خانه / نشریه / معارف اسلامی / طوفان محرم

طوفان محرم

طوفان «محرم» در همه شهرها و روستاها می‌وزد. درختان به احترام نام «حسین(ع)» خم شده‌اند. صدای طبل عزا در خیابان و کوچه‌ها می‌دود؛ رهگذران سیاهپوش، به بیرق‌های در اهترازی چشم دوخته‌اند که روی آنها نوشته شده: «هیهات منا الذله»

شاید اگر با دقت گوش کنی صدای آسمانی محتشم را از گلوی خشکیده‌اش بشنوی که:

باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟

از خود می‌پرسی که نام و یاد «حسین(ع)» بعد از قرن‌ها با این مردم عاشق چه کرده است؟ یک معشوق و این همه عاشق؟

تکیه‌ها و حسینیه‌ها پیراهن نیلی به تن کرده‌اند و هرکس را که می‌بینی انگار درون سینه‌اش ابری عزا گرفته است و در دلش محشر کبرایی برپاست.

کم کم دسته‌های عزاداری شکل می‌گیرند؛ اشک‌ها دسته دسته از راه می‌رسند و دسته‌های زنجیرزنی از آسمان تا حسینیه دل و از آنجا تا نفس‌های تنگ غروب صف می‌کشند.

حالا حتی بوی سیب از سمت کربلا به «شام» که نه! به مشام می‌رسد.

و کربلا چیست جز سرزمینی تشنه که می‌تواند تمام دل‌های تشنه را سیراب کند.

و کربلا آبروی همه خاک است؛ خاکی که هر ذره آن مهر نماز عاشق‌ترین بندگان خداست.

و کربلا نخلستانی است که تا هنوز نخل‌هایش سربریده می‌رویند و ایستاده می‌میرند و کربلا ابتدای دل‌هایی است که با عاشورا گره خورده‌اند و عاشورا روز سربلندی انسان است. و تو خوب می‌دانی که چرا هر سال در چنین روزی خورشید از بلندای نیزه‌ای خونین طلوع خواهد کرد.

فرستنده: علی خامسی

همچنین ببینید

چرا به امام عصر(عج) ربیع الانام می گویند؟

یاصاحب الزمان(عج)! باز بهار رسید و «تو» بهار انسانها نیآمدی. فصل نو شد و باز …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *