خانه / شهدای مسجد / 34-شهيد ماشا الله(مهدي) علوي / فرودگاه آبادان-شهید سید مهدی علوی

فرودگاه آبادان-شهید سید مهدی علوی

آخرین دیدار من با سید یکی دو روز قبل از عملیات کربلای ۴ بود. دی ماه سال ۱۳۶۵ بود و نیروهای گردانهای بلال و  عمار دزفول در فرودگاه آبادان منتظر شب عملیات بودند. 

عصر آن روز چند نفر از بچه های مسجد که در هر دو گردان بودند همدیگر را ملاقات کردند بعد از مدت ها بچه ها همدیگر را یکجا می دیدند دیداری با صفا و با اخلاص با چهره هایی نورانی، این دیدار برای همه ما روحیه بخش بود. نمی دانستیم این آخرین دیدار است یا نه؟

همدیگر را در آغوش می گرفتیم یادم هست وقتی من و سید مهدی می خواستیم معانقه کنیم هر دو نفری با هم یک جمله را در یک لحظه بلند به همدیگر گفتیم و آن جمله این بود" اگر محسن را دیدی سلام من را هم به او برسان" و یک دفعه صدای خنده بچه ها با تعجب در سالن فرودگاه پیچید که این چه رمزی بین من وسید بود؟

وقتی همدیگر را در آغوش گرفتیم انگار تمام خوبی ها و صفات خوب او در ذهن من مرور شد. از همدیگر طلب شفاعت کردیم، اما سید می گفت: من کجا و شهادت کجا؟

اصلا دوست نداشتم آن لحظه های ناب تمام شود در حالی که خنده و گریه با هم آمیخته شده بود.

  حمید رضوانی نیا

همچنین ببینید

هر چه التماس کردم نیامد- شهیدسید مهدی علوی

عملیات کربلای ۴ با تمام سختی هایش در منطقه ادامه داشت و چه یارانی که …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *