از صفات فاضله و پسندیده بشر جود و سخاوت است و مفهوم کلی آن در شرع اسلام این است که هر کس هر چه دارد با برادران ایمانی خود در طبق اخلاص بگذارد و با هم به مواسات و مساوات صرف کند و حتی برخی از موارد لازم است که ایثار کند یعنی دیگری را بر خود مقدم دارد
پیشوایان ما عملا چنین نشان دادند که قرآن فرموده است: «ینفقون مما تحبون» و از هر چه بهتر و بیشتر دوست می داشتند انفاق میکردند. برای مثال اول که سر سفره می نشستند با حمد و شکر خدا از بهترین غذاها ظرفی را برای فقرا به رضای خدا می کشیدند و جدا می گذاشتند، بعد به صرف غذا می پرداختند. آنها با نوکر و کلفت و پیشخدمت و کارگر و خدمتگزار و رعایای خود در سر یک سفره می نشستند و با هم غذا می خوردند تا تکبر و نخوت خودستایی را از بین بردارند.
حضرت امام محمد باقر علیه السلام نیز در جود و بخشش مردی جواد و کریم بود، عامه و خاصه در نظرش از جهت بخشش و اکرام و انعام مساوی بودند.
سلیمان بن دمدم میگوید: هر وقت جایزه می داد و انعام می فرمود کمتر از پانصد و ششصد درهم نبود و هیچ وقت از صله دادن و انعام و اکرام ملول و خسته و دلتنگ نبود. هر وقت به سائل چیزی میداد می فرمود: خداوند به تو و این وجه برای تو برکت عنایت فرماید. کمتر شد که سائلی از در خانه او محروم برگردد و مایوس شود. اکثراً از پشت در به سائل چیزی می داد و نمی گذاشت بفهمد یا او را بشناسد.
آن حضرت هیچ وقت چیزی برای خود ذخیره نگاه نمی داشت و هر چه می رسید بین بنی هاشم و بنی فاطمه و علویین که از حق آسمانی خود در حکومت جابرانه خلفا محروم شده بودند و حقوق آنها ادا نمیشد، تقسیم میفرمود و اگر کسر داشت قرض می کرد تا خداوند برساند و قرض خود را ادا نماید و فقراء مدینه مخصوصا علویین که دارای صدقاتی بودند دست تنگ نشوند. چنانکه شیخ صدوق در ثواب الاعمال به سند خود از ابی عبدالله علیه السلام نقل می کند که فرمود:
پدرم از میان ائمه علیهم السلام از جهت قدرت مالی بسیار ضعیف البنیه بود و از جهت اهل و عیال و عشیره و اقرباء نفقه خود بسیار عیال بار بود، معذلک هر روز به هر یک نفر یک دینار می داد و روز جمعه دو برابر می کرد و این برای فضیلت جمعه بر سایر ایام بوده است.
از مجموع اخبار چنین معلوم می شود که امام محمدباقر علیه السلام از نظر اداره امور معیشت خویشان نسبت به درآمد خود بسیار در زحمت بودهاند؛ به حدی که از شدت خستگی، غلامانشان زیر بغلش را گرفته و می بردند و آنچه را که به دست می آورد، صرف راه خدا می کرد.
بزرگ قوم باید در فکر جوانان بی زن و دختران بی شوهر و زنان بیوه و شوهرمرده و ایتام و مساکین و بینوایان و فقرا باشد و باید امر معیشت آنها را اداره کند. اولاد هاشمیین و کسانی که در مدینه بودند، به سبب کثرت و اینکه باید معیشت آنها را سید قوم اداره کند، منتظر بودند که حضرت امام محمدباقر علیه السلام به آنها کمک نماید چنانکه پدرش سیدالساجدین علیه السلام امر اعاشه صد خانواده را در مدینه اداره می کرد بدون آنکه کسی بداند این قوت و غذا از کجا می آید.
امام محمدباقر علیه السلام نیز بدین معنی عیالبار بود که باید بیش از صد خانواده را اداره کند، در عین حالی که صدقات و موقوفات اختصاصی پدران و جدش را غصب کرده بودند. این صدقات دست بنی امیه بود تا عمر بن عبدالعزیز فدک را به امام محمدباقر علیه السلام برگردانید. آن حضرت در مدتی که قدرت مالی داشت هر چه بود بین اقوام و علویین تقسیم می فرمود.
عبدالله زبیر نقل می کند که محمد بن علی نفقات و صلات و لباسها حمل می کرد و شبانه درب خانه مردم و اقوام و عشیره خود می برد.
البته این گذشت و بخشش تنها نسبت به انسان و خویشان و دوستان نیست. مرد بخشنده و کریم الطبع نسبت به هر حیوانی که روزی خور او باشد و هر درخت و مرغ و ماهی و حیوانات اهلی و وحشی که اسیر او باشند، کرم و انفاق و محبت می ورزد.
امام پنجم برای آنکه مردم را به این صفت ممدوحه تشویق و ترغیب فرماید از اخبار و احادیث اجدادش بسیار نقل می فرمود که جود و بخشش سبب تکریم و ترفیع قدر و منزلت صاحبش می گردد و او را در نظر مردم و خلق و خالق بزرگ می دارد و خداوند هم که رضای خود را در رضای خلق قرار داده از او راضی می گردد
چنانکه غلام امام محمدباقر علیه السلام می گوید بهترین خوراکها را به من می داد و بهترین لباسها را به من می پوشانید و دراهم بسیار به من عطا می کرد، می گفتم: یابن رسول الله! کافی است. می فرمود:
«یا سلمی ما حسنه الدنیا الا صله الاخوان و المعارف»؛ ای سلمی هیچ کار نیکی بهتر از رسیدگی به برادران و آشنایان نیست!
شافعی و جنابذی و حافظ عبدالعزیز و بسیاری دیگر نیز نقل می کنند که هر کس وارد منزل امام محمد باقر علیه السلام می شد خارج نمی گردید تا او را اطعام کند و لباس نو و پاکیزه بپوشاند و به او درهم و دینار ببخشد.
به روایت شیخ مفید و غیره مردی آمد شکایت از وضع زندگی خود کرد، حضرت فرمود: برادران ایمانی به تو کمک نکردهاند؟! گفت: عرض حاجت به آنها نکردم.
فرمود: بد برادرانی بودند که از حال تو غافل مانده اند و از عسرت تو بی خبرند، باید برادر ایمانی از حال فقر و غنای برادر آگاه باشد، در حال غنی او را رعایت کند و در حال فقر حمایت و دستگیری نماید.
آنگاه فرمود: موجودی هر چه هست بیاورید. یک کیسه که هفتصد درهم داشت به او داد فرمود: آن را صرف مخارج اولیه کن و باز نزد ما بیا بلکه بتوانیم به تو احسانی درخور حاجت تو بکنیم.
امام پنجم برای آنکه مردم را به این صفت ممدوحه تشویق و ترغیب فرماید از اخبار و احادیث اجدادش بسیار نقل می فرمود که جود و بخشش سبب تکریم و ترفیع قدر و منزلت صاحبش می گردد و او را در نظر مردم و خلق و خالق بزرگ می دارد و خداوند هم که رضای خود را در رضای خلق قرار داده از او راضی می گردد.
ابوالفضل صالح صدر
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان