه های عبادی داشتند. شرکت ایشان در دعای کمیل، نمازجمعه و همچنین حضور ایشان قبل از همه دوستان در نمازجماعت، بین همه بچه ها زبانزد بود. …
ادامه نوشته »زندگینامه شهید عبدالامیر آبزاده
بسم ربّ الشّهداء و الصدّیقین شهید عبدالامیر آبزاده در ماه رمضان سال ۱۳۴۷ قدم به عرصه وجود نهاد و در فضایی که عشق حسین علیه السلام و نوای قرآن صفایش داده بود، رشد یافت و با مسجد و عبادت و روضه و محبت اهل بیت آشنا شد و از …
ادامه نوشته »دست نوشته شهید آبزاده -سری ششم
دست نوشته شماره ۱۹ امشب آقای محمود نژاد در مسجد درباره امتحاناتم از من سوال کرد. من گفتم خوب نبوده ام چون سخت گرفته بودند او گفت شما برای بچه ها در شهر نمونه و الگو باشید چون بهانه آنها از نیامدن به جبهه، از دروس عقب افتادن است …
ادامه نوشته »دست نوشته شهید آبزاده -سری پنجم
دست نوشته شماره ۱۷ امشب ، پنج شنبه برابر با ۷ آذر ۱۳۶۴، و ساعت ۳۰/۸ دقیقه می باشد براستی که اینجا حال و هوایی دیگر دارد. بعضی از شبها همانند این است که ملائکه خداوند از آسمان فرود می آیند و قلوب مومنین را با طناب محبت به …
ادامه نوشته »دست نوشته شهید آبزاده -سری سوم
دست نوشته شماره ۱۱ امروز(شب)همراه حمید رضوانی به بهشت علی رفتم . امشب پاس ۳ هستیم . ابراهیم، حمید، نادر (برادران ابراهیم میرزاپور، حمید رضوانی نیا، صادق(نادر)حبشی)هم پست دارند و مسئول شب مسعود بود. امشب گروه ثاراللّه همگی پیاده به بقعه متبرکه محمد بن جعفر رفتند. ((فی امان …
ادامه نوشته »