سرّ این که در قرآن نفرمود ما به تو خیر مطلق دادیم، بلکه فرمود ما خیر کثیر به تو عطا فرمودیم، این است که ملاک خیر بودن هر چیزی، کمال داشتن آن است و چون خدا همه ی کمالات را داراست پس خیر مطلق و علی الاطلاق اوست.
«کوثر» و «تکاثر» نام دو سوره ی قرآناند و از واژه ی «کثرت» (فزونی) گرفته شدهاند. کلمه ی «کوثر» فقط یک بار در قرآن کریم آمده است ولی واژه ی «تکاثر» دوبار بکار رفته است.
«کوثر» به معنی شئی خوب و پسندیده و خیر فراوان که شأنش کثرت و فزونی باشد و چیزی از آن افزون نباشد و سعادت دنیا و آخرت را در برداشته، اطلاق شده است. و آن جلوهای از ذات حق و خیرخواه مطلق است و از او سر منشأ گرفته است.
فخررازی در تبیین معنی واژه ی کوثر میگوید:
معنای خیر کثیر(کوثر) را هنگامی میتوان بهتر یافت که آن را با «متاع قلیل» که وصف دنیا است مقابل هم قرار دهیم.
همه ی جهان به همراه تمام نعمت هایش «متاع قلیل» است و در برابر آن هدیه ی خدا خیر کثیر است.
از اینجا معلوم میشود «کوثر» متاع دنیوی نیست و الاخیر کثیر نبود، بلکه مشمول آن صفت «قلیل» میشد و متاع دنیا که تکاثر طلبان به دنبال آن دوان دوان هستند به وصف «قلیل» موصوف شده است و چون قلیل است نزاع انگیز است و هر چه که تزاحم بر میدارد و موجب رقابت و نزاع میشود از جنس دنیایی است که تکاثر طلبان جهنمی بر سرآن به تخاصم بر میخیزند:ان ذلک لحق تخاصم اهل النار.
ولی کوثر خیر فراوان، و سراسر نعمت است. هر کس به اندازه ی ظرفیتش از آن بهرهمند میشود و هیچگونه نزاع، اختلاف و جدالی بر سر آن وجود ندارد.
بدانید زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی، و تجمل پرستی و تفاخر در میان شما و افزون طلبی در اموال وفرزندان است همانند بارانی که محصولش کشاورزان را در شگفتی فرو برد سپس خشک میشود به گونهای که آن را زرد رنگ میبینی، سپس تبدیل به کاه میشود و در آخرت عذاب شدید (برای دنیا طلبان) است و مغفرت و رضای الهی، (برای متدینان) زندگی دنیا چیزی جز متاع غرور نیست
در روایات مصداقها و مظاهر گوناگونی برای آن ذکر شده است، توحید و تجلی تام اسم جامع الهی، نبوت، قرآن، مقام محمود، نور قلب پیامبر(صلی الله علیه و آله)، سخاوت، علم و حکمت، گنج مخفی خضر، نهری در بهشت، و اولاد رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بالاخص صدیقه ی طاهره حضرت فاطمه(سلام الله علیها).
همه ی این موارد، نمودی از خیر کثیر و حلقه ی اتصال محبّ و محبوب،خدا و پیامبرش میباشند و به چشمه ی همیشه جوشان میمانند که از اقیانوس بیکران جداشده و به سوی او روانند.
زیرا هر خیری از خداست و به او منتهی میشود پس اتصال به حق، کوثر و خیر کثیری است که هدیه ی خدا به پیامبرش و همه ی رهروان او میباشد.
سرّ این که نفرمود ما به تو خیر مطلق دادیم، بلکه فرمود ما خیر کثیر به تو عطا فرمودیم، این است که ملاک خیر بودن هر چیزی کمال داشتن آن است و چون خدا همه ی کمالات را داراست پس خیر مطلق و علی الاطلاق اوست.
اما واژه ی تکاثر ، در چند معنا به کار رفته است: تفاخر و سرگرمی از روی جهل و غفلت؛ و زیادهطلبی و کثرت خواهی در اعتقادات، اموال، اولاد، نفرات، مقام، اعمال و هر آنچه به دنیا و لذتها و شهوات دنیایی ارتباط پیدا میکند،کثراتی که امور قلیل و اندک یا مرهوماند و توجه به آن خطای حضرت آدم(علیه السلام) بود و شجره ی ممنوعهای است زوال پذیر که لیاقت دلبستن را ندارد و سرگرم کننده ی انسانهای غافل در بهترین و آخرین مرحله ی زندگی آنان میباشد.
«اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَهٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا وَفِی الْآخِرَهِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَهٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ؛ بدانید که زندگى دنیا، در حقیقت، بازى و سرگرمى و آرایش و فخرفروشىِ شما به یکدیگر و فزونجویى در اموال و فرزندان است. [مَثَل آنها] چون مثل بارانى است که کشاورزان را رُستنى آن [باران] به شگفتى اندازد، سپس [آن کشت] خشک شود و آن را زرد بینى، آن گاه خاشاک شود. و در آخرت [دنیا پرستان را] عذابى سخت است و [مومنان را] از جانب خدا آمرزش و خشنودى است، و زندگانى دنیا جز کالاى فریبنده نیست.»(حدید/۲۰)