وصیتنامه‌شهید محمد افخم

در مکتب اسلام برای همه مسئولیت و تکلیف معین شده است و خداوند در قبال انسان بودن او مسئولیت هایی [بر او] نهاده است . و او از هر انسان چیزی جز به وسـعت و اندازه خـودش از او تعـهد و مسئولیت نمی خواهد پس من انسان که هم فکر دارم و هم نیروی بدنی دارم و در عصر ما که همه نوع وسایل آگاهی وجود دارد، چرا استفاده نکنیم، چرا بگذاریم وقت از دستمان برود. این قرآن بهترین کتابی[است] که در عصر امروز می توان برای رسیدن به درجات عالی انسانی به آن رسید

 

خداوند در قرآن کریم می فرماید :

تذکر دهید به دیگران هر چند تذکر شما بی فایده باشد و همیشه تکرار کنید .

 

در مکتب اسلام برای همه مسئولیت و تکلیف معین شده است و خداوند در قبال انسان بودن او مسئولیت هایی [بر او] نهاده است . و او از هر انسان چیزی جز به وسـعت و اندازه خـودش از او تعـهد و مسئولیت نمی خواهد پس من انسان که هم فکر دارم و هم نیروی بدنی دارم و در عصر ما که همه نوع وسایل آگاهی وجود دارد، چرا استفاده نکنیم، چرا بگذاریم وقت از دستمان برود. این قرآن بهترین کتابی[است] که در عصر امروز می توان برای رسیدن به درجات عالی انسانی به آن رسید و الان که جنگ شده قرآن برای تعهدهای ما نسبت به خداوند تعالی این است که از دین و شرف و ناموس و مذهبمان دفاع کنیم و این امر بر همه مسلمین نهاده شده است و در قرآن برای کسانی که مجاهدت می کنند در راه خدا، برای آنان اجر و مقامی عظیم قائل شده است .

 

کسانی که در راه خدا جهاد میکنند و از جان و مال خود میگذرند برای آنان اجری عظیم است.« توبه-۲»

 

گوش کن ای برادر و تو ای خواهر؛ هیچوقت نمی توانی به خدا بپیوندی، مگر اینکه خود را از هواهای نفسانی برهانی.

خواهرم و برادرم؛ به مادرم بفهمانید که شهید کیست و چه مقامی دارد و هرگز نگذارید که مادرم خودش را بزند و یا بلند گریه کند، دوست ندارم احدی به خاطر من، کسی را فحش یا ناسزا بگوید هرگز دوست ندارم کسی را متهم کنید که او مرا به جبهه فرستاده بلکه من به انتخاب و اختیار خود به جبهه رفته ام. این راه را انتخاب کردم چون دیدم که تنها راهی است که می تواند مرا به سعادت همیشگی برساند، راهی است که الله ما را به آن توصیه کرده است .

 

مرگ راهی است که همه باید بروند و چه بهتر که این مرگ در راه خدا باشد.

 

مـادر عـزیز و گـرامـی؛ در زنـدگی تو یـارم و غمخوارم بـوده ای و از اینکه من به فکر شما نبودم مرا ببخشید من نمی خواستم همینطور و بدون خداحافظی به جبهه بروم ولی وضع طوری نبود که از شما خدا حافظی کنم و تو ای پدر عزیزم، در زندگی تو را خیلی ناراحت کرده ام ولی من همیشه دوست می داشته ام که به تو آن اسلام واقعی و اسلامی که امام حسین (ع) به ما آموخته را به شما تذکر دهم ولی در برخورد با شما من خودم را گم می کردم، آنچنان با رفتن من به جبهه مخالف بودید که من حتی جرأت اینکه به شما بگویم می خواهم به جبهه بروم را نداشتم وقتی که می خواستم بروم بمادرم می گفتم حالا که اینطور شده و نتوانستم با بیان و زبان خود شما را کمی آگاه کنم با قلم نیمه فرسوده ام کمی برایتان چند کلمه ای می نویسم .

خواهش می کنم به هیچکس توهین و چیزی نگویید چون این راه برای همه است و هرگز هیچکس نمی داند که چه موقع مرگ او فرا می رسد . از خداوند استقامت و پایداری پدر و مادر و اقوام را می خواهم .

به امید هدایت به راه الله .

شکر کنید پرورگار خویش را بسبب نعمتهای داده شده .                   

محمد افخم{jcomments on}