خانه / نشریه / چهار سوي علم / ترویج عرفان های کاذب در سینما

ترویج عرفان های کاذب در سینما

ستایشی ماورایی از خورده فرهنگها و سنن قدیم در رسانه در حال پردازش است که مسیر مشخصی ندارد و این خورده فرهنگ های کهن یا نوعرفان ها به عنوان گریز گاهی برای انسان معاصر تبدیل شده است انسان غربی که برای فرار از تکنولوژی و عصبیت آن و فقدان معنویت گم شده سخت به تنگ آمده است

و برای نزدیکی به تفکر آسمانی در تلاشی مذبوحانه است و چون راهنما و چراغ راهگشایی ندارد فراوان به بیراهه رفته است رسانه ای به نام سینما و فیلم مانند پلی است که واسطه ارتباطی بین سنت ها و فرهنگ ها و ادیان و مزاهب با انسان امروزی کند گویا در جهان امروز نگاه عرفانی مورد هجمه قرار گرفته است و فیلم هایی که بیشتر نگاه عرفانی دارند سعی می کنند جهان را به یک نسبت خوب نشان دهند و به عنوان یک منظر دینی نگاهی خاص داشته باشد اما در مسیر راه به انحراف بر می خورند که بین عرفان صحیح و عرفان کاذب نمی توانند تمییزی قایل شوند و راه را گم می کنند اصولا فلسفه و عرفان مانند چراغ عمل می کنند راه را روشن می کنند خودشان راه نیستند و از این خلط نباید غافل ماند و چون سینما گران به این موضوع توجه و تعمق نکردند ناخواسته مروج تفکرات ناسالم اینچنینی شدند اما تبلیغ این موضوعات در پسامدش نوعی جعل عرفان به دست می آید این کارگردانان و فیلم سازان سعی دارند از جهان مادی بگریزند و به ما ورا نظر کنند ایشان می گویند چون هزاران راه برای رسیدن به خدا وجود دارد پس هر کسی به طور شخصی می تواند آن را بسازد و تجربه کند و آن را منوط به رنج کشیدن می کنند . اما در نتیجه این سلوک رسانه خود باعث این افتراق بین رابطه انسان و آسمان شده است.
اندیشمندان در این حوزه می گویند تمدنی که دچار مشکل شده ، منوط به عواملی است و در کل این نا امنی فکری امروزه جهانی متاثر از ویرانگری رسانه است
رسانه ها کاری می کنند که در حقیقت دست کاری شود و می کوشد نتیجه مطلوب خود را بپوید او می پندارد هر چه خود میگوید صادق و واقعی است این رسانه در همه جا نفوذ کرده است و رسانه نوعی تجربه خلق می کند تا در ذهن مخاطب جای گیرد

رسانه در ترویج خرافات:
اندیشه تلفیق سینما در دین و استفاده تبلیغ دین و ایجاد تاثیر و کشش سینمایی پدیده ای است که سال ها ست در دست سینمای غرب قرار گرفته است از این روی در غرب مدرن با یک معنویت مدرن رودر روست آثاری سینما سعی کرده است خود را به آسمان نزدیک تر کند اما جنبه خطا پذیری آن بالاست که از عدم شناسایی صحیح شناخت و عرفان حقیقی در رنج است این سینمای غربی رو به تفکرات و نحله های خود ساخته رفته است
در همین راستا رسانه سیمنا در جعل عرفان های کاذب توانسته بسیار موفق عمل کند فیلمهایی که در در ترویج عرفان های نوظهور رام الله ، سای بابا اکنکار ، اوشو ، کوییلو سخت سرمایه گزاری کرده است ،می توان به فیلم فریاد مورچگان و در ترویج تفکر بودایی به فیلم دوباره بهار و ترویج فیلم های انرژی در مانی و کیهانی به فیلم دالان سبز نام برد ( که این دو فیلم اخر در تلویزیون سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شده است )
کارگردانان بزرگی چون برسون و برگمن ، اوزد، تارکوفسکی ، سال ها به ان پر داخته اند
اما ناگفته نماند این رویکرد معلول یک سری پرسش هاست که فیلم سازان غربی و شرقی به آن مبتلایند وباید به این پرسش های عرفانی دینی با کلام سینمایی پاسخ داد پرسش هایی در سطح آگاهی و تفکر و تجربه و حس درونی در باره زمان ، میرایی و ابدیت از این دسته اند وقتی سینما گران در دیدگاه های خود به موضوعاتی در باره بنیاد اساسی هستی ، موضوع خیر و شر ، شیطان و خدا ،ایمان و کفر می پردازند نشان گر یک سری کشمکش های روحی معنوی ایشان است تشنگی ایشان را باید برطرف کرد آن هم با نسخه ای سینمایی تا مورد اثر واقع شود
سینمای غرب دست از ترویج و تبلیغ دین و معنویت در قالب و مدل تجربه مدرن در تفکر معاصر ممانعتی ندارد اما خود سعی می کند با نوعی سازماندهی جدید و با قالب های جدید و ملون رویکرد های دینی را با اصول دراماتیک تلفیق کنند و اثری مهیج بیافرینند و بی انکه آن ترازها متکی به وجوه و مبانی اصیل دینی باشد این نوع روایتگری بی مبنا سال هاست در دستورسینمای غرب کار است
تشکیل سینمای عرفانی :
باطن نگری و عرفان خواهی از مسایل پر اهمیت کنونی است که در ساختار فیلم ها و سریال های عرفانی و حتی عرفان های نوظهور می خواهد خود را به معنویتی هر چند ساختگی نزدیک کنند سریال هایی غربی مانند سوپر نشنال و سریال های ایرانی مانند او یک فرشته بود از این مواردند که سعی دارند خود را عرفانی جلوه دهند اما نتیجه نامطلوب را به تاراج بردند
سینمایی که در ابتدا توانست بعد جنگ جهانی دوم تا اوایل هزاره دوم میلادی در نوع عملکردش ترویج آموزه های غیر عقلانی کلیسا را در باره جهان مردگان ، نبوت و ارتباط با غیب ، شیطان و ارواح خیثه ، دیو ها ملکوت و جهان تاریکی تشکیل دهد مفاهیمی مشمس گونه که بر اساس متد و مبانی خود مضامین ماورایی ادیان با انعکاس الهیات طبیعی شکل گرفت مساله حلول ، پدیده عمومی شدن نبوت ، خرافه ها و بسیاری از مناقشات دینی و آیین مسیحیت دستمایه خرافی گری سینما و کانون های ساخت سینما شد
وجه مشترک این خطوط رسانه ای محدودیت حضور و قدرت خداوند و عامل مستقیم بودن موجوداتی با پدیده های متکثر و به آنسویی به صطلاح متکثر بود که تبلور مادی داشتند شیطان ، جهنم ف ملایکه ، اجنه ، ارواح انسانی و در برخی موارد خو خداوند را ا=نیز در این گونه تولیدات موضوع و محل مادی قرار می دادند

فیلم های مهم و تاثیر گذار این ژانر :
دانشجوی پراگی (۱۹۱۳)، سوگ‌های شیطان (۱۹۲۶)، آسمان می‌تواند منتظر باشد (۱۹۴۳)، شهر مرده (۱۹۶۰)، چشم شیطان (۱۹۶۰)، نوزاد روزماری (۱۹۶۸)، طالع نحس (۱۹۷۶)، جن‌گیر (۱۹۷۳)، وکیل مدافع شیطان (۱۹۹۷)، چه رویاهایی می‌آیند (۱۹۹۸)، حس ششم (۱۹۹۹)، دوگما (۱۹۹۹)، استیگماتا (۱۹۹۹)، پایان روزگار (۱۹۹۹)، دروازه نهم(۱۹۹۹)چشمان کاملا بسته(۱۹۹۹) ماتریکس( ۱۹۹۹) مسیر سبز ( ۱۹۹۹ ) دیگران (۲۰۰۱)، ادیسه فضایی (۲۰۰۱ ) بهار تابستان پاییز زمستان و دوباره بهار (۲۰۰۳)، تپه خاموش (۲۰۰۶)، کنستانتین (۲۰۰۵)، ۱۴۰۸ (۲۰۰۷) گابریل ( ۲۰۰۸) سپاه (۲۰۱۰) و بسیاری فیلمهای دیگر سالهای اخیر، این روند و درونمایه را به خوبی نشان می‌دهد.

گرایش مجموعه های سینمایی دنیا از رازآمیزگروی و اکالتیسم، هندوئیسم، بودیسم، کیهان-گرایی یونانی، ادیان مصر، ادیان بین النهرین، آموزه‌های کنعانی، آموزه‌های پاگانیستی اروپای باستان، عرفان سرخپوستی و شمنیسم مایایی و از همه مهمتر کابالای یهودی، پرداخته است تمامی این شبه ادیان‌های باستان و رهیافت‌های عرفانی کهن در اصولی مشترک هستند که عمده آن به تصویرسازیِ متکثر از ماوراء و عامل بودن موجودات ماورائی در زندگی روزمره انسان و ناچیز بودن عاملیت خداوند و سلطه او در برابر این موجودات، مربوط می‌شود. تمامی این شبه ادیان و مذاهب عرفانی، ساختاری طبیعت‌گرا در الهیات خود دارند و متافیزیک و ماوراء را به عنوان "امتداد نامرئی طبیعت" مورد بررسی قرار می‌دهند. آموزه‌های ادیان وحیانی در فیلم‌های اخیر کانونهای سینمایی هالیوود به این مفاهیم تأویل می‌شوند تا جایی که حتی از نبوت و پیامبری به عنوان نوعی از ارتباط با موجودات ماورائی شبه مادی و نه خداوند، یاد می‌شود.
شما می توانید به مقایسه ساختاری سریال او یک فرشته بود و فیلم کنستانتین بپردازید
در زمان تولید سریال تلویزیونی "او یک فرشته بود" ، مدیری فیلم کنستانتین را تهیه کرد و آن را در حالی که این جمله را بر زبان داشت در اختیار عوامل سریال او یک فرشته بود قرار داد: "از اینها الهام بگیرید!"
در فیلم جن¬گیر، فیلم از عراق شروع می¬شود،‌ اول فیلم صدای اذان می¬آید. آنجا یک باستان¬شناسی است که با شیطان برخورد می¬کند،‌ آنجا در عراق نمی¬تواند سرکوبش کند و با شیطان درگیر شود، بعد آن شیطان به آمریکا می¬رود و در وجود دختری حلول می کند و وجود او را تسخیر می¬کند. فیلم می¬خواهد بگوید، شیطانی که در سرزمین اسلامی هست را در همانجا سرکوب نکنید، می¬آید سراغ شما در آمریکا.
همینکه ترس و نگرانی از وجود شیطان در اطراف فیزیکی ما در زندگی روزمره به دغدغه اصلی دینی تبدیل می‌شود خود یک فراروایت مسیحی است که به هیچ روی با اولویت بخشی که در اسلامی به مسائل و پدیده‌های گوناگون تعلق گرفته است سازگار نیست
مردم غرب و سیاست¬مداران غرب اولاً احساس خطر کنند، چرا که این خطر وجود داشت که مردم و جوان ها سراغ دین¬های خیلی محکم¬تر که در جامعه وجود دارد بروند، به خصوص اسلام. این است که سعی کردند در این میان بزرگراه یکسویه ای از تبلیغات جهت دار را بوسیله رسانه و سینما درست کنند. مثل همیشه که عمل می¬کنند،‌ همیشه سعی می¬کنند فرقه¬های انحرافی درست کنند، طبعاً یک¬سری فرقه¬ها بیشتر مطرح شد مثل بودیسم، عرفان¬های شرقی، سرخ ¬پوستی، عرفان¬های من درآوردی، جن¬گیری و جادوگری و کف¬بینی و… . در فیلم¬هایشان نیز این قضایا را آوردند
از انجمن های گروهی که مروج عرفان های دروغین هستند

۱ – گروه فیلم هایی که مروج بودیسم هستند
سینمای هالیوود، انواع و اقسام فیلم¬های دینی و معنوی و متافیزیکی متولد می¬شود! فیلم¬هایی که تا یکی دو دهه پیش اصلاً سابقه نداشته، دهه نود به شدت رشد می کند. مثلاً گرایش به بودیسم را به وفور در سینما و در جامعه غربی می¬بینیم. فیلم-هایی که مکاتب عرفانی انحرافی می پردازند، ، مارتین اسکورسیزی فیلم کاندون را راجع به دالایی لامای چهاردهم رهبر بوداییان تبت می¬سازد، خانم جین کمپیون فیلم دود مقدس را راجع به مکاتب عرفانی می¬سازد، فیلم معروف هفت سال در تبت ساخته می شود، فیلم دیگری به نام بودای کوچک اکران می شود. حتی در فیلم¬های رزمی، آثاری می بینیم که به وضوح مجسمه های خدایام متعدد بودایی و هندو را نمایش می دهند و گویی پشت هر فیلم ده مرتاض و راهب شرقی نشسته اند و دارند فیلم¬نامه را می¬نویسند. می دانید که بودیسم تبتی یا بودیسم شمالی که بیشتر از سایر فرقه های بودیسم در هالیوود و سینمای اروپا ترویج می شود، به شدت به خرافه و جادوگرایی ممزوج است

۲ – فیلم های مروج جادوگری:
اما از جهت دیگر بحث جادوگرایی ترویج می شود. در اثری مانند هری پاتر آیین های جادویی غالبا غربی(مسیحی-یهودی) ترویج می شود. اولین کتاب این مجموعه هفت جلدی، سال ۱۹۹۷ میلادی توسط خانم جی.کی.رولینگ نوشته می¬شود و بلافاصله اولین فیلم آن ساخته می شود و در سال ۲۰۰۱ روی پرده سینما اکران می شود. در این فیلم است که الگوی کاملی از یک جادوگر مثبت ارائه می شود.
در هری پاتر،‌ دنیا دنیای جادوگرها است، هیچ معنویتی غیر از جادوگری وجود ندارد، یعنی نه نیروی الهی است نه معنویت دیگری، هر چی که هست دنیای جادوگرها است، همه کنش¬ها و واکنش¬های مثبت و منفی یا جادوگری اتفاق می¬افتد، هر کسی بهتر جادوگری بلد باشد، پیروز است، همه سعی می¬کنند شیوه های مختلف جادو را یاد بگیرند و علیه آن ولدموروت که نیروی شر است،‌ به کار گیرند و در نهایت، سرزمین و قلمروی هری پاتر را به او برگردانند، یعنی هری پاتر همان «چوزن وان» است، فرد برگزیده است.
مسئله جادوئیسم و خرافات از طریق آرمان¬گرایی صهیونیستی نیز گسترش پیدا کرد. آرمان¬گرایی آنها با توجه به تفکر کابالیسم در میان اوانجلیستها و یهودیان و تفکر فراماسونری مشخص می شود. کابالیسم که یکی از مهم ترین ارکانش جادوگری است و جادوئیسم در آن نهادینه است، در پشت صحنه هالیوود به طور جدی قرار دارد. رئیس و به اصطلاح رهبر فرقه کابالا به نام ربی فیلیپ برگ الان از مهم ترین سرمایه گذاران و کنترل کنندگان هالیوود است و با اسرائیل و مراکز اصلی قدرت صهیونیستی آمریکا، روابط بسیار گرمی دارد.
در فیلم¬هایی مثل جنگ ستارگان مثل ارباب حلقه¬ها، اسطوره¬های داستانی و تصویری و سمبلیک فراماسونری و یهودی و صهیونیست¬ مسیحی به وفور در این قبیل فیلم ها دیده می شود
معمولاً نگاه عرفی به جادوگری نگاه منفی بوده است. در فیلم¬هایی که آن موقع ساخته می¬شد، سعی می¬شد که همان عرف مرسوم نشان داده شود. لذا باعث برانگیختن تنفر عمومی نبوده، بلکه ترویج خرافات عموم مسیحیان و یهودیان بوده است، اما یک¬سری فیلم¬هایی می¬ساختند برای اینکه جادوگران را خوب معرفی کنند، مثلاً جادوگر شهراُز، جادوگری مثل افسونگر، دختر شاه پریان یا چیزهای دیگر، سعی می¬کردند اینها ساخته شود. جادوگر شهراُز را کمپانی سلزینک ساخت و این کمپانی صهیونیستی بود،مشخص است که آنها بر اساس آموزه¬های خودشان این کار را کردند. اما سیل فیلم هائی که راجع به جادوئیسم ساخته شود، جدید است و این هم مشخصا صهیونیستی است. همین فیلم هری پاتر را شرکت برادران وارنر که از ابتدا یهودی و صهیونیستی بود، ساخته است. حتی جادوگری را پیش از این به شرق نسبت می¬دادند،‌ مثل فیلم- دزد بغداد، علی بابا و … سعی می¬کردند اینهایی که بین مردم منفی بودند را شرقی معرفی کنند یا بگویند از شرق نشات گرفته است مثل فیلم جن گیر که شرارت و شیطنت از کربلا در عراق به غرب می رود و در جسم دخترکی حلول می کند. نوعی بدنام کردن شرقی¬ها و مسلمین و شیعیان، ولی امروزه داستان فرق کرده و جادوی آخرالزمانی غربی را می سازند که بر همه جهان مسلط می شود.

۳ – فیلم هایی در تبلیغ اکنکار و عرفان حلقه:
امر متافیزیکی و ماورائی از آن جهت که مجرد و متافیزکی است در امر مادی و جسمانی حلول می‌یابد از جمله فرا رویات‌های یهودی- مسیحی و بهائی است که در تار و پود سریالی چون سقوط یک فرشته نیز حضور تام داشت. تمام آنچه در مکاتب انحرافی چون بهائیت، کابالا و شبکه‌های معنوی اجتماعی چون عرفان حلقه و اکنکار وجود دارد بر پایه فرا روایت "حلول" قوام می‌یابد و این نوع سریال ها صرف نظر از انکه روایت‌هایش با متون اسلامی قابل توجیه باشند یا نه، این انگاره را در ذهن مخاطب تثبیت می‌کند.

۴ -فیلم های برای تبلیغ شیطان گرایی
الف) گروه های شیطان پرستی دینی :
این گرایش به شیطانیسم و پرستش یک نیروی ماورایی اساطیری و یا چند خدایی راتبلیغ می کنند ایشان شیطان پرستی را دین می انگارند فیلم هایی مانند وکیل مدافع شیطان یا کنستاتین یا اجرا های مدنا از این دسته است

ب ) شیطان پرستی فلسفی مانند فیلم آنتی کریست
ج ) شیطان پرستی کوتیک :

مانند گلیپ های مارلین منسون نوعی نژاد پرستی و میل به تاریکی وجود دارد
مرلین منسون نیز مانند دیگر چهره های شناخته شده شیطانیسم چندین بار در مراحل مختلف در طول عمرش یعنی ۳۸ سال گذشته برای مدت چند ماه یا چند هفته از نظرها دور میشود و پس از زمان مورد نظر با ارایه کنسرت بزرگ یا در چهره ای جدید و البته سخیف تر از گذشته دوباره ظاهر میشود او شیطان پرستان ادعا می کنند که در این مدت منسون به ملاقات شیطان می رود تفکر با تبلیغ مسیقی متالیکا ۱۰ سال پیش به صورت غیر مجاز وارد ایران شد و در پارتی های شبانه و محافل خصوصی دوستانه بروز داده شده است

د) صهیونیم و شیطان پرستی ( آموزه ای یهودی عبرانی ) :
الان آموزه¬های مخفی اینهاست که به صورت کارتون¬هایی به خانه¬های من و شما می¬¬آید و بچه¬های ما می¬بینید و می¬گوییم فقط یک کارتون است، غافل از اینکه این برنامه ها همراه با مضامین نیمه پنهان صهیونیستی و کابالیستی و فراماسونری هستند. مثلا کارتونی به نام ماداگاسکار اخیرا ساخته اند که به فارسی هم دوبله شد و در تلویویزیون هم پخش شده است. داستان چنین است که چهار حیوان مختلف در باغ¬وحش نیویورک هستند که در ادامه قصه از باغ¬وحش فرار می¬کنند و به دامن طبیعت می گریزند. در فیلم¬ها و در سینما گریز به طبیعت، بازگشت به خویشتن و هویت معنی می¬شود. اینها به جنگل می¬روند که به طبیعت خودشان برگردند،‌ هویت خودشان برگردند. اما در ادامه ‌اینها در جنگل وحشی می¬شوند و همدیگر را می¬خوردند! این فیلم بطور غیر مستقیم می¬گوید که اگر تو به طبیعت و هویت خودت برگردی، از باغ¬وحش نیویورک بیرون روی، وحشی می¬شوی. سپس این چهار حیوان به این نتیجه محتوم می رسند که باید به باغ¬وحش بر¬گردند و می¬گویند ما باید در این باغ وحش باشیم، ‌تحت نظارت باغ¬وحش¬بانان.

ه ) آموزه های یهودی یا کابالا آیینی خاص از ریاضت های شیطانی یهودی است
در این نوع فیلم ها نمادهایی چون satanismبه معنای شیطان گرایی است در نماد هایی مانن دایره ای که داخل آن ستاره ۵ ضلعی که نشانه ستاره صبح یا پنتاگرام pantagheramاست
در میان پنتاگرام ها تصویر سر بز یک اقدامی ضد مسیحی خوانده می شود و یا عدد ۶۶۶ ، صلیب وارونه ، صلیب شکسته ، و یا چشمی که در همه جا در حال دیدین است
کابالا یا همان فرقه¬های فراماسونری از معنا¬گرایی و مفاهیم ماورائی هم استفاده می کنند، البته با تقریرات و تحریفاتی که به نفع خودشان باشد. طبق آموزه¬ها و طبق پروتکلهای حکمای صهیون، باید از همه چیز به نفع دنیای خود استفاده کنند. این است که شاهدیم بودیسم را با تمام سابقه اش، به خدمت خودگرفته اند، علاوه بر اینکه بودیسم خدا و معاد و فلسفه سیاسی ندارد و با سکولاریسم مورد نظرانها سازگارتر است، اما هندوئیسم بالاخره احکام و شرایعی دارد و کاملا بی محتوا نیست. شخصیتی مثل دالائی¬لاما –رهبر بودائیان تبت- که همه جا علم می¬کنند و به او جایزه می¬دهند و تقدیر هم می¬کنند، به دلیل حرف شنوی و همراهی در برخی آموزه هاست.
نشان¬دهنده کابالیسم و صهیونیسم چیست؟
علاوه بر نمادهای عرفانی مشترک بین مکاتب مختلف عرفان و تصوف، اولاً: مسئله آرماگدون و منجیاست که خیلی برای آنها مهم است. آخرالزمان آنها بسیار شاخص است. اینها در فیلم¬هایشان هم به وفور مطرح است.
ثانیا: مسئله آنتی کرایست است،‌ آن شیطانی یا هیولا یا ضد مسیحی که می¬آید و دنیا را تهدید می¬کند. گاهی به آن دجال هم می گویند. البته دجال از نظر مسیحیت و یهودیت با دجال در بین مسلمانان، خیلی فرق دارد.
ثالثا: یک دلیل اینکه چرا بسیاری از فیلم¬های دوران کنونی، فیلم¬های وحشتناک و ترسناکی است و اینکه چرا آن¬قدر جهان را وحشتناک و سیاه¬نشان می دهند،‌ دقیقاً همین است که می خواهند خطر ظهور ضد مسیح یا شیطان را به بشر گوشزد کنند و بگویند که فقط منجی ما نجات بخش همه بشر است. در فیلم¬هایی که در چند دهه اخیر از غرب آمده است، فیلم¬های ترسناک و هراس¬آور زیادی شاهد بوده ایم. همیشه یک خطری جایی را تهدید می¬کند؛ مثلا زامبی¬ها، آنها که می¬میرند و با یک حالت-های وحشتناکی تبدیل به زامبی می شوند، ویروسی که همه را زامبی می¬کند، یا مثلاً زنبورها یا سوسک ها یا حشرات بزرگی که به افراد بشر و آبادیها حمله می¬کنند، یا آتش و آتشفشان یا سیل یا زلزله¬ای که خواهد آمد، یا بیماری های فراگیری که همه را تهدید می کند یا بیگانه ها و فضایی ها و تروریست هایی که هیچ نمی فهمند.
در تداوم تبلیغات رسانه ای و سینمایی شان، می¬گویند ما هستیم که می¬توانیم علیه شیطان و این جهان سیاه بجنگیم، علیه این قاتل¬های زنجیره¬ای. این دستگاه ماست، این چشم آبی های آمریکایی هستند که می¬توانند این کار را بکنند. اینها همه عناصر نشان¬دهنده همین حاکمان دنیای امروز سرمایه و رسانه و سینماست که به طور مشخص کابالیست¬ها و صهیونیست¬ها هستند..
وقتی فیلمی مثل ماتریکس هیجده هزار سینما در دنیا را به تسخیر خود در می¬آورد و فروشی بالای دو ونیم میلیارد دلار دارد و سپس به خانه¬های همه می¬رود، در تلویزیونهای همه کشورها می¬رود، تاثیرات قبلی را از بین می برد یا کم رنگ می کند.
