خانه / شهدای مسجد / 23-شهيد محمدعلي زماني نيا / شهید زمانی نیا به قلم شهید پلنگچی

شهید زمانی نیا به قلم شهید پلنگچی

 

بسم اللّه الرحمن الرحیم

محمدعلی زمانی نیا شهیدی وارسته، الگو و نمونه، یادم می آید این شش ماه آخر او را اینقدر دوست می داشتم و یادم نمی رود موقعی که گفت امیر جان درست را بخوان و مواظب اعمالت باش هنوز زمزمه های آخرینش  ازیادم نمی رود، موقعی که صبح ۲ هفته جلوی حرکتش به جبهه او را در مدرسه دیدم و با خوشحالی تمام وخنده های آخرین را می زد، بروی لبهایش می دیدم، آنروز تمامی بچه های مسجد در هنرستان دور محمدعلی حلقه زده بودند و او می گفت و بچه ها همه خنده های شاهدی و خاطرات زندگیش را از یاد نمی بردند، می دانی چرا چونکه محمدعلی قسمتی از روحمان را اشباع کرده بود، محمدعلی را نمی توان از یاد برد، یادبردنش یعنی قرآن را به نسیان و فراموشی سپردن محمدعلی را فراموش ساختن یعنی مسجد را از یاد بردن، محمدعلی را ذکرش را نگفتن یعنی اینکه به ادامه جلسه بی علاقه بودن، محمدعلی گلی از گلهای سر سبد جلسه ما بود، او در عین حال که تواضع و برادری را داشت اما در مقابل انسانهای سر به هوا و هوس داده با حالتی متواضعانه و برخوردی برادرانه و رویی گشاده حرف می زد و آنها را به یاد گیری قرآن و معنویت می خواند، آری محمدعلی، محمدعلی، محمدعلی ایی که از قلب نورانیش بارها قلبمان سیراب می شد، خدا را شکر بخاطر این همه دوستی بی ریا و بی شرک. وقتی که به یادش می افتم از شدت ناراحتی به خود می پیچم و خاطرات آخرش را فراموش نمی کنم، محمدعلی کلامی استوار و سخنی شیوا داشت با کوچکترین حرف جواب مشکلات را حل می کرد. آخ می دانی محمدعلی چقدر با ما به خوبی صحبت می کرد او میگفت اسلام یعنی محبت.

محمدعلی تمام وجودش همراه با اخلاص بود محمدعلی وجودش را تقوا فرا گرفته بود و در آخرین روزهای در جلسه همراه با خنده ای شاد و به یاد داشتنی گفت بچه ها بیشتر قدر این دوستی ها را بدانید، و بیشتر مواظب اعمالتان باشید چون روز آخرت باید جوابگوی باشید، آری او همچنان در دنبال خط خونین شهدا راه حق و حقیقت را پیمود و به سر منزل ابدی رفت و جهان باقی را به جهان فانی ترجیح داد و راه صد ساله را در یک شب پیمود و به وصال و لقای یار شتابان به میدان عشق و ایمان رفت خدایش رحمتش کند، او که در نوشته های زیبا و بیاد داشتنی خودش می نویسد: به امید اینکه با بالهای تقوا و ایمان پرواز کنم ، آریاینچنین دانشجویی،و اینچنین یاوری این چیزهای معنوی را خواهد داشت، او که در آخرین دیدار دستش را تکان داده و آن را وهمراه با دو تن دیگر از برادران خداحافظی کرد در همان لحظه در حالی که داشتم به آخرین لحظات نگاه می کردم ، و بعد به فکر شهادت ، می دانی چرا؟ چون او دیگر هیچ چیز از این دنیای فانی برایش مطرح نبود. و در آخرین دیدار سفارش به دوستی و جلسه می کرد و خداحافظی آخر.

 

روحش شاد ادامه راهشان را به ما سپردند.

۱/۱۲/۱۳۶۴ ساعت ۵    آ- بهمن

امیر پلنگچی               م-خ

 

همچنین ببینید

نقش نهضت حسین(ع)

ان الحسن مصباح الهدی و سفینه النجاه حسین چراغی است دشمن شکن و کشتیرانی است …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *