خانه / نشریه / ادب فارسي / شعری برای میهن عزیزم ایران

شعری برای میهن عزیزم ایران

بی خیال تحریم ها و قطعنامه ها
استوار ایستاده ای
و خم نمی شوی
جز برای ادای نماز

 
تو آن پرنده ای 
که تمام صیادها
برایت قفس ساخته اند

تو آن نخل تناوری
که با موریانه های هیچ تحریمی
از پای در نمی آید

 
قطعنامه ها و تحریم ها
لطیفه های بی مزه ای هستند
که تنها
سطل های زباله را پر می کنند.

 
تو آن قدر خوشبو هستی
که بوی گند قطعنامه های سازمان ملل
مشامت را نمی آزارد.

به تو تکیه می کنم
که بزرگتر از تاریخی
و می شود
در سایه سارت بزرگ شد.

 ۷
دنیا تعظیم کرده است
تو قد افراشته ای
میهن گلهای محمدی!

 
شب اندیشان
چراغ خانه ات را خاموش می خواهند
«میهمن آفتابی» من!

به تماشای سربلندی‌ات آمده اند
سر بزیران تاریخ
که از گورهای خویش فراری شده اند.

 
در خیزشی شگرف
می سازمت
باشکوه تر از شهر آفتاب
با قدرتی
به همت مردان انقلاب

 
روبروی نامت
گل سرخی شکفته می شود
وقتی
پرچم خوش رنگ تو بالا می رود

هر برگی می شکفد
پرچمی ست
که سربلندی بی بدیل تو را
فریاد می کشد.

 
خورشید فردا
از شانه های تو طلوع می کند
ایران من!

 
 نامت را که می شنوم
کلاهم را صاف می کنم
و به احترامت می ایستم
در صفی از موج های از جنگ برگشته

 تنها نه من
از شکوه تو می گویم
که این
میراث تمام عاشقان میهن است.. 

شاعر:عبدالرحیم سعیدی راد

همچنین ببینید

غزه با خون شهیدان نورانی شده است

امروز غزه دیگر آن قبیله ۱۶ قرن پیش نیست که عده ای خود را به …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

معادله را حل کنید *