درباره کتاب و فیلم هری¬پاتر و فیام رمز داوینچی ، جنگ ستارگان تفکر کابالیسم(قبالائیسم) در این فیلم ها واضح است. کابالیسم داستان مفصلی دارد. بعضی¬ها شروع آن را به آیین های جادویی و مشرکانه مصر باستان مربوط می¬کنند، کابالیسم یکی از آیین هایی است که جادوئیسم و جادوگری اصلاً از آن در می¬آید، برخی فرقه شوالیه¬های معبد و جنگ¬های صلیبی را در ترویج کابالیسم در میان مسیحیان و ایجاد کابالیسم مسیحی موثر می دانند. عناصر اصلی کابالیسم، موعودگرایی و شیطان شناسی و قدرت شر و روش های مرموز صوفیانه و پنهان کاری و جادوگرایی هستند. همه این عناصر در اثری چون هری پاتر پیداست.
در فیلم رمز داوینچی برخلاف عقیده مسیحیت کاتولیک ادعا می شود که حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) نسلی از مریم مجدلیه داشته اند. راز و رمز این نسل را انجمن یهودی- صهیونیستی اخوت خانقاه حفظ کرده است. آن نسل در همان روز موعود، می¬¬آید و ظهور می¬کند و در نبرد نهایی آرماگدون پیروز می شود. به هر صورت کابالیسم و جادو از اینجا به شوالیه-های معبد و سپس به فراماسونری کشیده شد
در سه گانه پر خرج و موفق ارباب حلقه¬ها باز همین قضایا وجود دارد، یعنی دقیقاً نه شوالیه¬اند که محور مبارزه با باطل هستند. ‌نه فرد هستند که یاران حلقه اند که این عدد عین تعداد نه نفر اولیه فرقه شوالیه های معبد هستند! قسمت آخر فیلم هم با نام و رویکرد بازگشت پادشاه تمام می شود. آن پادشاهی که خودشان اعتقاد دارند برمی¬گردد. شیطان شناسی و قدرت شر و موعودگرایی و قهرمان پروری و لباس هایی شبیه سربازان صلیبی و تمام عناصر دیگری که لازم است تا آن فیلم را هم اثری متاثر از کابالیسم بدانیم، در فیلم ارباب حلقه ها وجود دارد.
زیبای¬خفته،سیندرلا، سفید برفی و هفت کوتوله، شیر شاه. همیشه در این کارتون¬ها آدم¬هایی هستند که قلمرو آنها تسخیر شده است؛ مثلاً سفیدبرفی از قلمرو خودش رانده می¬شود، و به جنگلی می¬رود و در آنجا زندگی می¬کند. سیندرلا و زیبای خفته هم همین گونه اند. اینها از قلمرو خودشان دور شده اند و زمانی باید به وسیله نیروهای خیر برگردند و قلمرو خودشان را پس بگیرند مثل شیر شاه.
در برخی از این آثار همیشه به دنبال مادری می¬گردند. این سوال همیشه در ذهن¬ها بوده که چرا در این کارتون¬ها، همه دنبال مادرشان می¬گردند، برای من هم سؤال بود چرا همه دنبال یک مادر گمشده¬ای می¬گردند؟ بنا به ادعای فیلم آن مادر گمشده همان مریم مجدلیه است، یعنی در این فیلم می¬گوید که ما سعی کردیم این حقیقت راز جام مقدس را در آثار مختلف هنری حفظ کنیم و به نسل آینده انتقال دهیم. حتی موسیقی¬هایی چون موسیقی اوپرای فلوت سحرآمیز بوتزا که دقیقاً اسطوره¬های یهودی و کابالیستی در آن بیان می¬شود، یا بوچلی، یا خیلی¬های دیگر که اصلاً باور نمی¬کنید.

همچنین ببینید

گلی که موجب حیرت‌دانشمندان شد+عکس

دنیای گیاهان بسیار بزرگتر از آن چیزی است که ما می دانیم. هر روز گیاهانی …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *