خانه / شهدای مسجد (صفحه 22)

شهدای مسجد

دو رکعت عشق- شهید صدف ساز ۱

  هر گاه یکی از بچه های مسجد شهید می شد مجید حالش دگرگون می شد. و تا مدتها گرفته و پریشان بود و به حال این شهید غبطه می خورد. روزی در مسجد دور هم نشسته بودیم و درباره شهدا صحبت می کردیم مجید که بیقراری برای شهادت در …

ادامه نوشته »

زندگینامه شهید مجید صدف ساز

بسم ربّ الشهداء و الصدیقین نام پدر: احمد                        محل شهادت: تپه چشمه               تاریخ شهادت : ۲/۱/۱۳۶۱    نام عملیات: فتح المبین            رمز عملیات: یا زهراء                      نوع عضویت: بسیجی تاریخ تولد ۱۳۴۲                  محل تولد دزفول                          سوم دبیرستان    از دوران کودکی با نماز آشنائی …

ادامه نوشته »

دو رکعت عشق- شهید صدف ساز ۲

اطلاعات  یکی از بسیجیان دزفول می گوید: شب عملیات فتح المبین بود و آخرین وداعها و حلالیت طلبیدنها. وقتی به شهید مجید صدف ساز رسیدم او را در آغوش گرفتم. مجید با حالت خاصی گفت: هر چه دلت می خواهد مرا نگاه کن که این آخرین دیدار ماست .  به …

ادامه نوشته »

سخنان برادر جانباز دانشیار دوست صمیمی شهید صدف ساز

بسمه تعالی  برادر روشندل مهدی دانشیار شروع آشنایی ما از خود مسجد بوده است ، هم محله ای بوده ایم و خانه مان نزدیک هم بود لذا در یک مسجد بودیم و سن من قریب به چهار پنج سال از ایشان بزرگتر بود. ایشان فعالیت زیادی داشت و ما هم …

ادامه نوشته »

مصاحبه با برادر ریسمان باف در مورد شهید صدف ساز

بسم الله الرحمن الرحیم   از سال ۱۳۶۱ الی ۱۳۶۲ با ایشان آشنایی داشتم. و طبق سفارش مادر بزرگوارش که می گفتند: آقا علی این بچه را که من دارم خیلی خیلی زیاد و بیشتر از حمید و حبیب (دیگر فرزندانم) دوست دارم. سعی کنید وقتی آمد به مسجد حواستان …

ادامه نوشته »

مصاحبه با برادر حمید رضوانی نیا در مورد شهید صدف ساز

بسم الله الرحمن الرحیم یکی از برادرانی که می خواهم در مورد ایشان صحبت کنم شهید عبدالمجید صدف ساز می باشد که ایشان واقعاً‍ یکی از الگوهای بچه های مسجد بود، ایشان همیشه لبخندی به لب داشتند که با اینکه من سن کمی داشتم هنوز لبخند ایشان یادم نمی رود، …

ادامه نوشته »

سخنان مادر شهید سید علیرضا نوری

علیرضا در بین همه خواهر و برادران خود نمونه بود، اخلاق خوبی داشت با پدر و مادر دوست بود، با خواهرش خوب و برای همه فامیل احترام قائل بود. علیرضا خیلی اسباب بازی دوست داشت کلاس پنجم ابتدایی بود یک روز دیدم همه اسباب بازی ها را جمع کرده است …

ادامه نوشته »

زندگینامه شهید علیرضا نوری

بسم ربّ الشهداء و الصدیقین علیرضا چون پرواز بیاموخت برفت. آری علیرضا هم رفت، اگر چه این را از خیلی ها شنیده ایم از بسیاری، ولی باورمان نمی شود آخر علیرضا را همگی دوستان و آشنایان و همکلاسیان و همرزمان و خلاصه همه و همه در بیان خود احساس می …

ادامه نوشته »

دو رکعت عشق- نوری

نوجوانی بیش نبود اما همه اعتقاد داشتند که آینده ای سبز و سعادتمند خواهد داشت. در یکی از روزهای قبل از عملیات والفجر ۸ گفت: احساس می کنم که برای رسیدن به شهدا برایم دیر شده است و باید خودم را فدای امام حسین علیه السلام نمایم. بی تاب و …

ادامه نوشته »

دست نوشته ای از شهید نوری

  و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رما   داستان و صحبتی را که می نویسم ممکن است برای بعضی حماسه و شجاعت باشد اما برای من و برای برادرانی که جبهه بودند حماسه و خواب نبود بلکه امداد و نصرت باری تعالی و معجزه عینی است . …

ادامه نوشته »